اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

پرسش شانزدهم: دربارۀ کسی که قضای روزۀ ماه رمضان را تا فرارسیدن مرگش به تأخیر می‌اندازد

پرسش شانزدهم: دربارۀ کسی که قضای روزۀ ماه رمضان را تا فرارسیدن مرگش به تأخیر می‌اندازد

دربارۀ حکم شخصی که قضای روزۀ ماه رمضان را آن قدر به تأخیر می‌اندازد تا فوت می‌کند، باید دانست: در اینکه شخص متوفی قضای روزۀ خود را تا فرارسیدن مرگش به تأخیر انداخته است، دو حالت دارد: حالت اول به این شکل است که: چنین شخصی اگر روزۀ خود را به واسطۀ عذر شرعی به تأخیر انداخته است و قبل از اینکه قدرت امکان قضای آن را بیابد فوت کرده است، در این حالت کفّارۀ آن بر او واجب نمی‌باشد.

حالت دوم، به این صورت است که قضای روزۀ فوت‌شدۀ خود را به علت سهل‌انگاری و بدون عذر شرعی به تأخیر انداخته است و قبل از اینکه آن را قضا کند فوت کرده است، پس در این حالت اگر مال و ثروتی از خود به جای گذاشته باشد، باید وارث او در مقابل هر روز روزۀ فوت‌شده به مسکینی طعام دهد.([1])



[1]- الشرح الکبیر، ج: 3، ص: 81 و المهذب، ج: 1، ص: 187.

پرسش پانزدهم: دربارۀ کسی که قضای روزۀ ماه رمضان را به تأخیر می‌اندازد

پرسش پانزدهم: دربارۀ کسی که قضای روزۀ ماه رمضان را به تأخیر می‌اندازد

دربارۀ حکم کسی که قضای روزۀ ماه رمضان را آن قدر به تأخیر می‌اندازد تا اینکه رمضان سال بعدی فرا می‌رسد، در این رابطه باید توجّه داشت که این تأخیر طولانی یک ساله از دو حالت زیر خارج نیست:

حالت یکم، این است که احتمال دارد به تأخیر انداختن قضای روزۀ ماه رمضان تا فرا رسیدن رمضان بعدی به واسطۀ عذر شرعی از قبیل بیماری ممتد و یا سفرهای پیاپی طولانی و امثال آن حاصل شده باشد، از این‌رو دربارۀ حکم این حالت، پیشوایان اربعه اتفاق نظر دارند بر اینکه کفّارۀ آن بر شخص تأخیرانداز واجب نمی‌باشد، بلکه فقط قضای روزه بر او واجب است.

حالت دوم عبارت است از اینکه: شخص قضای روزه را به سبب سهل‌انگاری و بدون عذر شرعی تا فرارسیدن رمضانِ بعدی به تأخیر انداخته است. پیشوایان فقهی دربارۀ حکم این حالت نیز اختلاف دارند، بنابر مذهب امام مالک و امام شافعی و امام احمد، قول صحیح این است که کفّارۀ آن بر شخص ثروتمند واجب می‌باشد که مقدار آن طعام‌دادن در مقابل روزۀ فوت‌شده به هر مسکینی است، همراه قضای واجب آن.([1])



[1]- همان مرجع سابق، ص 87.

پرسش چهاردهم: دربارۀ شخصِ بیمار در ماه رمضان

پرسش چهاردهم: دربارۀ شخصِ بیمار در ماه رمضان

اگر پرسیده شود: آیا حکم بیماری که امید بهبودیافتن او نمی‌رود چیست؟ در جواب باید گفت: در رابطه با چنین فرد بیماری که قادر به روزه‌گرفتن ماه رمضان نمی‌باشد، بنابر قول صحیح، بر او واجب است که برای هر روز روزه، طعام به مسکین دهد؛ به خاطر اینکه خداوند طعام‌دادن به مسکین را معادل روزه قرار داده است. به این ترتیب وقتی که شخص برای کفّاره میان طعام‌دادن به مسکین و میان روزه‌گرفتن مخیّر گردیده است، اول گرفتن روزه بر او فرض شد، سپس کسی که قادر به گرفتن روزه نباشد، دادن طعام به عنوان معادل و بدل آن تعیین گردید.([1])



[1]- مرجع سابق.

پرسش سیزدهم: دربارۀ مرد و زنِ سالخورده در ماه رمضان

پرسش سیزدهم: دربارۀ مرد و زنِ سالخورده در ماه رمضان

در اینکه مرد و زن پیر و سالخورده‌ای که قادر به گرفتن روزۀ ماه رمضان نیستند کفّارۀ آن بر آنان واجب می‌باشد یا نه؟ بنابر اقوال اهل علم، قول صحیح این است که کفّاره بر آنان واجب می‌باشد، به این ترتیب در مقابل هر روز یک مد از قوت غالب محل به یک نفر مسکین بدهند، چنان‌که از ابن عباس نقل شده است که «مرد و زن سالخورده‌ای که قادر به گرفتن روزۀ ماه رمضان نیستند، در مقابل هر روز روزه به مسکین طعام دهند».([1])



[1]- نقل از کتاب: الصیام أحکام و آداب، ص: 93.

پرسش دوازدهم: دربارۀ زنِ حامله و زن شیرده در ماه رمضان

پرسش دوازدهم: دربارۀ زنِ حامله و زن شیرده در ماه رمضان

هرگاه زن حامله و زن شیرده در روز ماه رمضان روزۀ خود را باطل کنند، آیا کفّاره بر آنان واجب است یا خیر؟ جواب این سوال به صورت تفصیل به این شکل است:

اولاً: اگر آن دو زن به خاطر ترس از وجود خود روزه را باطل کنند، نه به خاطر ترس از وجود فرزندان‌شان، در این حالت کفّاره بر آنان واجب نیست بلکه فقط روزۀ خود را قضا کنند.

ثانیاً: اگر روزه را به خاطر ترس از وجود فرزندان‌شان باطل کنند، در این حالت بنابر قول صحیح اهل علم، قضای روزه و کفّارۀ آن بر آنان واجب می‌باشد.