5- «اَلْـحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی کَسَانِی هَذَا (الثَّوْبَ) وَرَزَقَنِیهِ مِنْ غَیْرِ حَوْلٍ مِنّی ولا قُوَّةٍ…»([1]).
«حمد از آنِ خدایى است که این لباس را به من پوشانید و بدون اینکه من قدرت و توانایى داشته باشم آنرا به من عنایت کرد...».
فوائد حدیث:
1- ستایش مخصوص الله متعال بهخاطر بخشیدن نعمتها
2-از اعتماد به چاره اندیشی و توان خویش به چاره سازی و توان الله پناه بردن.
(1) اذکار هنگام بیدار شدن از خواب
1- «الْـحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَحْیَانَا بَعْدَ مَا أمَاتَنَا وإلَیْهِ النُّشُورُ»([1]).
«تمام ستایشها از آنِ الله است که پس از میراندن، ما را زنده کرد و بازگشت به سوى اوست».
معنی کلمات حدیث:
الحمد: بهمعنای ستایش و بیان بزگواری الله میباشد و باید دانست که حمد خاصتر از مدح و عامتر از شکر است.
النشور: برخاستن در قیامت و زنده شدن بعد از مرگ.
رهنمود حدیث:
رسول اکرم ص هنگام بیدار شدن از خواب این دعا را میخواند که دلالت بر این مطلب دارد که خواب نوعی مرگ به حساب میآید چنانکه الله میفرماید: ﴿ٱللَّهُ یَتَوَفَّى ٱلۡأَنفُسَ حِینَ مَوۡتِهَا وَٱلَّتِی لَمۡ تَمُتۡ فِی مَنَامِهَاۖ فَیُمۡسِکُ ٱلَّتِی قَضَىٰ عَلَیۡهَا ٱلۡمَوۡتَ وَیُرۡسِلُ ٱلۡأُخۡرَىٰٓ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمًّى﴾ [الزمر: 42]. «خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامى باز مىستاند، و [نیز] روحى را که در [موقع] خوابش نمرده است [قبض مىکند]؛ پس آن [نفسى] را که مرگ را بر او واجب کرده نگاه مىدارد، و آن دیگر [نفسها] را تا هنگامى معیّن [به سوى زندگى دنیا] بازپس مىفرستد.».
و حکمت از خواندن این ذکر در اول روز آنست که انسان روزش را با بیان توحید و سخن نیک آغاز نماید.
فوائد حدیث:
1- مرگ و زندگی فقط در دست الله متعال است.
2- بنده در هر حال باید پروردگار خویش را ستایش کند.
3- خواب نیز مرگ نامیده میشود ولی کمتر از مرگ واقعی است چرا که در مرگ واقعی روح کاملا جسم را رها میکند.
4- وجه مشترک خواب و مرگ، رهایی روح از بدن است که از نشانههای قدرت الله و بیانگر ربوبیت وی میباشد.
5- بیدار شدن از خواب دلیل زنده شدن پس از مرگ است.
2- رسول اکرم ص فرمود: هر کس شب هنگام بیدار شود و این دعا را بخواند هرچه بخواهد پذیرفته میشود و اگر برخیزد و وضو سازد سپس نماز بخواند نمازش مقبول میگردد: «لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الـمُـلْکُ ولَهُ الْـحَمْدُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیءٍ قَدیْرٌ، سُبْحانَ اللهِ، وَالْـحَمْدُ لِلَّهِ، وَلاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهِ، وَاللهُ أَکْبَرُ، وَلاَ حَوْلَ وَلاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللهِ العَلِیِّ العَظِیمِ، اَللهم اغْفِرْ لِـی»([2]).
«هیچ معبود بحقی جز الله وجود ندارد، یکتاست و شریک ندارد، پادشاهى و ستایش از آنِ اوست، او بر هر چیز تواناست. الله پاک و منزّه است، و حمد از آنِ اوست، هیچ معبود بحقی جز الله وجود ندارد، و الله بزرگترین است و هیچ حول و قدرتى بجز از طرف خداى بلندمرتبه و بزرگ نیست. خدایا! مرا بیامرز».
معنی کلمات حدیث:
تَعارَّ[3]: بیدار شدن
لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ: هیچ معبود بحقی جز الله و جود ندارد. در این کلمه معبود بودن از غیر الله منتفی و برای الله ثابت شده است.
وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ: تاکید همزمان نفی و اثبات.
سُبْحانَ اللهِ: از هر عیب و نقص پاک و مبرا است.
لاَ حَوْلَ وَلاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللهِ: یعنی هیچ کس چاره یا توان روی گردانی از گناه و همچنین قدرت بر انجام کار نیک بدون توفیق الله را ندارد.
اغْفِرْ لِـی: بیامرز و بهخاطر گناهان مؤاخذه ام مکن.
رهنمود حدیث:
در این حدیث به استمرار ذکر الله و اقرار به عبودیت و مالکیت ایشان و ایمان داشتن به اینکه هر چیز در دست الله متعال میباشد، تشویق شده است.
فوائد حدیث:
1- در اینجا به استمرار ذکر الله با قلب و زبان و با رعایت اخلاص و پیروی از سنت تشویق شده است.
2- اعتراف به فضل و بزگواری الله و اینکه هر گاه مسلمان این دعا را با یقین بخواند سپس وضو بگیرد و نماز بخواند، نمازش پذیرفته خواهد شد.
3- هنگامی که زبان انسان مسلمان به ذکر الله عادت کند در حالت خواب و بیداری ذکر کننده بهحساب میآید.
4- این ذکر بیانگر اهمیت توحید است و باید مسلمان روزش را با آن آغاز نماید و توحید را بر هر چیز دیگری ترجیح دهد.
لازم به ذکر است که یکی از راویان بخاری به نام عبدالله فربری میگوید: من هنگام بیدار شدن از خواب، این ذکر را خواندم سپس خوابیدم. در خواب دیدم که یکی این آیه را میخواند:
﴿وَهُدُوٓاْ إِلَى ٱلطَّیِّبِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ وَهُدُوٓاْ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡحَمِیدِ٢٤﴾ [الحج: 24].
«آنان به سوی سخنان زیبا و راه پسندیده رهنمود میگردند».
3- «اَلْـحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی عَافَانِی فِی جَسَدِی وَرَدَّ عَلَیَّ رُوحِی، وأَذِنَ لِی بِذِکْرِهِ»([4]).
