ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
در مکه نازل شده و نوزده آیت است
بنام الله بخشندۀ مهربان
﴿سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى١ الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّى٢ وَالَّذِی قَدَّرَ فَهَدَى٣ وَالَّذِی أَخْرَجَ الْمَرْعَى٤ فَجَعَلَهُ غُثَاءً أَحْوَى٥ سَنُقْرِئُکَ فَلَا تَنْسَى٦ إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ وَمَا یَخْفَى٧ وَنُیَسِّرُکَ لِلْیُسْرَى٨ فَذَکِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّکْرَى٩ سَیَذَّکَّرُ مَنْ یَخْشَى١٠ وَیَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى١١ الَّذِی یَصْلَى النَّارَ الْکُبْرَى١٢ ثُمَّ لَا یَمُوتُ فِیهَا وَلَا یَحْیَى١٣ قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى١٤ وَذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى١٥ بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا١٦ وَالْآخِرَةُ خَیْرٌ وَأَبْقَى١٧ إِنَّ هَذَا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولَى١٨ صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى١٩﴾ [الأعلى: 1-19].
﴿1﴾ نام پروردگار بلندمرتبهات را به پاکی یاد کن. ﴿2﴾ کسی که آفرید (هرچیز را)، پس (آن را) استوار و برابر کرد. ﴿3﴾ و کسی که اندازه را (برای هر چیز) مقرر کرد باز هدایت نمود. ﴿4﴾ و کسی که (از زمینهای علفزار) چراگاه را رویانید. ﴿5﴾ باز آن را خشک و سیاه ساخت. ﴿6﴾ ما بر تو (قرآن را) میخوانیم، پس تو دیگر فراموش نخواهی کرد. ﴿7﴾ مگر آنچه را الله خواسته باشد (که از دلت فراموش میکند)، چون الله آشکار و آنچه که پوشیده است میداند. ﴿8﴾ و تو را برای شریعت آسان آماده میکنیم. ﴿9﴾ پس پند ده (مردم را) اگر پند دادن مفید افتد. ﴿10﴾ کسی که از الله میترسد به زودی پند خواهد گرفت. ﴿11﴾ و بدبختترین انسانها از آن اجتناب میورزد. ﴿12﴾ آن کس که در آتش بزرگ داخل خواهد شد. ﴿13﴾ باز در آن جا نه میمیرد و نه زنده میماند. ﴿14﴾ البته کسی که خود را از (پلیدی شرک) پاک کرد، رستگار شد. ﴿15﴾ و نام پروردگار خود را یاد کرد و باز نماز خواند. ﴿16﴾ ولی شما زندگانی دنیا را ترجیح میدهید. ﴿17﴾ حال آن که زندگی آخرت بهتر و پایندهتر است. ﴿18﴾ البته این مضمون در صحیفههای سابق هم آمده است. ﴿19﴾ صحیفههای ابراهیم و موسی.
در مکه نازل شده و بیست و شش آیت است
بنام الله بخشندۀ مهربان
﴿هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ الْغَاشِیَةِ١ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ خَاشِعَةٌ٢ عَامِلَةٌ نَاصِبَةٌ٣ تَصْلَى نَارًا حَامِیَةً٤ تُسْقَى مِنْ عَیْنٍ آنِیَةٍ٥ لَیْسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلَّا مِنْ ضَرِیعٍ٦ لَا یُسْمِنُ وَلَا یُغْنِی مِنْ جُوعٍ٧ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَاعِمَةٌ٨ لِسَعْیِهَا رَاضِیَةٌ٩ فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ١٠ لَا تَسْمَعُ فِیهَا لَاغِیَةً١١ فِیهَا عَیْنٌ جَارِیَةٌ١٢ فِیهَا سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ١٣ وَأَکْوَابٌ مَوْضُوعَةٌ١٤ وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ١٥ وَزَرَابِیُّ مَبْثُوثَةٌ١٦ أَفَلَا یَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ١٧ وَإِلَى السَّمَاءِ کَیْفَ رُفِعَتْ١٨ وَإِلَى الْجِبَالِ کَیْفَ نُصِبَتْ١٩ وَإِلَى الْأَرْضِ کَیْفَ سُطِحَتْ٢٠ فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَکِّرٌ٢١ لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ٢٢ إِلَّا مَنْ تَوَلَّى وَکَفَرَ٢٣ فَیُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَکْبَرَ٢٤ إِنَّ إِلَیْنَا إِیَابَهُمْ٢٥ ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا حِسَابَهُمْ٢٦﴾ [الغاشیة: 1-26].
