ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
دکتر کارل مارکس میگوید: «محمد نخستین پیغمبری است که تمام گفتارهایش پس از رحلتش ضبط و تدوین شده است و از همین جا میتوان به مقام و منزلت ممتازی که به دست آورده، پی برد و دریافت که احادیث و اقوالش از چه پایهای از صحت و دقت برخوردار است و حقیقت غیر قابل انکار این است که: مبعوث شد تا رسالتی را که عصارهی رسالتها و مافوق آنها بود، برای عالم بیاورد و بنابراین، رسالت او دستور ثابتی برای عالم است و آنچه که محمد آورده، یا گفته است، با ذوق و فهم امروزی موافق است»([1]).
توماس کارلایل میگوید: «کلمات حکیمانهی حضرت محمد، وحی آسمانی است و وجودش قطعهای است از حقایق اصیل، و خمیرهاش از قلب دنیا. وجود چنین شخصی بالاترین دلیل متقن و محکمترین برهان ساطع برای وجود آفریدگار است و علم و عرفان و حکمت و فضیلت، از دماغ([1]) چنین وجودی تراوش میکند و بر تمام بشر از هرچیز لازمتر است که از کلمات حکیمانهی عام المنفعهی ایشان بهره بگیرد و از هر حکمت و اندرز پیغمبر اسلام معلوم میشود که شخصی تابع امیال و جویای سلطنت و جاه دنیوی نبوده و رسالتش مسلماً حق و آسمانی است»([2]).
کارن آرمسترانگ (تولد 1944م) در کتاب خود مینویسد: «محمد دارای ذوق و استعداد سیاسی بسیار بالایی بود. او شرایط داخلی زندگی آنان [اعراب] را به کلی متحول ساخت و ضمن رهایی از خشونتهای بیحاصل و پراکندگیهای قبیلهای، هویت جدیدی برای قوم عرب ایجاد کرد. حال آنان فرهنگ اصیل خود را باز یافته و تحت رهنمودهای او به چنان خودباوریای دست یافتند که ظرف یکصد سال، امپراتوری عرب از جبل الطارق تا هیمالیا وسعت یافت»([1]).
صدق محمد ج
کنت هانری دوکاستری فرانسوی در کتابی به نام اسلام مینویسد: «نخستین موضوعی که بحث در آن شروع شده، صدقِ محمد در ادعای پیغمبری است و برای اثبات این مدعا بیش از این احتیاجی نداریم که ثابت کنیم که خود او به صدق پیغمبری و حقیقت نبوت خود معتقد بوده است و اما غرض از این پیامبری، این بود که به جای پرستش بتهایی که قبیلهاش میپرستیدند، پرستش خدای یگانه را برقرار کند»([1]).
حنا خیرالله مسیحی لبنانی مینویسد: «محمد کسی است که تمدنی بنیان نهاد که چشمِ عالم را خیره ساخت و هنوز هم مورد احترام و پسند و تعظیم فلاسفهی تمام جهان است. مقدسترین قوانین را برای زناشویی و جنگ وضع کرد و قانونگذاران جهان و مصلحین عالم همواره از تعالیم او بهره گرفته و برای وضع قوانین و نظامات، از این دین سهل و ساده استمداد میجویند. با این بیان، فلاسفه و حکمای یونان و غیر یونان، کجا میتوانند با این حکیم بزرگوار و بلندمرتبهی عرب، برابری کنند؟!»([1])