«تمام ستایشها مر خدایى راست که به جسمام سلامت بخشید، و روحم را به من بازگرداند و به من اجازه ذکرش را داد».
رهنمود حدیث:
این دعا بیانگر اعتراف به نعمتهای الهی میباشد و شایسته است که بنده با انجام کارهای نیک و ترک کارهای زشت حق نعمتهای الهی را به جا آورد.
فوائد حدیث:
1- مسلمان واقعی ارزش زندگی را میداند و فرصت عمر را در بندگی الله و تقرب به ایشان مغتنم میشمارد.
2- ذکر الله متعال یکی از نشانههای بارز سپاسگزاری است.
3- صحت و تندرستی از نعمتهای بزرگ الهی بشمار میآیند.
4- توفیق انجام کار خیر فقط در دست الله متعال است.
5- ﴿إِنَّ فِی خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِ لَأٓیَٰتٖ لِّأُوْلِی ٱلۡأَلۡبَٰبِ١٩٠ ٱلَّذِینَ یَذۡکُرُونَ ٱللَّهَ قِیَٰمٗا وَقُعُودٗا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمۡ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ رَبَّنَا مَا خَلَقۡتَ هَٰذَا بَٰطِلٗا سُبۡحَٰنَکَ فَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ١٩١ رَبَّنَآ إِنَّکَ مَن تُدۡخِلِ ٱلنَّارَ فَقَدۡ أَخۡزَیۡتَهُۥۖ وَمَا لِلظَّٰلِمِینَ مِنۡ أَنصَارٖ١٩٢ رَّبَّنَآ إِنَّنَا سَمِعۡنَا مُنَادِیٗا یُنَادِی لِلۡإِیمَٰنِ أَنۡ ءَامِنُواْ بِرَبِّکُمۡ فََٔامَنَّاۚ رَبَّنَا فَٱغۡفِرۡ لَنَا ذُنُوبَنَا وَکَفِّرۡ عَنَّا سَیَِّٔاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ ٱلۡأَبۡرَارِ١٩٣ رَبَّنَا وَءَاتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَىٰ رُسُلِکَ وَلَا تُخۡزِنَا یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۖ إِنَّکَ لَا تُخۡلِفُ ٱلۡمِیعَادَ١٩٤ فَٱسۡتَجَابَ لَهُمۡ رَبُّهُمۡ أَنِّی لَآ أُضِیعُ عَمَلَ عَٰمِلٖ مِّنکُم مِّن ذَکَرٍ أَوۡ أُنثَىٰۖ بَعۡضُکُم مِّنۢ بَعۡضٖۖ فَٱلَّذِینَ هَاجَرُواْ وَأُخۡرِجُواْ مِن دِیَٰرِهِمۡ وَأُوذُواْ فِی سَبِیلِی وَقَٰتَلُواْ وَقُتِلُواْ لَأُکَفِّرَنَّ عَنۡهُمۡ سَیَِّٔاتِهِمۡ وَلَأُدۡخِلَنَّهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ ثَوَابٗا مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ عِندَهُۥ حُسۡنُ ٱلثَّوَابِ١٩٥ لَا یَغُرَّنَّکَ تَقَلُّبُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ فِی ٱلۡبِلَٰدِ١٩٦ مَتَٰعٞ قَلِیلٞ ثُمَّ مَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمِهَادُ١٩٧ لَٰکِنِ ٱلَّذِینَ ٱتَّقَوۡاْ رَبَّهُمۡ لَهُمۡ جَنَّٰتٞ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَا نُزُلٗا مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِۗ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ خَیۡرٞ لِّلۡأَبۡرَارِ١٩٨ وَإِنَّ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ لَمَن یُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَمَآ أُنزِلَ إِلَیۡکُمۡ وَمَآ أُنزِلَ إِلَیۡهِمۡ خَٰشِعِینَ لِلَّهِ لَا یَشۡتَرُونَ بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِ ثَمَنٗا قَلِیلًاۚ أُوْلَٰٓئِکَ لَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ سَرِیعُ ٱلۡحِسَابِ١٩٩ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱصۡبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ٢٠٠﴾ [آل عمران: 190-200]([5]).
«مسلماً در آفرینش آسمانها و زمین، و پشت سر هم آمدن شب و روز، نشانهها و دلائلى براى خردمندان است، کسانى که ایستاده و نشسته و بر پهـلوهاىشان افتـاده، خـدا را یاد مىکنند و دربارۀ آفرینش آسمانها و زمین مىاندیشند (و به زبان حال و قال مىگویند:) پروردگارا! این را بیهوده و عبث نیافریدهاى. تو منزّه و پاکى، پس ما را از عذاب آتش محفوظ دار. پروردگارا! بىگمان تـو هر که را به آتش در آرى، براستى خـوار و زبـونش کردهاى، و ستمکاران را یاورى نیست. پروردگارا! ما از منادى ـ پیامبر ص ـ شنیدیم که ـ مردم را ـ به ایمان بـه پروردگارشان مىخواند، وما ایمان آوردیم. پروردگارا! گناهان ما را بیامرز، و بدیهاى مان را بپوشان، و ما را با نیکان بمیران. پروردگارا! آنچه را که با پیغمبران خود به ما وعده داده اى، به ما عطا کن، و در روز رستاخیز ما را خوار و زبون مگردان، بى گمان تو خلاف وعده نخواهى کرد».
پس پروردگارشان دعاى ایشان را پذیرفت، و پاسخشان داد که من عمل هیچ صاحب عملى از شما را که انجام گرفته باشد، خواه زن باشد یا مرد، ضایع نخواهم کرد. بعضى از شما از بعض دیگر تولد شدهاید. «و همگى هم نوع و هم جنس مىباشید» آنان که هجرت کردند، و از خانههاى خود رانده شدند و در راه من اذیت و آزار کشیدند و جنگیدند و کشته شدند، به یقین گناهانشـان را مىبـخشم، و در بهشتـى جاى مىدهم که از زیر (درختان) آن، نهرها در جریان است، این پاداش از سوى خداست، و پاداش نیکو تنها نزد خـداست. رفت و آمد کافران در شهرها، تو را نفریبد. (این) متاع ناچیزى است، سپس جایگاهشان دوزخ است، و چه بد جایگاهى است، ولى آنهایى که از پروردگارشان مىترسند، بهشت از آنِ ایشان است که در زیر (درختان) آن نهرها جارى است، و جاودانه در آن مىمانند، این پاداشى از جانب خدا است. و آنچه در نزد خداست براى نیکان بهتر است. برخى از اهل کتاب هستند که به خدا و بدانچه بر شما نازل شده و بدانچه بر خود آنان نازل گردیده ایمان دارند، در برابر خدا فروتن بوده، آنها هرگز آیات خدا را به بهاى ناچیز (دنیا) نمىفروشند، پاداش ایشان در نزد پروردگارشان است، خداوند به سرعت حساب بندگان را رسیدگى مىکند، اى مؤمنان! شکیبائى ورزید، و استقامت و پایدارى کنید، و مراقبت به عمل آورید، و از خدا بترسید تا اینکه رستگار شوید)».
