اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

فیزیک وجود ذرات زیر اتمی

فیزیک

وجود ذرات زیر اتمی

در زمان‌های گذشته نظریه‌ی معروف ذره‌گرایی به طور گسترده پذیرفته شده بود. این نظریه در اصل توسط یونانی‌ها پیشنهاد شده بود، توسط مردی به نام دموکریت[1] که حدوداً 23 قرن پیش می‌زیسته است. دموکریت و دانشمندان بعد از او این گونه می‌پنداشتند که اتم کوچک‌ترین واحد ماده را تشکیل می‌دهد. اعراب نیز بر همین باور بودند. واژه‌ی عربی «الذرة» ظاهراً به معنی اتم است. اکتشافات اخیر علم نوین حتی خبر از ممکن بودن شکافت اتم می‌دهد. این که اتم قابلیت شکافت بیشتر را دارد، از پیشرفت‌های مهم قرن بیستم به شمار می‌رود. چهارده قرن پیش این تصور ممکن است برای اعراب غیر عادی بوده باشد. برای آنان ذره محدوده‌ای بوده است که کسی نمی‌تواند فراتر از آن برود، حال این آیه از قرآن وجود چنین محدوده‌ای را رد می‌کند.

﴿وَقَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لَا تَأۡتِینَا ٱلسَّاعَةُۖ قُلۡ بَلَىٰ وَرَبِّی لَتَأۡتِیَنَّکُمۡ عَٰلِمِ ٱلۡغَیۡبِۖ لَا یَعۡزُبُ عَنۡهُ مِثۡقَالُ ذَرَّةٖ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَآ أَصۡغَرُ مِن ذَٰلِکَ وَلَآ أَکۡبَرُ إِلَّا فِی کِتَٰبٖ مُّبِینٖ٣ [سبأ: 3].

«کافران می‌گویند: قیامت هرگز برای (حساب و کتاب و سزا و جزای) ما برپا نمی‌شود. بگو: چرا، به پروردگارم سوگند! آن کسی که دانای راز (نهان در گستره‌ی جهان) است، قیامت به سراغ شما می‌آید (و خدا به اعمال شما رسیدگی می‌نماید). به اندازه‌ی سنگینی ذره‌ای، در تمام آسمان‌ها و در زمین از او پنهان و نهان نمی‌گردد و نه کمتر از اندازه‌ی ذره و نه بزرگتر از آن، چیزی نیست مگر این که در کتاب آشکاری ثبت و ضبط و نگهداری می‌شود».

این آیه اشاره به علم لایتناهی خداوند دارد، علم خداوند به همه چیز آشکار و نهان، حتی بیشتر پیش می‌رود و می‌گوید که خداوند بر همه چیز آگاه است، حتی آنچه که کوچکتر و یا بزرگتر از یک اتم است. بنابراین، این آیه به وضوح نشان می‌دهد که وجود چیزی کوچکتر از اتم ممکن است، حقیقتی که فقط اخیراً توسط علم نوین به اثبات رسیده است.




[1]- Democritus

جهان در حال گسترش

جهان در حال گسترش

در سال 1925 یک اخترشناس آمریکایی به نام ادوین هابل[1]، مدارک مشاهدتی را در مورد این که تمام کهکشان‌ها در حال دور شدن از یکدیگر هستند، به دست آورد که اشاره به گسترش جهان دارد. هم‌اکنون گسترش جهان یک حقیقت علمی ثابت شده است، این همان چیزی است که قرآن در رابطه با سرشت کیهان بیان می‌کند:

﴿وَٱلسَّمَآءَ بَنَیۡنَٰهَا بِأَیۡیْدٖ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ٤٧ [الذاریات: 47].

«ما آسمان را با قدرت بنا ساخته‌ایم و همواره آن را وسعت می‌بخشیم».

واژه‌ی عربی «موسعون» این گونه ترجمه شده است، همواره آن را وسعت می‌بخشیم و به گسترش وسعت کیهان اشاره دارد. استیون هاوکینگ[2] در کتاب خود تاریخ مختصر زمان[3] می‌گوید: «کشف این که جهان، در حال گسترش است، یکی از انقلاب‌های بزرگ فکری قرن بیستم بوده است».

قرآن گسترش کیهان را حتی قبل از زمانی که بشر موفق به ساخت تلسکوپ شود، بیان کرده است. ممکن است کسی بگوید که وجود این حقایق اخترشناسی در قرآن امری عادی است، چون اعراب در زمینه‌ی اخترشناسی بسیار پیشرفته بوده‌اند. در حقیقت آنان در اقرار کردن به تفوق اعراب در زمینه‌ی اخترشناسی صادق‌اند. اما باید بدانند که قرآن قرن‌ها قبل از تفوق اعراب در زمینه‌ی اخترشناسی نازل شده است. به علاوه بسیاری از حقایق علمی که پیشتر ذکر شده است، همانند منشأ کیهان و پیدایش آن به وسیله‌ی مهبانگ حتی در اوج پیشرفت‌های علمی اعراب نیز برای آنان ناشناخته بوده است. پس حقایق علمی ذکر شده در قرآن به دلیل پیشرفت اعراب در زمینه‌ی اخترشناسی نبوده است و در حقیقت عکس این مطلب صادق است، یعنی پیشرفت اعراب در اخترشناسی به این دلیل بوده است که اخترشناسی در قرآن از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.




