اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

فروتنی پیامبر

فروتنی پیامبر ج

واشنگتن ایروینگ در کتاب زندگانی محمد نوشته است: «پیروزی‌های نظامی او [محمد ج] نه غروری در وی ایجاد می‌کرد و نه لاف و گزافی به وجود می‌آورد؛ زیرا چنین انگیزه‌هایی در کسانی تأثیر می‌بخشد که دارای اغراض و مقاصد خاصی باشند. هنگامی که در اوج قدرت بود، با همان سادگی و خضوعی زندگی می‌کرد که در اوقات گمنامی می‌زیست و چنان از ابراز احترامات شاهانه گریزان بود که اگر به هنگام واردشدن به مجلسی تشریفات احترام‌آمیز را بیش از حد معمول ابراز می‌کردند، ناراحت می‌شد. هنگامی که برای توسعه‌ی قلمرو سلطه و نفوذ، اقدامی می‌کرد، به منظور ایجاد سلطه و نفوذ دینی بود. اما آنچه راجع به حکومت دنیوی بود و هر روز دامنه قدرتش وسعت می‌یافت، این قدرت را بدون خودنمایی اعمال می‌کرد و هیچگاه اقدامی نکرد که نفوذ خانوادگی‌اش را توسعه دهد»([1]).



[1]- اسلام از دیدگاه دانشمندان غرب؛ 29.

فاتح جهان‌گیر

فاتح جهان‌گیر

ناپلئون بناپارت([1]) (1769-1821م) امپراتور نام‌آور و کشورگشای فرانسوی می‌گوید: «ایمان و احکام آن، دارای تأثیر ونفوذ غیر قابل انکاری است. محمد با دین خود جهان را رام کرد و او فاتح جهان‌گیر است».



[1]- Napoleon Bonapart.

سیاستمدار دوراندیش

سیاستمدار دوراندیش

ژان ژاک روسو، دانشمند معروف فرانسوی می‌نویسد: «حضرت محمد نظرات صحیح داشت و سازمان سیاسی خود را به خوبی بنیان نهاد و تا زمانی که شیوه‌ی حکومتش در میان جانشینانش باقی بود، حکومت دینی و دنیوی، یعنی شرعی و فرعی یکی بود و مملکت هم به خوبی اداره می‌شد»([1]).



[1]- قراردادهای اجتماعی ژان ژاک روسو؛ 171.

دین و سیاست

دین و سیاست

پروفسور برنارد لوییس([1]) (تولد 1916م) خاورشناسان معاصر انگلیسی و متخصص در تاریخ اسلامی در قرون وسطی و رییس بخش تاریخ دانشکده مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن، در مقدمه‌ی کتاب پیامبر و فرعون نوشته است:

«[حضرت] محمد نیز نه تنها یک امت، بلکه یک سیاست، یک جامعه و یک حکومت را که خود حاکم آن بود، تأسیس کرد. او به عنوان یک حاکم، فرماندهی ارتش را به عهده گرفت، به جنگ و صلح مبادرت ورزید، به جمع‌آوری مالیات‌ها پرداخت، عدالت را برقرار ساخت، و تمام کارهایی را که معمولاً یک فرمانروای [مقتدر و] قدرتمند انجام می‌دهد، انجام داد.

زندگی بنیانگذار اسلام و خاطراتی که تاریخ کلاسیک مقدس تمام مسلمانان را تشکیل می‌دهد، خاطر نشان می‌سازد که از همان آغاز اسلام، دین و دولت با یکدیگر توأم بوده‌اند. این تماس پرمفهوم میان ایمان و قدرت، به عنوان ویژگی اسلام، در مقایسه با دو مذهب دیگر (مسیحیت و یهودیت) باقی مانده است»([2]).



[1]- Lewis, Bernard.

[2]- پیامبر و فرعون؛ 4.

دین موافق با عقل

دین موافق با عقل

جان دیون پورت می‌نویسد: «در سده‌ی ششم میلادی، محمد در شرق ظهور کرد و دین خودش را بنیان نهاد و بت‌پرستی و شرک را در بخش اعظم آسیا و آفریقا و مصر از بین برد و در همه‌ی این مناطق [اعتقاد به] خدای یگانه تا امروز برقرار مانده است. افکار عامه‌ی مردم از برکات مادی و معنوی پیغمبر عرب متأثر شد. به نظر می‌رسد برای یک نفر مشرک (غیر مذهبی) کنجکاو (این دین و تعلیمات آن) با جنبه‌های انسانی و خاصیت ملکوتی، پاک‌تر و صاف‌تر از دین زرتشت، آزادتر و آزادی‌بخش‌تر از قانون موسی است و مطابقت و موافقت محمد با عقل و استدلال، بیشتر از عقیده‌ی آمیخته با اسرار و رموز و خرافاتی است که در سده‌ی هفتم [میلادی] وجود داشت و آبروی سادگی تعلیمات انجیل را برده بود»([1]).



[1]- همان، 112.