اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

1- قتل غیر عمد و حکم آن

1- قتل غیر عمد و حکم آن

قتل غیر عمد عبارت است از قتلی که شخصی به صورت تصادفی و بدون قصد و نیتی مرتکب آن شود، مانند رانندۀ ماشینی که بدون قصد و اراده‌ای به صورت ناگهانی شخص و یا اشخاصی را زیر ماشین گیرد و موجب کشتن آنان شود و یا مانند فرد شکارچی که به سوی شکار تیراندازی کند و به صورت تصادفی به فردی اصابت کند و او را از پای درآورد، بنابراین چنین قتلی و بسیاری از قتل‌های دیگری شبیه آن را، قتل غیر عمد گویند.

حکم قتل غیر عمد: اهل علم بر این نظرند که در قتل غیر عمد گناه و عذابی متوجه شخص خطاکار نمی‌شود، چون حادثه بدون قصد و نیت او و از روی خطا و اشتباه صورت گرفته است، از این‌رو حکمِ دینی و اخروی آن عفو و بخشش است، امّا دربارۀ حکم دنیوی آن، اتفاق نظر دارند بر اینکه دیه یا خون‌بهای آن بر قاتل واجب می‌باشد، به دلیل این فرمودۀ خداوند که می‌فرماید:

﴿وَمَا کَانَ لِمُؤۡمِنٍ أَن یَقۡتُلَ مُؤۡمِنًا إِلَّا خَطَ‍ٔٗاۚ وَمَن قَتَلَ مُؤۡمِنًا خَطَ‍ٔٗا فَتَحۡرِیرُ رَقَبَةٖ مُّؤۡمِنَةٖ وَدِیَةٞ مُّسَلَّمَةٌ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦٓ إِلَّآ أَن یَصَّدَّقُواْۚ فَإِن کَانَ مِن قَوۡمٍ عَدُوّٖ لَّکُمۡ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَتَحۡرِیرُ رَقَبَةٖ مُّؤۡمِنَةٖۖ وَإِن کَانَ مِن قَوۡمِۢ بَیۡنَکُمۡ وَبَیۡنَهُم مِّیثَٰقٞ فَدِیَةٞ مُّسَلَّمَةٌ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦ وَتَحۡرِیرُ رَقَبَةٖ مُّؤۡمِنَةٖۖ فَمَن لَّمۡ یَجِدۡ فَصِیَامُ شَهۡرَیۡنِ مُتَتَابِعَیۡنِ تَوۡبَةٗ مِّنَ ٱللَّهِۗ وَکَانَ ٱللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمٗا٩٢ [النساء:92].

«و هیچ مؤمنی را نَسِزَد که مؤمنی را جز به اشتباه بکشد، و هرکس مؤمنی را به اشتباه بکشد، باید بندۀ مؤمنی را آزاد کند و به خانواده (و وارث) او خون‌بها بپردازد، مگر اینکه آنان گذشت کنند، و اگر (مقتول) از گروهی است که دشمنان شمایند و (خودِ) وی مؤمن است، (قاتل) باید بندۀ مؤمنی را آزاد کند، و اگر (مقتول) از گروهی است که میان شما و میان آنان عهد و پیمانی است، باید به خانوادۀ وی خون‌بها پرداخت نماید و بندۀ مؤمنی را آزاد کند، و اگر هرکس (بنده) نیافت، باید دو ماهِ پیاپی (بدون فاصله) به عنوان قبولِ توبه از جانب خدا، روزه بدارد و خداوند همواره دانای سنجیده‌ای است».

کفّارۀ نذر

کفّارۀ نذر

طبق روایتی که مسلم از عقبه بن عامر جهنی نقل کرده است که پیامبراکرم ج کفّارۀ نذر را اینگونه بیان فرموده است: «کَفَّارَةُ النَّذْرِ کَفَّارَةُ یَمِینٍ»([1])؛ «کفّارۀ نذر همان کفّارۀ سوگند می‌باشد».

بنابراین کفّارۀ نذر همچون کفّارۀ سوگند عبارت است از: مخیّربودن نذرکننده میان طعام‌دادن به ده نفر فقیر و بینوا، یا پوشانیدن لباس بر آنان و یا آزادنمودن برده‌ای مؤمن. اگر از انجام این سه مورد عاجز و ناتوان بود، باید –همان طوری که در کفّارۀ سوگند بیان نمودیم– سه روز روزه بدارد.




[1]- همان.

