اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

دعا سورۀ فاطر

سورۀ فاطر

1-     ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِیٓ أَذۡهَبَ عَنَّا ٱلۡحَزَنَۖ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٞ شَکُورٌ٣٤ [فاطر: 34]

«‏‏‏‏‏‏‏سپاس خداوندی را سزا است که غم و اندوه را از ما زدود. بی‌گمان پروردگار ما آمرزندۀ (گناهان بندگان و) سپاسگزار (کارهای نیک ایشان) است.»

این دعای بهشتیان است که از بس در لذت و شعف هستند شکرگزاری می­کنند و دعایی برای هر مؤمنی در این دنیا نیز می­باشدکه خداوندأ سختی و ناراحتی را از وی دور می­سازد و باید شکرگزار خالق خود باشد.

دعا سورۀ عنکبوت

سورۀ عنکبوت

1-     ﴿رَبِّ ٱنصُرۡنِی عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡمُفۡسِدِینَ٣٠ [العنکبوت: 30]

«‏‏‏‏‏‏‏پروردگارا! مرا بر قوم تباه پیشه پیروز گردان.»

این دعای لوط÷ از آستانۀ خداوندأ در برابر قوم بدکردارش می­باشد.

2-     ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ [الفاتحة: 2، عنکبوت: 63 و لقمان:23]

«ستایش و سپاس خداوند را سزا است.»

خداوندأ در این آیات به خاطر اینکه حق آن اندازه روشن است که مشرکان نیز بدان اعتراف دارند به پیامبرش ج امر به سپاسگزاری می­کند؛ چرا که اگر از آنان که مشکوکند بپرسی چه کسی از آسمان آب بارانده است و زمین را به وسیلۀ آن بعد از مردنش زنده گردانده است‌؟ قطعاً خواهند گفت: خدا!. این شکرگزاری برای این نعمتِ والا و هر نعمت دیگر بر انسان الزامی است.

باران رحمت خداوند سبحان، بر بندۀ با ایمان بی­اندازه ریزان خواهد شد اگر بگوید: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ. در قبال این گفتار، نیکی­ای برای او نوشته خواهد شد که با هیچ مقیاس و میزانی سنجیده نمی­شود.

 

 

دعا سورۀ قصص

سورۀ قصص

1-     ﴿رَبِّ إِنِّی ظَلَمۡتُ نَفۡسِی فَٱغۡفِرۡ لِی [القصص: 16]

«‏‏‏‏‏‏‏پروردگارا! من بر خویشتن ستم کردم، پس مرا ببخش.»

2-     ﴿رَبِّ بِمَآ أَنۡعَمۡتَ عَلَیَّ فَلَنۡ أَکُونَ ظَهِیرٗا لِّلۡمُجۡرِمِینَ١٧ [القصص: 17]

«‏‏‏‏‏‏‏پروردگارا! به پاس نعمتهائی که به من عطاء فرموده‌ای، هرگز پشتیبان بدکاران و بزهکاران نخواهم شد.»

موسی÷ بعد از کشتن مرد قِبطی با نهایت پشیمانی بعد از اعتراف به گناهش در برابر درگاه خداوندأ خواهان عفو می­شود و تعهّد می­نماید به سبب رحم و نعمت پروردگارشأ پشتیبان بدکاران و ظالمان نشود و این دعا و تعهّد هر موحّدی می­باشد که یاری دهندۀ ظالمان نباشد.

3-     ﴿رَبِّ نَجِّنِی مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِینَ٢١ [القصص: 21]

«‏‏‏‏‏‏‏پروردگارا! مرا از مردمان ستمگر رهائی بخش.»

موسی÷ بعد از کشتن مرد قِبطی و فرار این دعا را خواند و این دعای وی «دیگر باره نشانۀ شخصیّت جوشان و خروشان را آشکارا می­بینیم. آمادگی و نگرش را می­یابیم. همراه با آن نشانه، مستقیم رو به خدا کردن و از او کمک طلبیدن، و چشم به حمایت و رعایت او دوختن، و به پناه او در وقت ترس و خوف خزیدن، و انتظار امن و امان در پناه او کشیدن، و امید نجات و رستگاری از آستانۀ او داشتن را مشاهده می­کنیم.»[1]

4-     ﴿رَبِّ إِنِّی لِمَآ أَنزَلۡتَ إِلَیَّ مِنۡ خَیۡرٖ فَقِیرٞ٢٤ [القصص: 24]

«‏‏‏‏‏‏‏پروردگارا! من نیازمند هر آن خیری هستم که برایم حواله و روانه فرمائی.»

موسی÷ بعد از سیراب کردن گوسفندان دختران شعیب÷ از فرط خستگی به زیر سایۀ درختی رفت و این دعا را خواند.



[1]- سید قطب، ترجمه " فی ظلال القرآن"، 4/1079.

دعا سورۀ نمل

سورۀ نمل

1-     ﴿رَبِّ أَوۡزِعۡنِیٓ أَنۡ أَشۡکُرَ نِعۡمَتَکَ ٱلَّتِیٓ أَنۡعَمۡتَ عَلَیَّ وَعَلَىٰ وَٰلِدَیَّ وَأَنۡ أَعۡمَلَ صَٰلِحٗا تَرۡضَىٰهُ وَأَدۡخِلۡنِی بِرَحۡمَتِکَ فِی عِبَادِکَ ٱلصَّٰلِحِینَ١٩ [النمل: 19]

«‏‏‏‏‏‏‏پروردگارا! چنان کن که پیوسته سپاسگزار نعمت‌هائی باشم که به من و پدر و مادرم ارزانی داشته‌ای، و (مرا توفیق عطاء فرما تا) کارهای نیکی را انجام دهم که تو از آن‌ها راضی باشی (و من بدانها رستگار باشم)، و مرا در پرتو مرحمت خود از زمرۀ بندگان شایسته‌ات گردان.»