معنی کلمات حدیث:
لِّأُوْلِی ٱلۡأَلۡبَٰبِ: خردمندان.
أَخۡزَیۡتَهُۥ: خوار و زبونش کردی
کَفِّرۡ عَنَّا: گناهانمان را بپوشان و نابود گردان
عَلَىٰ رُسُلِکَ: به زبان پیامبرانت
تَقَلُّبُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ: گشت و گذار کافران در تجارت، کشاورزی، صنعت و غیره.
نُزُلٗا مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ: مهمانی و پذیرائی
رَابِطُواْ: سنگرها را محکم بگیرید تا برای دشمن غیر قابل نفوذ باشد.
[1]- بخارى مع الفتح (11/113) ومسلم (4/2083).
[2]- بخارى مع الفتح (3/39) وغیره و لفظ از ابن ماجه است، نگا: صحیح ابن ماجه (2/335).
[3] - «مَنْ تَعَارَّ مِنَ اللَّیْلِ فَقَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ.......».
[4]- ترمذى (5/473) و نگا: صحیح ترمذى (3/144).
[5]- [آل عمران:190-200] بخارى مع الفتح (8/237) و مسلم (1/530).
الله مىفرماید:
﴿فَٱذۡکُرُونِیٓ أَذۡکُرۡکُمۡ وَٱشۡکُرُواْ لِی وَلَا تَکۡفُرُونِ١٥٢﴾ [البقرة: 152].
«مرا یاد کنید تا من نیز شما را یاد کنم، و از من سپاسگزارى کنید و ناسپاسى مرا نکنید».
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ ذِکۡرٗا کَثِیرٗا٤١﴾ [الأحزاب: 41].
«اى مؤمنان! الله را بسیار یاد کنید».
﴿وَٱلذَّٰکِرِینَ ٱللَّهَ کَثِیرٗا وَٱلذَّٰکِرَٰتِ أَعَدَّ ٱللَّهُ لَهُم مَّغۡفِرَةٗ وَأَجۡرًا عَظِیمٗا﴾ [الأحزاب: 35].
«مردان و زنانى که الله را بسیار یاد مىکنند، الله براى آنها آمرزش و پاداش بزرگى فراهم ساخته است».
﴿وَٱذۡکُر رَّبَّکَ فِی نَفۡسِکَ تَضَرُّعٗا وَخِیفَةٗ وَدُونَ ٱلۡجَهۡرِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ بِٱلۡغُدُوِّ وَٱلۡأٓصَالِ وَلَا تَکُن مِّنَ ٱلۡغَٰفِلِینَ٢٠٥﴾ [الأعراف: 205].
«پروردگارت را در دل خود، با فروتنى، هراس، آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان یاد کن و از زمرهى غافلان مباش».
رسول الله ص مىفرماید: «مَثَلُ الَّذی یَذْکُرُ رَبَّهُ وَالَّذِی لاَ یَذْکُرُ رَبَّهُ مَثَلُ الْحَیِّ وَالْمَیِّتِ»([1]). «مثال کسى که پروردگارش را یاد مىکند و کسى که پروردگارش را یاد نمىکند، مانند زنده و مرده است».
و فرمودند: «أَلاَ أُنَبِّئُکُمْ بِخَیْرِ أَعْمَالِکُمْ، وَأَزْکَاهَا عِنْدَ مَلِیکِکُمْ، وَأَرْفَعِهَا فِی دَرَجَاتِکُمْ، وَخَیْرٌ لَکُمْ مِنْ إِنْفَاقِ الذَّهَبِ وَالْوَرِقِ، وَخَیْرٌ لَکُمْ مِنْ أَنْ تَلْقَوْا عَدُوَّکُمْ فَتَضْرِبُوا أَعْنَاقَهُمْ وَیَضْرِبُوا أَعْنَاقَکُمْ؟ قَالُوا بَلَى. قَالَ: ذِکْرُ اللهِ تَعَالَى»([2]). «آیا شما را از بهترین اعمال با خبر نگردانم که نزد پروردگارتان پاکیزهتر و بیش از هر چیز باعث بالا رفتن درجات شما و براى شما از بخشش طلا و جواهرات نیز بهتر است، حتى از این که با دشمنان روبرو شوید و گردن آنها را بزنید و آنها گردن شما را بزنند بهتر است؟ اصحاب گفتند: بلى پیامبرص فرمود: ذکر و یاد الله تعالى میباشد».
همچنین رسول الله ص فرمود:
«یَقُولُ اللهُ تَعَالَى: أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِی بِی، وَأَنَا مَعَهُ إِذَا ذَکَرَنِی، فَإِنْ ذَکَرَنِی فِی نَفْسِهِ ذَکَرْتُهُ فِی نَفْسِی، وَإِنْ ذَکَرَنِی فِی مَلأٍ ذَکَرْتُهُ فِی مَلأٍ خَیْرٍ مِنْهُمْ، وَإِنْ تَقَرَّبَ إِلَىَّ شِبْرًا تَقَرَّبْتُ إِلَیْهِ ذِرَاعًا، وَإِنْ تَقَرَّبَ إِلَیَّ ذِرَاعًا تَقَرَّبْتُ إِلَیْهِ بَاعًا، وَإِنْ أَتَانِی یَمْشِی أَتَیْتُهُ هَرْوَلَةً»([3]).
ابوهریره س میگوید: نبی اکرم ص فرمود: «خداوند متعال [در حدیث قدسى] میفرماید: من با بندهام بر اساس گمانی که به من دارد، رفتار مینمایم. و هنگامی که مرا یاد میکند، من با او هستم. پس اگر در تنهایی مرا یاد کند، من هم او را در تنهایی، یاد خواهم کرد. و اگر مرا در میان جمع، یاد کند، من او را در میان جمع بهتری، یاد خواهم کرد. و اگر به اندازۀ یک وجب به من نزدیک شود، من به اندازۀ یک ذراع به او نزدیک میشوم. و اگر به اندازۀ یک ذراع به من نزدیک شود، من به اندازۀ یک باع (فاصلۀ باز کردن دو دوست) به او نزدیک میشوم. و اگر قدم زنان به سوی من بیاید، من دوان دوان به سوی او خواهم آمد».