﴿1﴾ آیا خبر حادثۀ احاطهکننده (قیامت) به تو رسیده است؟ ﴿2﴾ که چهرههایی در آن روز خوار و ذلیلاند. ﴿3﴾ (با آن که) مشقتکشیده و رنج بردهاند. ﴿4﴾ (لیکن) در آتش شعلهور و سوزان داخل شوند. ﴿5﴾ از چشمۀ داغِ جوشان نوشانیده شوند. ﴿6﴾ خوراکی جز ضریع (خار تلخ) ندارند. ﴿7﴾ که نه فربه میکند و نه از گرسنگی نجات میدهد. ﴿8﴾ چهرههایی در آن روز خرم و تازه خواهند بود. ﴿9﴾ و از کوشش خود راضیاند. ﴿10﴾ در بهشت برین (و بلند جای دارند). ﴿11﴾ در آن جا سخن بیهوده نشنوند. ﴿12﴾ در آن جا چشمۀ جاری است. ﴿13﴾ و در آن جا تختهای بلند است. ﴿14﴾ و جامهای چیده شده است. ﴿15﴾ و بالشهای در صف نهاده شده است. ﴿16﴾ و فرشهای گرانبها گسترده شده است. ﴿17﴾ آیا به شتران نمینگرند (منکران توحید) که چگونه آفریده شدهاند؟ ﴿18﴾ و بهسوی آسمان نگاه نمیکنند که چگونه برافراشته شده است؟ ﴿19﴾ و به طرف کوهها (نمینگرند) که چگونه نصب (برقرار) گردیدهاند؟ ﴿20﴾ و به طرف زمین که چگونه هموار شده است؟ ﴿21﴾ پس پند و اندرز ده که وظیفۀ تو تنها پند دادن و یادآوری است. ﴿22﴾ بر آنها مسلط نیستی. ﴿23﴾ مگر آن که روی گرداند و کفر پیشه کند. ﴿24﴾ پس الله او را به عذاب سخت سزا میدهد. ﴿25﴾ یقیناً بازگشت آنها بهسوی ماست. ﴿26﴾ باز حساب آنها با ما خواهد بود.
در مکه نازل شده و سی آیت است
بنام الله بخشندۀ مهربان
﴿وَالْفَجْرِ١ وَلَیَالٍ عَشْرٍ٢ وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ٣ وَاللَّیْلِ إِذَا یَسْرِ٤ هَلْ فِی ذَلِکَ قَسَمٌ لِذِی حِجْرٍ٥ أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعَادٍ٦ إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ٧ الَّتِی لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُهَا فِی الْبِلَادِ٨ وَثَمُودَ الَّذِینَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ٩ وَفِرْعَوْنَ ذِی الْأَوْتَادِ١٠ الَّذِینَ طَغَوْا فِی الْبِلَادِ١١ فَأَکْثَرُوا فِیهَا الْفَسَادَ١٢ فَصَبَّ عَلَیْهِمْ رَبُّکَ سَوْطَ عَذَابٍ١٣ إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ١٤ فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ١٥ وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ١٦ کَلَّا بَلْ لَا تُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ١٧ وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ١٨ وَتَأْکُلُونَ التُّرَاثَ أَکْلًا لَمًّا١٩ وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا٢٠ کَلَّا إِذَا دُکَّتِ الْأَرْضُ دَکًّا دَکًّا٢١ وَجَاءَ رَبُّکَ وَالْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا٢٢ وَجِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّکْرَى٢٣ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیَاتِی٢٤ فَیَوْمَئِذٍ لَا یُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ٢٥ وَلَا یُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ٢٦ یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ٢٧ ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً٢٨ فَادْخُلِی فِی عِبَادِی٢٩ وَادْخُلِی جَنَّتِی٣٠﴾ [الفجر: 1-30].