نذر از روی لجاجت و عصبانیت

نذر از روی لجاجت و عصبانیت

نذر لجاجت و عصبانیت، نذری است که انسان آن را در حال اصرار و با خشم و عصبانیت، به قصد جلوگیری از چیزی، یا به خاطر انجام کاری و یا برای تصدیق یا تکذیب امری بر زبان می‌آورد، به این ترتیب که او در حال خشم و عصبانیت بگوید: اگر داخل فلان خانه شوم روزۀ یک سال برای خدا بر من واجب باشد، یا بگوید اگر فلان کار را انجام دهم صدقۀ مال و ثروتم برای خدا بر من واجب باشد.

حکم نذر لجاجت و عصبانیت به این صورت است که اکثر علما می‌گویند: شخص نذرکننده در میان انجام و یا ترک آن همراهِ پرداخت کفّاره مخیّر می‌باشد، زیرا که اینگونه نذر، غالباً به خاطر اصرار بر انجام کاری و یا ترک آن می‌باشد.

حکم نذری که نذرکننده آن را مشخص نکرده و نام نبرده است

حکم نذری که نذرکننده آن را مشخص نکرده و نام نبرده است

چگونگی نذری که شخص نذرکننده آن را مشخص نکرده است، به این صورت است که مثلاً بگوید: «برای خدا بر من نذر باشد؛ اگر خداوند پسرم را شفا دهد». چنان‌که ملاحظه می‌شود این شخصِ نذرکننده شیءِ مورد نذر را که باید آن را انجام دهد نام نبرده است و آن را مشخص نکرده است، بنابراین حکم چنین نذری دو حالت دارد:

حالت اول: اگر او در دلِ خود قصد و نیت انجام‌دادنِ چیزی داشته باشد، اما آن را بر زبان نیاورد، پس در این حالت نذر او مطابق آنچه که در قصد و نیتش بوده است، منعقد می‌شود و به جای‌آوردنش واجب می‌باشد.

حالت دوم: به این شکل است که اگر نذر او مبهم و نامشخص باشد و نیت انجام چیز معینی را در دل نداشته باشد، به این صورت که بگوید: «برای خدا بر من نذر باشد که اگر خداوند بیماری مرا شفا دهد»، در چنین حالتی که او در این نذر خود قصد و نیت پرداخت یا انجام چیز معینی را نداشته است، صحیح‌ترین قول اهل علم این است که: به عنوان رعایت احتیاط، پرداخت کفّاره بر او واجب می‌باشد، به دلیل این فرمودۀ پیامبر اکرم ج که می‌فرماید: «کَفَّارَةُ النَّذْرِ کَفَّارَةُ یَمِینٍ»([1])؛ «کفّارۀ نذر همان کفّارۀ سوگند است».

شایان ذکر است کلمۀ «النذر» در این حدیث، چنان‌که ملاحظه می‌شود عام است و شامل آنچه که نام برده شود و یا نشود می‌گردد. والله اعلم.



[1]- به روایت احمد. [مؤلف]

آلبانی در صحیح الجامع، حدیث شمارۀ: 4488، می‌گوید: صحیح است. [مصحح]

آیا قضای نذرِ نذرکنندۀ مُرده، بر ولی و وارث او واجب می‌باشد؟

آیا قضای نذرِ نذرکنندۀ مُرده، بر ولی و وارث او واجب می‌باشد؟

گفتنی است شخصی که نذر کرده است و قبل از به جای‌آوردن آن مرده است، دو حالت دارد:

حالت اول: عبارت است از اینکه، اگر نذرِ او دربارۀ طاعت و امری خداپسندانه است، بر ولی و وارث او واجب است از مال و ثروتی که از خود به جای گذاشته است نذر او را به جای بیاورند، امّا اگر این فرد متوفی بینوا بوده است و مال و ثروتی از خود به جای نگذاشته است، در این صورت بر ولی و وارث او مستحب است که نذر او را به جای بیاورند، به دلیل حدیثی که از ابن عباسب نقل شده است که گفته است: سعد به عباده نزد رسول خدا ج آمد و گفت: ای رسول خدا ج مادرم نذری کرده است و قبل از اینکه آن را به جای بیاورد فوت کرده است، آیا آن را به جای او بپردازم؟ رسول خدا ج فرمود «فَاقْضِهِ عَنْهَا»؛ «آن را به جای او بپرداز».([1])

حالت دوم: اگر نذر این شخصِ متوفی در معصیت و گناه است، بنابر اجماع علما چنین نذری منعقد نمی‌باشد و اگر مال و ثروتی داشته باشد، بر ولی و وارث او واجب است که از مال و ثروت به جاماندۀ او کفّارۀ آن را بپردازند، اگر متوفی بینوا بود و مال و ثروتی از خود به جای نگذاشته باشد، برای ولی و وارث او مستحب است که کفّارۀ آن را بپردازند.



[1]- صحیح مسلم، حدیث شماره: 1636.