از عبدالله بن بُسْر ت روایت شده که مردى گفت: یا رسول الله، امور اسلام زیاد هستند، به من چیزى یاد دهید که به آن تمسک جویم. پیامبر ص فرمودند: «لاَ یَزَالُ لِسَانُکَ رَطْبًا مِنْ ذِکْرِ اللهِ»([4]). «پیوسته زبانت با یاد خدا تَر باشد».
و نیز پیامبر اکرم ص فرمودند: «مَنْ قَرَأَ حَرْفًا مِنْ کِتَابِ اللهِ فَلَهُ بِهِ حَسَنَةٌ، وَالْـحَسَنَةُ بِعَشْرِ أَمْثَالِـهَا، لاَ أَقُولُ: ﴿الٓمٓ﴾ حَرْفٌ؛ وَلَکِنْ: أَلِفٌ حَرْفٌ، وَلاَمٌ حَرْفٌ، وَمِیمٌ حَرْفٌ»([5]).
«هرکس یک حرف از قرآن بخواند، یک نیکى برایش نوشته مىشود، و هر نیکى، ده برابر خواهد شد، من نمىگویم: ﴿الٓمٓ﴾ یک حرف است، بلکه: ألف یک حرف، لام یک حرف، و میم یک حرف است».
عقبه بن عامر ت مىگوید: در صُفَّه بودیم که رسول الله ص بیرون آمد و فرمود:
«أَیُّکُمْ یُحِبُ أَنْ یَغْدُوَ کُلَّ یَوْمٍ إِلَى بُطْحَانَ أَوْ إِلَى العَقِیْقِ فَیَأْتِیَ مِنْهُ بِنَاقَتَیْنِ کَوْمَاوَیْنِ فِی غَیْرِ إِثْمٍ وَلاَ قَطِیْعَةِ رَحِمٍ؟».
«کدام یک از شما دوست دارد که هر روز صبح، به بُطْحَان یا عقیق برود و با دو شتر بار برگردد بدون این که گناهى یا قطع صله ى رحمى انجام داده باشد»؟.
گفتیم: یا رسول الله! ما دوست داریم. فرمود: «أَفَلاَ یَغْدُو أَحَدُکُمْ إِلَى المَسْجِدِ فَیَعْلَمَ، أَوْ یَقْرَأَ آیَتَیْنِ مِنْ کِتَابِ اللهِ ﻷ خَیْرٌ لَهُ مِنْ نَاقَتَیْنِ، وَثَلاَثٌ خَیْرٌ لَهُ مِنْ ثَلاَثٍ، وَأَرْبَعٌ خَیْرٌ لَهُ مِنْ أَرْبَعٍ، وَمِنْ أَعْدَادِهِنَّ مِنَ الإِبِلِ». [صحیح مسلم 1/553]
«هرکس به مسجد برود و دو آیه از کتاب الله ﻷ را یاد بگیرد یا بخواند، براى او از دو شتر بهتر است، وسه آیه از سه شتر، و چهار آیه از چهار شتر، و به تعداد آیات از همان تعداد شتر، برایش بهتر و سودمندتر است».
و رسول الله ص فرمودند: «مَنْ قَعَدَ مَقْعَدًا لَمْ یَذْکُرِ اللهَ فِیهِ کَانَتْ عَلَیْهِ مِنَ اللهِ تِرَةٌ، وَمَنْ اضْطَجَعَ مَضْجَعًا لَمْ یَذْکُرِ اللهَ فِیهِ،کَانَتْ عَلَیْهِ مِنَ اللهِ تِرَةٌ»([6]).
«هرکس در جایى بنشیند و آنجا، الله را یاد نکند، از طرف خدا، بر او زیان وارد خواهد شد و هرکس به پهلو بخوابد و الله را یاد نکند، براى این غفلت هم از جانب خدا زیان خواهد دید».
همچنین فرمود: «مَا جَلَسَ قَوْمٌ مَجْلِسًا لَمْ یَذْکُرُوا اللهَ فِیهِ، وَلَمْ یُصَلُّوا عَلَى نَبِیِّهِمْ إِلاَّ کَانَ عَلَیْهِمْ تِرَةٌ، فَإِنْ شَاءَ عَذَّبَهُمْ وَإِنْ شَاءَ غَفَرَ لَـهُمْ»([7]).
«هر گروهى در مجلسى بنشیند و در آن، ذکر الله را نکند و بر پیامبرشان درود نفرستد، مگر اینکه بر آنها حسرت و افسوس وارد مىشود، و بر الله است که آنها را ببخشد یا عذاب دهد».
و رسول الله ص فرمود:
«مَا مِنْ قَوْمٍ یَقُومُونَ مِنْ مَجْلِسٍ لاَ یَذْکُروُنَ اللهَ فِیهِ إِلاَّ قَامُوا عَنْ مِثْلِ جِیْفَةِ حِمَارٍ وَکَانَ لَـهُمْ حَسْرَةً»([8]). «هیـچ گروهى از مجلسى که در آن، الله را یاد نکردهاند بر نمىخیزند، مگر مثل اینکـه از لاشهى الاغى برخاستهاند، و این مجلس برای آنان باعث حسرت خواهد بود».
[1]- بخارى مع الفتح (11/208) و مسلم (1/539) به این لفظ: «مَثَلُ البیتِ الَّذی یُذْکَرُ اللهُ فِیهِ وَالبَیتِ الَّذِی لاَ یُذْکَرُ اللهُ فیهِ مَثَلُ الْـحَیِّ وَالمَیت».
[2]- ترمذى (5/459) وابن ماجه (2/1245) ونگا: صحیح ابن ماجه.
[3]- بخارى (8/171) ومسلم (4/2061) و لفظ از امام بخارى است.
[4]- ترمذى (5/458) وابن ماجه (2/1246) ونگا: صحیح ترمذى (22/139) وصحیح ابن ماجه (2/317).
[5]- ترمذى (5/175) ونگا: صحیح ترمذى (3/9).
[6]- ابوداود (4/264) وغیره. و نگا: صحیح الجامع (5/342).
[7]- ترمذى و نگا: صحیح ترمذى (3/140).
[8]- ابوداود (4/264) وأحمد (2/389) و نگا: صحیح الجامع (5/176).