[1]- Edwin Hubble

[2]- Stephen Hawking

[3]- A Brief History of Time

وجود ماده‌ی بین ستاره‌ای

وجود ماده‌ی بین ستاره‌ای

پیش‌تر این گونه گمان می‌شد که فضای بیرون از منظومه‌ی سازمان یافته‌ی نجومی را خلأ تشکیل می‌دهد. اما بعدها متخصصان اختر فیزیک، به حضور پل‌هایی از ماده در فضای بین ستاره‌ای پی بردند، این پل‌های ماده پلاسما[1] نامیده می‌شود و متشکل از گازی کاملاً یونیده است که تعدادی یکسان از الکترون‌ها و یون‌های مثبت را نیز دربردارد. گاهی پلاسما را حالت چهارم ماده می‌نامند، (علاوه بر سه حالت معروف جامد، مایع و گاز) قرآن در آیه‌ی ذیل به حضور این ماده‌ی بین ستاره‌ای اشاره می‌کند:

﴿ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ ٱلرَّحۡمَٰنُ فَسۡ‍َٔلۡ بِهِۦ خَبِیرٗا٥٩ [الفرقان: 59].

«آن کسی که آسمان‌ها و زمین را و همه‌ی چیزهای میان آن دو را در شش دوره آفریده است و آنگاه بر تخت (فرماندهی و اداره‌ی امور جهان) نشسته است (و کار و بار کاینات را با دست قدرت خود چرخانده است و پیوسته مراقب احوال و اوضاع عالم بوده است). او دارای رحمت فراوان و فراگیر است (و رحمت عام وی همه‌ی موجودات را دربر گرفته است و مطیع و عاصی و مؤمن و کافر بر این خوان یغما نشسته‌اند، اگر می‌خواهی از ادوار آفرینش هستی باخبر گردی) پس از شخص بسیار آگاه و فرزانه بپرس».

حتی به فکر خطور کردن این که ماده‌ی بین ستراه‌ای 1400 سال پیش شناخته شده است نیز، برای همه کس مضحک است.



[1]- Plasma

خاموش‌شدن خورشید بعد از دوره‌ای مشخص

خاموش‌شدن خورشید بعد از دوره‌ای مشخص

نور خورشید به سبب فرایندی شیمیایی است که از 5 میلیون سال پیش تاکنون پیوسته بر روی سطح آن در حال وقوع است. خورشید در برهه‌ای از زمان در آینده به پایان خواهد رسید. خاموش‌شدن کامل خورشید منجر به انقراض تمام آثار حیات بر روی زمین خواهد شد. قرآن در رابطه با ناپایداری وجود خورشید می‌فرماید:

﴿وَٱلشَّمۡسُ تَجۡرِی لِمُسۡتَقَرّٖ لَّهَاۚ ذَٰلِکَ تَقۡدِیرُ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡعَلِیمِ٣٨ [یس: 38].

«و (نشانه‌ی دیگری بر قدرت خدا، این است که) خورشید به سوی قرارگاه خود در حرکت است. این محاسبه و اندازه‌گیری و تعیین خدای بس چیره و توانا و آگاه و دانا است».

واژه‌ی عربی به کار برده شده در این جا «مستقر» است و به معنی مکان یا زمانی تعیین‌شده می‌باشد.

براین اساس، قرآن می‌گوید که خورشید به سوی مکانی تعیین شده پیش می‌رود و فقط تا یک زمان از پیش تعیین شده به این کار ادامه می‌دهد، بدین معنی که پایان می‌پذیرد، یا خاموش می‌شود.

دَورَان خورشید

دَورَان خورشید

فیلسوف‌ها و دانشمندان اروپایی مدت‌ها بر این باور بودند که زمین بی‌حرکت در مرکز کیهان ایستاده است و تمام اجرام دیگر از جمله خورشید به دور آن می‌چرخند. نظریه‌ی زمین مرکزی، قرن دوم پیش از میلاد، درست زمان بطلمیوس،[1] در غرب رایج بود. در سال 1512 نیکلاس کوپرنیک،[2] نظریه‌ی خورشید مرکزی خود را در مورد حرکت سیارات مطرح کرد، به ادعای او خورشید جرمی بی‌حرکت در مرکز منظومه‌ی خورشیدی با سیاراتی است که به دور آن می‌چرخند.