﴿1﴾ قسم به فجر (صبح). ﴿2﴾ و قسم به شبهای دهگانه. ﴿3﴾ و قسم به جفت و طاق. ﴿4﴾ و قسم به شب چون سپری شود. ﴿5﴾ آیا درین (امر) قسم کافی برای صاحبان خرد نیست؟ (بلی هست)!. ﴿6﴾ آیا ندیدی که پروردگارت با قوم عاد چه کرد؟ ﴿7﴾ قوم ارم که صاحب قامتهای بلند و ستون مانند بودند. ﴿8﴾ که مانند آن در (هیچیک) از شهرها آفریده نشده بود. ﴿9﴾ و با قوم ثمود؟ آنانی که سنگها را در وادی (القری) میتراشیدند. ﴿10﴾ با فرعون؟ که میخها (برای سزا دادنِ مردم) داشت. ﴿11﴾ (این سه قوم) همان کسانی بودند که در شهرها سرکشی کردند. ﴿12﴾ پس در آن شهرها فساد بیشتر کردند. ﴿13﴾ لهذا پروردگارت آنان را به عذاب سخت گرفتار کرد. ﴿14﴾ یقیناً پروردگار تو در کمینگاه (مراقب اعمال بندگان) است. ﴿15﴾ پس اما انسان هرگاه پروردگارش او را امتحان کند و به او مقام و نعمت دهد، میگوید: پروردگارم مرا عزت داد. ﴿16﴾ و اما وقتی که پروردگارش او را امتحان کند و روزیاش را بر او تنگ سازد، میگوید: پروردگارم مرا اهانت کرده است. ﴿17﴾ نه، چنین نیست، بلکه شما یتیم را گرامی نمیدارید. ﴿18﴾ و همدیگر را بر طعام دادن مسکین ترغیب نمیکنید. ﴿19﴾ و میراث دیگران را با مال خود خلط نموده (به طریقۀ نادرست) میخورید. ﴿20﴾ و مال را بسیار (بیش از حد) دوست میدارید. ﴿21﴾ چنین نیست، بلکه وقتی زمین به شدت درهم کوبیده شود. ﴿22﴾ و پروردگارت بیاید و فرشتگان صف بسته حاضر شوند. ﴿23﴾ و آن روز دوزخ در میان آورده شود، آن روز انسان (کافر) عبرت میگیرد، ولی چنین عبرت گرفتن چه سودی برای او دارد؟! ﴿24﴾ میگوید: ای کاش برای این زندگیام چیزی قبلاً میفرستادم. ﴿25﴾ پس آن روز هیچ کسی چون عذاب الله عذاب نکند. ﴿26﴾ و هیچ کسی هم چون الله او را به بند (زنجیرها) نمیبندد. ﴿27﴾ (و در حالت نزع گفته شود که) ای نفس (شخص) آرامگیرنده (به ایمان)! ﴿28﴾ بهسوی پروردگارت بازگرد، (در حالی که) تو از او راضی و او از تو راضی است. ﴿29﴾ پس در زمره بندگانم داخل شو. ﴿30﴾ و در جنت من داخل شو.
در مکه نازل شده و بیست آیت است
بنام الله بخشندۀ مهربان
﴿لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ١ وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ٢ وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ٣ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ٤ أَیَحْسَبُ أَنْ لَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ٥ یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا٦ أَیَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ٧ أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ٨ وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ٩ وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ١٠ فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ١١ وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ١٢ فَکُّ رَقَبَةٍ١٣ أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ١٤ یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ١٥ أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ١٦ ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ١٧ أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ١٨ وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ١٩ عَلَیْهِمْ نَارٌ مُؤْصَدَةٌ٢٠﴾ [البلد: 1-20].