ذکر و دعا آداب مشروع و شروطی دارد که اگر رعایت شوند انسان به خواستهاش میرسد از آداب دعا این است که انبیا و اولیا و بندگان نیک الله در پیشگاه الله خالصانه میایستادند دستها را بلند میکردند اشکهایشان جاری میشد، قبل از درخواست، توبه و استغفار مینمودند و با قلبی خاشع و حالتی فقیرانه نخست لب به تعریف و تمجید و بیان عظمت و پاکی الله میگشودند سپس با التماس و زاری شروع به خواستن مینمودند چنانکه ابراهیم خلیل؛ بدینگونه قبل از اینکه از الله چیزی مسالت نماید به حمدو ثنای پروردگار خویش میپردازد: ﴿ٱلَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یَهۡدِینِ ٧٨ وَٱلَّذِی هُوَ یُطۡعِمُنِی...﴾ [الشعراء: 78-79]. «آن کس که مرا آفریده و همو راهنماییم مىکند، و آن کس که او به من خوراک مىدهد».
او در این آیات به بیان برخی از اوصاف باریتعالی پرداخت که عبارتاند از خالق، هادی، خوراک دهنده و آب نوشاننده شافی، زنده و میراننده و بخشنده بعد از اینها نیازهای خود را اینگونه بیان نمود:
﴿رَبِّ هَبۡ لِی حُکۡمٗا وَأَلۡحِقۡنِی بِٱلصَّٰلِحِینَ٨٣ وَٱجۡعَل لِّی لِسَانَ صِدۡقٖ فِی ٱلۡأٓخِرِینَ٨٤ وَٱجۡعَلۡنِی مِن وَرَثَةِ جَنَّةِ ٱلنَّعِیمِ٨٥ وَٱغۡفِرۡ لِأَبِیٓ إِنَّهُۥ کَانَ مِنَ ٱلضَّآلِّینَ٨٦ وَلَا تُخۡزِنِی یَوۡمَ یُبۡعَثُونَ٨٧﴾ [الشعراء: 83-87]. «پروردگارا، به من دانش عطا کن و مرا به صالحان ملحق فرماى، و براى من در [میان] آیندگان آوازه نیکو گذار، و مرا از وارثان بهشت پر نعمت گردان، و بر پدرم ببخشاى که او از گمراهان بود، و روزى که [مردم] برانگیخته مىشوند رسوایم مکن».
الله تعالی همهی نیازهای او را بر آورده کرد جز یکی که در خواست بخشش پدرش بود چنانکه در این باره الله میفرماید: ﴿فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُۥٓ أَنَّهُۥ عَدُوّٞ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنۡهُ﴾ [التوبة: 114]. «هنگامی که برای ابراهیم روشن شد که پدرش دشمن خداست از او بیزار شد».
همچنین خداوند بر این امت با نزول سوره فاتحه منت گذاشت که با تعریف و تمجید الله آغاز میشود و بقیهاش دعا است.
همچنین در دعای موسی که قرآن آن را نقل کرده میخوانیم که فرمود: ﴿أَنتَ وَلِیُّنَا فَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَا﴾ [الأعراف: 155]. «با الها تو دوست و کار ساز ما هستی پس ما را بیامرز و مورد رحمت قرار ده».
همچنین در صحیح بخاری در حدیث شفاعت آمده است که رسول اکرم ص در مورد شفاعت روز قیامت فرمود که من سر سجده میگذارم آنگاه خداوند میفرماید: سرت را بردار و هر چه میخواهی بخواه.
آنگاه به من الهام میشود، لب به تعریف و تمجید او میگشایم....
آری در قیامت نیز قبل از اینکه رسول اکرم ص چیزی از الله بخواهد لب به تعریف و تمجید وی میگشاید.
و نیز از فضاله بن عبید روایت است که رسول اکرم ص متوجه مردی شد که بدون تعریف و ثنای الله و بدون درود فرستادن به رسول الله ص ، شروع به دعا کردن نمود فرمود: این مرد شتاب ورزید سپس او را طلبید و فرمود: ابتدا از پروردگار خویش تعریف و تمجید کنید سپس برای رسول خدا درود بفرستید بعد از آن به دعا رو آورید و هر چه میخواهید بخواهید. (ابوداود و ترمذی)
آداب دیگر دعا اینست که مخلصانه و با ترس و امید باشد چنانکه الله تعالی میفرماید: ﴿إِنَّهُمۡ کَانُواْ یُسَٰرِعُونَ فِی ٱلۡخَیۡرَٰتِ وَیَدۡعُونَنَا رَغَبٗا وَرَهَبٗاۖ وَکَانُواْ لَنَا خَٰشِعِینَ﴾ [الأنبیاء: 90]. «بیگمان آنها همواره در کارهای خیر میشتافتند، و در حال بیم و امید ما را میخواندند، و پیوسته برای ما (خاشع و) فروتن بودند».
همچنین از آداب دعا این است که باید در خواستن جدی بود و اصرار کرد چنانکه رسول الله ج میفرماید: «نباید در دعا اینگونه گفت که پروردگارا، اگر صلاح میدانی بر من ترحم کن بلکه باید با قاطعیت از وی طلب نمود زیرا کسی نمیتواند او را مجبور به انجام کاری نماید»([2]).
و از آداب دیگر دعا اینست که باید به رحمتهای الهی امیدوار بود و از اینکه دعایش فوراً پذیرفته نشده است نا امید نشد. رسول اکرم ص فرمود: دعای شما تا وقتی که عجله نکنید پذیرفته میشود عجله یعنی اینکه بگوید من هر چه دعا میکنم پذیرفته نمیشود[3].
یکی دیگر از آداب دعا اینست که انسان در دعا بخل نورزد بدینصورت که فقط برای خود بخواهد بلکه برای همه مؤمنان، خیر دنیا و آخرت را بطلبد چنانکه الله تعالی خطاب به پیامبرش میفرماید: ﴿وَٱسۡتَغۡفِرۡ لِذَنۢبِکَ وَلِلۡمُؤۡمِنِینَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ﴾ [محمد: 19]. «و براى گناه خویش آمرزش جوى؛ و براى مردان و زنان با ایمان [طلب مغفرت کن]؛».