سلیمان÷ بعد از اینکه از سخن مورچه خندید این دعا را خواند.

2-     ﴿رَبِّ إِنِّی ظَلَمۡتُ نَفۡسِی وَأَسۡلَمۡتُ مَعَ سُلَیۡمَٰنَ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ٤٤ [النمل: 44]

«‏‏‏‏‏‏‏پروردگارا! من به خود ستم کرده‌ام و با سلیمان خویشتن را تسلیم پروردگار جهانیان می‌دارم.»

این دعای بلقیس بعد از اینکه دَم و دستگاه سلیمان÷ وی را شگفت زده کرد و سلطنت و قدرت مادی و معنوی خود را در برابر فرمانروائی و توانائی و دارائی سلیمان÷ ناچیز دید، می­باشد که در این حال دل خود را متوجّه خالق جهانأ کرد و این دعا را خواند.

دعا سورۀ شعراء

سورۀ شعراء

1-     ﴿رَبِّ هَبۡ لِی حُکۡمٗا وَأَلۡحِقۡنِی بِٱلصَّٰلِحِینَ٨٣ وَٱجۡعَل لِّی لِسَانَ صِدۡقٖ فِی ٱلۡأٓخِرِینَ٨٤ وَٱجۡعَلۡنِی مِن وَرَثَةِ جَنَّةِ ٱلنَّعِیمِ٨٥ وَٱغۡفِرۡ لِأَبِیٓ إِنَّهُۥ کَانَ مِنَ ٱلضَّآلِّینَ٨٦ وَلَا تُخۡزِنِی یَوۡمَ یُبۡعَثُونَ٨٧ یَوۡمَ لَا یَنفَعُ مَالٞ وَلَا بَنُونَ٨٨ إِلَّا مَنۡ أَتَى ٱللَّهَ بِقَلۡبٖ سَلِیمٖ٨٩ [الشعراء: 83-89]

«‏‏‏‏‏‏‏‏پروردگارا! به من کمال و معرفت مرحمت فرما، و مرا (در دنیا و آخرت ) از زمرۀ شایستگان و بایستگان گردان. و (با توفیق در طاعت و عبادت و اعمال نیک) برای من ذکر خیر و نام نیک در میان آیندگان بر جای دار. و مرا از زمرۀ کسانی ساز که بهشت پرنعمت را فراچنگ می‌آورند. و پدرم را ( با رهنمود به ایمان و توفیق در طاعت و عبادت، مورد مرحمت و مشمول مغفرت گردان، و بدین وسیله او را) که از گمراهان است بیامرز. ‏‏‏ و مرا خوار و رسوا مدار در روزی که ( مردمان برای حساب و کتاب و سزا و جزا، زنده و) برانگیخته می‌شوند. آن روزی که اموال، (؛یعنی نیروی مادی )، و اولاد، (یعنی نیروی انسانی، به کسی) سودی نمی‌رساند.‏ بلکه تنها کسی (نجات پیدا می‌کند) که با دل سالم (از بیماری شرک و کفر و نفاق و ریا) به پیشگاه خدا آمده باشد‏‏‏.»

ابراهیم خلیل÷ بعد از اینکه برای خود خواهان حکمت، صلاح و نام نیک در میان آیندگان می­شود، برای پدر گمراهش طلب غفران و بخشش می­کند.[1]

2-     ﴿رَبِّ إِنَّ قَوۡمِی کَذَّبُونِ١١٧ فَٱفۡتَحۡ بَیۡنِی وَبَیۡنَهُمۡ فَتۡحٗا وَنَجِّنِی وَمَن مَّعِیَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ١١٨ [الشعراء: 117-118]

«‏‏‏‏‏‏‏پروردگارا! قوم من، مرا دروغگو نامیدند (و دعوتم را نپذیرفتند)! ‏ (اکنون) میان من و اینان خودت داوری کن (و کافران و مشرکان را نابود فرما) و من و مؤمنانی را که با من هستند (از دست شکنجه و آزارشان) نجات بده.»

این دعای نوح÷ بعد اینکه هیچ راهی برای هدایت قومش باقی نماند و تمام تلاش و توانش بی­فایده بود، خواهان نابودی آن‌ها و نجات خود و مؤمنان از خداوندأ گردید.

3-     ﴿رَبِّ نَجِّنِی وَأَهۡلِی مِمَّا یَعۡمَلُونَ١٦٩ [الشعراء: 169]

«‏‏‏‏‏‏‏‏پروردگارا! مرا و اهل و عیال و پیروان مرا از (عذابی که سزاوار) کارهای ایشان (است) به دور و محفوظ دار!»

این دعای لوط÷ برای رهایی خود و عیال و قوم مؤمنش از عذاب قومش می­باشد. [2]



[1]- ابراهیم÷ برای پدر خود در حالی دعا کرد که کافر بود و این عملکردش در نزد الله متعال پذیرفته نشد. نک: ممتحنه/4 و دعای شماره 48.

[2]- طنطاوی، التفسیر الوسیط، ص 3179.