﴿1﴾ قسم به این شهر (مکه مکرمه). ﴿2﴾ و در حالی که تو در این شهر (مکه) ساکن هستی. ﴿3﴾ و قسم به پدر و به آنچه از او تولد شده است. ﴿4﴾ که البته انسان را در (قعر) مشقت و تکلیف آفریدیم. ﴿5﴾ آیا (انسان) گمان میکند که هرگز کسی بر او قادر نمیشود. ﴿6﴾ و میگوید: مال بسیار انفاق کردم. ﴿7﴾ آیا گمان میکند که او را کسی ندیده است؟ ﴿8﴾ آیا برای او دو چشم قرار ندادیم؟ ﴿9﴾ و یک زبان و دو لب؟ ﴿10﴾ و به او راه خیر و شر را نشان دادیم؟ ﴿11﴾ پس در آن گردنۀ سخت قدم نگذاشت؟ ﴿12﴾ و چه میدانی که آن گردنۀ سخت چیست؟ ﴿13﴾ آزاد کردن گردنها (بردهها) است. ﴿14﴾ یا طعام دادن در روزِ گرسنگی است. ﴿15﴾ به یتیمی که از اقارب باشد. ﴿16﴾ یا به مسکین خاکآلود. ﴿17﴾ باز از آنانی باشد که ایمان آوردهاند و یکدیگر را به صبر نمودن (در راه دین) و نرمی و مهربانی سفارش کردهاند. ﴿18﴾ این گروه اصحاب دست راستاند. ﴿19﴾ و آنانی که به آیات ما کفر ورزیدند، آنها اصحاب دست چپاند. ﴿20﴾ بر آنان (از هر سو) آتشی مسلط باشد (که راه فرار نداشته باشند).
در مکه نازل شده و پانزده آیت است
بنام الله بخشندۀ مهربان
﴿وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا١ وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا٢ وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا٣ وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا٤ وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا٥ وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا٦ وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا٧ فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا٨ قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا٩ وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا١٠ کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا١١ إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا١٢ فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْیَاهَا١٣ فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا١٤ وَلَا یَخَافُ عُقْبَاهَا١٥﴾ [الشمس: 1-15].
﴿1﴾ قسم به آفتاب و روشنی آن. ﴿2﴾ و قسم به ماه چون از پی آفتاب رود (بعد از غروب آفتاب ظاهر شود). ﴿3﴾ و قسم به روز چون ظاهر کند روشنی آفتاب را. ﴿4﴾ و قسم به شب چون بپوشاند نور آفتاب را. ﴿5﴾ و قسم به آسمان و به آن ذاتی آن را ساخته است. ﴿6﴾ و قسم به زمین و به آن ذاتی که آن را هموار کرده است. ﴿7﴾ و قسم به نفس انسانی و به آن ذاتی که برابر کرده است (قوت جسمی و روحی او را). ﴿8﴾ باز به او راه بدی و نیکی او را الهام کرد. ﴿9﴾ البته کامیاب شد هرکس که نفس خود را پاک کرد. ﴿10﴾ و البته ناکام و ناامید شد آن که نفس خود را به گناه آلود. ﴿11﴾ (مانند) قوم ثمود که به سبب سرکشی رسول الله را تکذیب نمودند. ﴿12﴾ آن وقت که بدبختترین آنها برخواست. ﴿13﴾ پس رسول الله به آنها گفت: شترِ (آفریدۀ) الله و آبخوردن آن را بگذارید. ﴿14﴾ پس او را تکذیب نمودند و شتر را کشتند، پس به سزای گناهانشان، پروردگارشان بر آنان عذاب نازل کرد و ایشان را هلاک کرد و آن عقوبت همۀ آنها را با خاک برابر کرد. ﴿15﴾ و الله از عاقبت کار نمیترسد.