و از آداب دیگر دعا، مخفیانه دعا کردن است چنانکه الله تعالی فرموده: ﴿ٱدۡعُواْ رَبَّکُمۡ تَضَرُّعٗا وَخُفۡیَةً﴾ [الأعراف: 55]. «پروردگارتان را با تضرع (و زاری) و در پنهانی، بخوانید». حسن بصری میگوید: عادت مسلمانان در دعا این بود که کسی صدای آنها را نمیشنید، با پروردگار خویش زمزمه میکردند.
همچنین از آداب دعا است که انسان خود را در پیشگاه الله کوچک و ناچیز بداند و قدرت و عزت را به الله نسبت دهد چنانکه در دعای یعقوب پیامبر میخوانیم که فرمود: ﴿إِنِ ٱلۡحُکۡمُ إِلَّا لِلَّهِۖ عَلَیۡهِ تَوَکَّلۡتُۖ وَعَلَیۡهِ فَلۡیَتَوَکَّلِ ٱلۡمُتَوَکِّلُونَ﴾ [یوسف: 67] «حکم تنها از آن الله است، بر او توکل کردهام، و (همۀ) متوکلان بر او توکل کنند».
همچنین یوسف پیامبر وقتی از شر مکر زنان به الله پناه خواست چنین گفت: ﴿وَإِلَّا تَصۡرِفۡ عَنِّی کَیۡدَهُنَّ أَصۡبُ إِلَیۡهِنَّ وَأَکُن مِّنَ ٱلۡجَٰهِلِینَ﴾ [یوسف: 33]. «اگر مکر آنها را از من نگردانی، به سوی آنان متمایل میشوم، و از نادانان خواهم بود».
بنابراین، الله دعای او را پذیرفت و توطئهی آنان را نقش بر آب نمود.
و از آداب دیگر ذکر و دعا اینست که اگر نشسته بهسوی قبله و با آرامش و خشوع و در حالی که سرش را پائین گرفته به ذکر و دعا رو آورد البته در غیر اینصورت نیر جایز است ولی افضل همان است که بیان گردید.
یکی دیگر از آداب دعا زاری و اصرار ورزیدن است به تعبیر شاعر: «دست از طلب ندارم تا کام من برآید». رسول اکرم ص معمولا اینگونه دعا مینمود چنانکه ابن مسعودت میگوید: روزی رسول اکرم ص در سایه خانه کعبه نماز میخواند ابوجهل و یارانش شکمبه شتری را بر شانههای رسول اکرم ص که در حال سجده بود گذاشتند فاطمه آمد و آنرا از روی شانههای رسول الله برداشت رسول اکرم ص بعد از اینکه سرش را بلند کرد سه بار گفت: بار الها خودت به حساب قریشیان برس سپس یکی یکی نام برد و گفت: بارالها به حساب ابوجهل، عتبه بن ربیعه، شیبه بن ربیعه، امیه بن خلف و عقبه برس و هفت نفر از آنان را نام برد. ابن مسعود میگوید: بهخدا سوگند همهی کسانی را که رسول اکرم ص در آنروز نام برد با چشمان خود دیدم که روز جنگ بدر کشته و درون چاه انداخته شدند([4]).
همچنین انس بن مالکت میگوید: روزی رسول اکرم ص در حال ایراد خطبه بود که مردی وارد شد و درخواست دعا برای طلب باران نمود؟ رسول اکرم ص دست بلند کرد و سه بار فرمود: «اللهم اسقنا» «بار الها! به ما آب بده) انس میگوید: بهخدا سوگند ابر کوچکی پدید آمد و دیری نگذشت آسمان را پوشاند و تا یک هفته بارید»([5]).
و نیز از آداب دعا است که انسان رو به قبله دستها را بلند کند و آنگونه که در مواضع متعدد از جمله در میدان بدر از رسول اکرم ص به اثبات رسیده است. همچنین در دعای طلب باران دستها را بلند نمود.
و در جایی فرمود: «خداوند حیا دارد از اینکه دستهای بندهاش را وقتی بهسوی او بلند میکند خالی برگرداند»([6]).
از آداب دیگر ذکر و دعا، پاکیزه بودن مکان و همچنین پاک بودن دهان و دندان فرد است.
اوقات اجابت دعا.
اوقاتی که در آن دعا بهتر پذیرفته میشود عبارتند از:
یک سوم آخر شب ، در حال سجده ، روزهای جمعه ، بعد از نماز فرض، همچنین در فاصله اذان و اقامه، شب قدر ، در میدان نبرد، دعای پیشوای عادل و فرد روزه دار، و انسان مظلوم زود پذیرفته میشود چنانکه رسول الله فرمود: برای دعای این سه نفر درهای آسمان گشوده میشود و الله تعالی میفرماید: قطعا به یاری تو خواهم شتافت([7]).
و اما دعای کسانی که از مال حرام تغذیه میشوند پذیرفته نخواهد شد به دلیل اینکه الله تعالی فرموده است: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلرُّسُلُ کُلُواْ مِنَ ٱلطَّیِّبَٰتِ وَٱعۡمَلُواْ صَٰلِحًا﴾ [المؤمنون: 51]. «ای پیامبران، حلال وبخورید و کار نیک انجام دهید» و رسول اکرم ص فرموده که چه بسا انسانهایی که زحمت سفر را متحمل میشوند و با ژولیدگی و غبار آلودگی دست به دعا بلند میکنند و میگویند: یا رب (پروردگارا..) ولی از آنجا که خوردنی و نوشیدنی آنها از مال حرام بوده، دعایشان پذیرفته نمیشود)([8]).
[1]- برگرفته از کتاب « الدعاء المأثور وآدابه» ابوبکر طرطوشی و کتاب اذکار نووی و الصحیح المسند مصطفی عدوی.
[2]- بخاری و مسلم.
[3]- بخاری و مسلم.
[4]- بخاری ش 240 و مسلم ش 1794.
[5]- بخاری ش 1013 و مسلم ش 897.
[6] - احمد ابوداود و ترمذی. شیخ آلبانی آنرا صحیح دانسته است.
[7]- ابن ماجه نگا: سلسله احادیث صحیحه، ش 1211.
[8]- این مقدمه بر گفته از شرح حصن المسلم مجدی بن عبدالوهاب احمد میباشد (مترجم).
این بحث را با فوائدی که امام ابن قیم در کتاب ارزشمند خویش:
«الوابل الصیب» برای ذکر و دعا بیان داشته است آغاز میکنم:
1- ذکر الله متعال باعث طرد شدن شیطان و قلع و قمع وسوسههای او میگردد.
2- ذکر، باعث خشنودی الله متعال است.
3- ذکر، از دل، غبار غم و پریشانی میزداید و بهجای آن شادی، خوشحالی و نشاط میبخشد.