در سال 1609 یوهان کپلر،[3] دانشمند آلمانی کتاب اخترشناسی نوین خود را منتشر کرد. در این کتاب کپلر به این نتیجه دست یافته بود که نه تنها سیارات در مدارهای بیضوی به دور خورشید گردش می‌کنند، بلکه با سرعتی غیر عادی حول محور خود نیز می‌چرخند. با این معلومات برای بسیاری از دانشمندان اروپایی ممکن شد که بسیاری از ساز و کارهای منظومه‌ی خورشیدی، از جمله توالی شب و روز را به درستی توضیح دهند.

بعد از این اکتشافات گمان می‌شد که خورشید جرمی ایستا است و همانند زمین حول محور خود نمی‌چرخد، زمانی را به یاد دارم که چنین سفسطه‌ای را طی دوران مدرسه در کتاب‌های زمین‌شناسی مطالعه می‌کردیم. حال به این آیه از قرآن توجه کنید:

﴿وَهُوَ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلَّیۡلَ وَٱلنَّهَارَ وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ کُلّٞ فِی فَلَکٖ یَسۡبَحُونَ٣٣ [الأنبیاء: 33].

«خدا است که شب و روز و خورشید و ماه را آفریده است و همه در مداری می‌گردند (که او برای آن‌ها تعیین کرده است)».

واژه‌ی عربی به کار برده شده در آیه‌ی فوق «یَسبَحون» است، این واژه از مشتقات «سَبَحَ» است و تصور حرکتی را به همراه دارد که دیگر اجسام متحرک نیز دارند. اگر این واژه برای فردی به کار رود که بر روی زمین است، به معنی غلتیدن نخواهد بود، بلکه به معنی راه‌پیمودن یا دویدن است و چنانچه برای فردی به کار رود که درون آب است، به معنی شناور بودن نیست، بلکه به معنی شنا کردن است.

به همین نحو اگر واژه‌ی «یسبح» برای یک جرم سماوی همانند خورشید به کار برده شود، به این معنی نخواهد بود که در میان فضا معلق است، بلکه به این معنی است که علاوه بر آمد و شد دارای چرخش نیز می‌باشد. بیشتر کتاب‌های درسی مدارس نیز این حقیقت را در خود گنجانده‌اند که خورشید حول محور خود می‌چرخد. این پدیده (گردش خورشید حول محور خود) به کمک دستگاهی که تصویر خورشید را روی لوح فوقانی خود می‌تاباند، قابل اثبات است. به گونه‌ای که می‌توان خورشید را بدون به وجود آمدن مشکلات بینایی مورد بررسی و تحقیق قرار داد. در این حالت ملاحظه می‌شود که خورشید دارای لکه‌هایی است که حرکتی دایره‌وار را هر 25 روز کامل می‌کند، بدین معنی که تقریبا 25 روز به طول می‌انجامد که خورشید پیرامون محور خود بچرخد.

در حقیقت خورشید با سرعت تقریبی 150 مایل بر ثانیه (240 km/s) در فضا سیر می‌کند و حدوداً 200 میلیون سال طول می‌کشد که چرخش خود را پیرامون مرکز کهکشان راه شیری به پایان برساند.

﴿لَا ٱلشَّمۡسُ یَنۢبَغِی لَهَآ أَن تُدۡرِکَ ٱلۡقَمَرَ وَلَا ٱلَّیۡلُ سَابِقُ ٱلنَّهَارِۚ وَکُلّٞ فِی فَلَکٖ یَسۡبَحُونَ٤٠ [یس: 40].

«نه خورشید را سزد (در مدار خود سریع‌تر شود و) به (مدار) ماه رسد و نه شب را سزد که بر روز پیشی گیرد (و مانع پیدایش آن شود). هریک در مداری شناورند (و مسیر خود را بدون کمترین تغییر ادامه می‌دهند)».

این آیه به حقیقتی اساسی یعنی وجود مدارهای جداگانه‌ی خورشید و ماه و حرکت اختصاصی آن‌ها در فضا اشاره می‌کند که اخترشناسی نوین آن را کشف کرده است. مکان ثابتی که خورشید با همراهی منظومه‌ی خورشیدی به سوی آن حرکت می‌کند، توسط اخترشناسی نوین مکان‌یابی شده است و به آن نام آماج خورشیدی[4] داده شده است. در حقیقت منظومه‌ی خورشیدی در فضا به سوی نقطه‌ای حرکت می‌کند که در صورت فلکی جاثی[5] واقع شده است و مکان دقیق آن کاملاً محرز است.

ماه در همان مدتی که به دور زمین می‌چرخد، به دور محور خود نیز می‌چرخد، تقریبا! 5/ 29 روز طول می‌کشد که ماه یک گردش را به پایان برساند. غیر ممکن است که کسی در این آیات بیندیشد و از دقت علمی آن مبهوت نشود، آیا نباید این سوال را از خود بپرسیم که چه چیزی می‌تواند منبع چنین معلوماتی باشد.



[1]- Ptolemy

[2]- Nicholas Copernicus

[3]- Yohannus Keppler

[4]- Sola Apex

[5]- Alpha Layer. زانو زده. هرکول