ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آلفونس لامارتین (1790-1869م) شاعر و نویسندهی مشهور فرانسوی، نوشته است: «هیچ پیغمبری نتوانسته است همچون پیغمبر اسلام، در آن مدت خیلی کم، انقلابی آنچنان مقدس و طولانی و پراهمیت، به مرحلهی عمل درآورد؛ زیرا هنوز دو سده از آغاز کارش نگذشته بود که دینش نضج گرفت. و اول بار در سه ناحیهی عربستان و سپس در سایهی کلمهی توحید، در سواحل رود سیحون، هند غربی، مصر، حبشه (اتیوپی)، تمام آفریقای شمالی، بیشتر جزایر مدیترانه، بخشی از خاک فرانسه، قسمت عمدهی سرزمین اسپانیا گسترش یافت»([1]).
ویلفرد کنت ول اسمیت([1]) (متولد 1916م) استاد تاریخ اسلامی دانشگاه علیگره هند و رییس سابق دانشگاه مک گیل مونتریال کانادا مینویسد: «مسلمانان، اعتراضکردن بر الله را جایز میشمارند؛ منکران خدا و نشریات انکارآمیز و انجمنهای عقلیون در دنیا هستند؛ اما اسائهی ادب نسبت به محمد حتی غیرت تند و آتشین آزادمنشترین بخشهای امت مسلمان را برخواهد انگیخت»([2]).
فریتیوف شوآن میگوید: «خصایل و مکارم اخلاقی و معنوی «محمدی» مبین آن است که شیوهی زندگی اولیای مسلمان، منحصر به جنبهی فردی نیست؛ مکارم دیگری جز فضایل محمد ج وجود ندارد؛ پس همینهاست که پیروان آیین زندگی او میتوانند تکرارش کنند و از طریق همینهاست که پیامبر در میانِ امتِ خود زنده است و حتی مرسومساختن سنتی نیکو، چنانکه در یکی از احادیث آمده است([1]) عملی پسندیده است و هرکه چنین سنتی پی بنهد، پاداش [آن سنت و مثل پاداش] کسی را خواهد یافت که به آن عمل میکند»([2]).
[1]- جریر بن عبدالله س از پیامبر ج روایت میکند که ایشان فرمودند: کسی که روشی نیکو را مرسوم سازد که پس از وی نیز، بدان عمل شود، پاداش آن عمل و همچنین مانند پاداش کسی که به آن عمل کرده است به وی داده میشود. این حدیث را امام احمد در مسند (حدیث 19200) و ابن ماجه (حدیث 203) و حُمیدی (حدیث 805) و دارمی (حدیث 512) و طبرانی در المعجم الکبیر (حدیث 2312) روایت کردهاند. (مؤلف)
[2]- محمد، رسول خدا.
جون اورکس که از دانشمندان انگلیسی است، میگوید: «ذات محمد در تمام عمرش، به هیچ پلیدیای آلوده نشده است»([1]).
دکتر گوستاولوبون فرانسوی (1841-1931م) مینویسد: «برخلاف آنچه دربارهی محمد[ ج] گفته میشود، باید اذعان کرد که با اهل ذمه با حلم و بردباری و حوصله رفتار کرده است»([1]).