4- ذکر الله متعال، باعث تقویت قلب و روح و همچنین نیرومند شدن جسم آدمی میگردد.
5- ذکر، به چهره و قلب، روشنی میبخشد.
6- ذکر، باعث جلب روزی و برکت در آن میگردد.
7- ذکر، باعث هیبت، حلاوت و شادابی چهره خواهد بود.
8- ذکر، انسان را محبوب خلق و خالق میگرداند.
9- انسان در اثر ذکر الله متعال، همیشه او را مراقب اعمال خویش میداند و به مقام احسان میرسد یعنی طوری بندگی میکند گویا الله متعال را میبیند و این مقامی است که هرگز نصیب انسانهای غافل نمیشود.
10- ذکر باعث انابت و رجوع بهسوی الله میشود.
11- ذکر انسان را مقرب دربار الله تعالی میکند و انسان به اندازهی غفلت خویش، از الله فاصله میگیرد.
12- ذکر بر روی انسان دروازهی مغفرت را میگشاید و با کثرت ذکر معرفت و شناخت انسان به الله افزایش خواهد یافت.
13- هیبت و عظمت الله در قلب ذاکر مینشیند به خلاف انسان غافل که قلبش تهی از هیبت و عظمت الله تعالی است.
14- ذکر باعث میشود که الله تعالی نیز به یاد انسان باشد چنانکه میفرماید: ﴿فَٱذۡکُرُونِیٓ أَذۡکُرۡکُمۡ﴾ «به یاد من باشید تا من به یاد شما باشم». و اگر ذکر، ارزش دیگری نداشته باشد همین بس خواهد بود که الله به یاد انسان باشد.
15- ذکر به قلب، حیات میبخشد شیخ الاسلام ابن تیمیه میگوید: ذکر برای قلب همانند آب برای ماهی است آیا ممکن است ماهی بدون آب زنده بماند؟!
16- ذکر، غذای قلب و روح است.
17- ذکر صیقل دهندهی قلب است.
بدون تردید، قلب نیز همانند فلز زنگ آلود میشود و علت زنگ آلودگی آن، گناه و غفلت است و صیقل آن با ذکر و استغفار تحقق مییابد و اگر غفلت کسی همیشگی باشد، غبار زنگ بر قلبش مینشیند و رفته رفته تیرگی بر آن چیره میشود، آنگاه چنین قلبی حقایق را وارونه میبیند حق را باطل و باطل را حق میپندارد و این بزرگترین بیماری قلب محسوب میشود.
18- ذکر باعث عفو گناهان میشود چرا که نیکیها بدیها را از بین میبرند و کدام نیکی از ذکر الله برتر است؟
19- ذکر باعث از بین بردن وحشت میان انسان و پروردگارش میباشد چرا که انسان غافل همواره در وحشت از پروردگار بهسر میبرد که این وحشت فقط با ذکر و یاد الله از بین میرود.
20- ذکر الله تعالی، تسبیح، تمجید و بیان کبریائی او، باعث دستگیری انسان هنگام مشکلات خواهد بود.
21- وقتی انسان در حالت عادی به یاد الله باشد، الله تعالی در مشکلات به یاد بندهی خویش خواهد بود.
22- ذکر وسیلهی نجات از عذاب الهی است.
23- ذکر باعث نزول سکینه و رحمت و حضور فرشتگان خواهد بود.
24- ذکر، زبان انسان را از مشغول شدن به غیبت سخن چینی، دروغگویی و ناسزاگویی باز میدارد.
25- مجلس ذکر، مجالس فرشتگان است و مجالس بیهوده و غفلتآمیز، مجالس شیاطین است.
26- انسان ذاکر با گفتن ذکر و ثنای الله، هم خودش بهرهمند میشود و هم همنشین او؛ بدینصورت هر جا باشد باعث خیر و بر کت خواهد بود اما انسان غافل، با پرداختن به بیهودگیها هم خودش متضرر میشود و هم همنشنین او، و بدینصورت باعث بدبختی خود و دیگران میگردد.
27- ذکر الله انسان را از حسرت و ندامت قیامت میرهاند چرا که در روز قیامت انسانها بر لحظههایی که بدون ذکر الله سپری کردهاند پشیمان و متأسف خواهند بود.
28- ذکر الله همراه با اشک ریختن در تنهایی باعث جای گرفتن انسان در زیر سایه عرش الهی میشود؛ در روزی که سایهای جز سایه عرش وجود ندارد.
29- مشغول شدن به ذکر الله باعث میشود که الله تعالی به انسان ذاکر بهترین پاداشهایی را که به دعا و مسألت میدهد، بدهد.
30- ذکر، آسانتر و در عین حال بهترین و شیرینترین عبادتهاست چرا که حرکت زبان، آسانترین حرکت در میان اعضا و جوارح بهشمار میرود و اگر عضو دیگری به اندازهی زبان به حرکت در آورده شود، خیلی سریع خسته و درمانده خواهد شد.
31- ذکر، نهال بهشت است چنانکه رسول الله ص فرموده است: هر کس «سبحان الله وبحمده» گوید برایش در بهشت، نخلی کاشته میشود([1]).
32- فضل و پاداشی که از جانب الله برای ذکر در نظر گرفته شده برای هیچ عمل دیگری در نظر گرفته نشده است.
33- دوام و استمرار در ذکر الهی باعث حفاظت زبان از انواع گناهان میشود که انسان را در دنیا و آخرت به شقاوت و بدبختی میکشانند چرا که فراموش نمودن رب باعث فراموشی خویشتن نیز میگردد چنانکه فرموده است: ﴿وَلَا تَکُونُواْ کَٱلَّذِینَ نَسُواْ ٱللَّهَ فَأَنسَىٰهُمۡ أَنفُسَهُمۡۚ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ١٩﴾ [الحشر:19]. «و چون کسانى مباشید که خدا را فراموش کردند و او [نیز] آنان را دچار خودفراموشى کرد؛ آنان همان نافرمانانند».
34- ذکر از عباداتی است که محدودیت زمانی و مکانی ندارد.
35- ذکر برای گویندهی خویش نوری است در دنیا و در قبر و قیامت و هنگام عبور از پل صراط، از اینرو پیامبر ص همواره از پروردگار خود نور میطلبید و میفرمود: بارالها! در گوشت و استخوان و رگ و مو و چشم و گوش و بالا و پائین و سمت راست و چپم نور قرار ده تا جایی که فرمود: خدایا خودم را منور گردان و بدینصورت از الله خواست تا ظاهر و باطن او را نوارانی بگرداند آری ، الله، کتابش، پیامبرش و بهشتش نوری است و خود الله نور آسمانها و زمین است و یکی از نامهایش «النور» میباشد.
36- ذکر دروازهی ورود بر الله تعالی است.
37- ذکر انسان را به الله میرساند، شیطان را از دور میسازد غمها و پریشانیها را میزداید، آخرت را در دین و قلب انسان بزرگ جلوه میدهد دنیا را کوچک و ناچیز میگرداند و یاد آنرا از قلب و زبان انسان محو میکند.
38- ذکر، قلب را از خواب غفلت بیدار میسازد چرا که قلب با خوابیدن چیزهای بزرگی را از دست میدهد و ندامت و پشیمانی به بار میآورد.
39- ذکر درختی است که معرفت الله میوههایش میباشند.
40- ذکر باعث جلب همراهی، دوستی و یاری الله میشود ﴿إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلَّذِینَ ٱتَّقَواْ وَّٱلَّذِینَ هُم مُّحۡسِنُونَ ١٢٨﴾ [النحل: 128]. «در حقیقت، خدا با کسانى است که پروا داشتهاند و [با] کسانى [است] که آنها نیکوکارند». و در حدیث قدسی چنین آمده است «أنا مع عبدی ما ذکرنی وتحرکت بی شفته»([2]).
41- ذکر باعث ادای شکر الهی است و بدون ذکر، شکر گزاری ممکن نیست.
42- بهترین بندهی الله کسی است که زبانش همواره با یاد الله تر و تازه است.
43- ذکر، قساوت و سنگدلی را از بین میبرد چنانکه وقتی کسی به حسن بصری از سنگدلی خود شکایت کرد فرمود: سنگدلی خود را با ذکر الله محو و نابود کن.
44- ذکر شفای بیماری قلب است و بیماری قلب جز غفلت نیست که با ذکر مداوا میشود.
45- ذکر پایه دوستی با الله و غفلت، پایه دشمنی با الله است بنابراین الله انسان ذاکر را دوست دارد و دشمن انسان غافل است.
46- هیچ چیزی در جلب نعمت و دفع مضرت به اندازهی ذکر، کارساز نیست.
47- انسان ذاکر مشمول درود فرشتگان و رحمت الله میشود.
48- مجلسی که بهخاطر تعریف و تمجید الله برگزار میشود یکی از باغهای بهشت نامیده شده و اگر کسی خواهان بهشت است باید خود را به نشستن در چنین مجالسی پایبند سازد.
49- مجلس ذکر، مجلس فرشتگان است چنانکه در حدیث آمده که فرشتگان در دنیا جویای مجالس ذکر میشوند و در آن مینشینند.
50- الله تعالی به کسانی که لب به ذکر و ثنای او میگشایند نزد فرشتگان مباهات و افتخار میکند چنانکه روزی رسول الله وارد یکی از جلسات اصحاب خود شد و پرسید: چرا اینجا نشته دید؟ گفتند: از الله و نعمتهایش و اینکه ما را به اسلام و به شما مشرف ساخت سخن میگفتیم رسول اکرمص فرمود: شما را به خدا که فقط برای همین منظور نشسته بودید؟ آنها سوگند خوردند که به همین منظور گرد هم نشستهاند فرمود: من شما را به خاطر اتهام سوگند ندادم ولی چون جبرئیل نزد من آمد و گفت الله بهوسیله این گروه نزد فرشتگان افتخار میکند میخواستم بدانم که حقیقت چیست؟
51- باید دانست که سایر عبادتها بهخاطر ذکر و یاد الهی است چنانکه در مورد نماز فرموده است: ﴿وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ لِذِکۡرِیٓ﴾ [طه: 14]. «نماز را بهخاطر یاد من برپا دار)». بنابراین وقتی از ابن عباس پرسیدند: کدام عمل ارزش بیشتری دارد؟ فرمود: ذکر الله از همه چیز بزرگتر و مهمتر است.
52- هر عبادتی که در آن ذکر بیشتری گفته میشود، ارزش بیشتری پیدا میکند مثلا بهترین روزه آنست که در آن ذکر بیشتری گفته شود همچنین بهترین حج، صدقه و جهاد آنست که در آن ذکر بیشتری گفته شود.
53- ذکر الله مساوی با همهی عبادتهای نفلی است و حتی پاداش بیشتری نیز دارد. چنانکه وقتی فقرای مهاجرین نزد رسول الله ج آمدهاند و گفتند: ثروتمندان با انفاق در راه الله بر ما پیشی گرفتند آنها مانند ما نماز میخوانند و روزه میگیرند ولی بهوسیلهی مالهایشان به حج و عمره میروند و در جهاد شرکت میکنند؟ رسول الله ج فرمود: آیا به شما چیزی نیاموزم که بهوسیلهی آن به پیشینیان برسید و بر آیندگان سبقت بگیرید و هیچ کس بهتر از شما نباشد مگر کسیکه او نیز همین عمل را انجام دهد.
آنگاه فرمود: بعد از هر نماز 33 بار «سبحان الله، الحمد لله والله أکبر» بگویید (بخاری و مسلم).
بدینصورت رسول اکرم ص، ذکر الله را معادل بلکه بالاتر از حج، عمره و جهاد آنان دانست.
54- ذکر الله، قویترین انگیزه برای انسان در راه اطاعت و بندگی الله میشود و عبادتها را لذت بخش و آسان جلوه میدهد بگونهای که انسان با انجام آن احساس خنکی چشم مینماید.
55- ذکر الله ترس و وحشت قلب را میزداید.
56- ذکر الله به انسان قدرت بدنی میبخشد چنانکه رسول اکرم ص به فاطمه و علی وقتی از او درخواست خادمی نمودند فرمود شب هنگام 33 بار سبحان الله، 33 بار الحمدلله و 34 بار الله اکبر بگوئید و این برای شما از خادم مفیدتر است.
57- همهی عبادتها نوعی مسابقه در امور آخرت محسوب میشوند و ذکر کنندگان در این مسابقه برنده هستند.
58- ذکر کردن باعث نجات از نفاق است چرا که منافقان زیاد ذکر نمیکنند چنانکه الله تعالی میفرماید: ﴿وَلَا یَذۡکُرُونَ ٱللَّهَ إِلَّا قَلِیلٗا﴾. «و خدا را جز اندکى یاد نمىکنند».