اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

پرونده‌ی سیاه یهود

پرونده‌ی سیاه یهود

هر‌کس کتاب «پروتکل‌های دانشوران صهیون» ترجمه‌ی کتاب «البروتوکولات»([1]) را مطالعه کند یا حد‌اقل به کتاب «یهود جهانی» نوشته‌ی هنرمند و میلیونر معروف آمریکایی، سر هنری فورد (HENRY FORD) که عبارات و اقتباسات زیادی از کتاب فوق الذکر را آورده است نگاهی بیندازد و از برنامه‌های هولناک جهانی سازمان مخفی یهود نسبت به فاسد‌ساختن جوامع بشری و نابودی ارزش‌های اخلاقی و معنوی و ترویج فساد بین جوانان، آگاهی یابد، بدون شک بدنش به لرزه در‌می‌آید و یقین می‌کند که براستی یهود، دشمن انسانیت و مستحق غضب الهی است. در اینجا با نهایت اختصار و اجمال، به چند نمونه از عناوین نقشه‌های پلید یهود اشاره می‌کنیم:

1-   مبارزه با رهبران مذهبی و افراد متدین هر‌مذهب و از بین‌ردن نفوذ و اعتبار پیشوایان دینی و انداختن آنان از چشم مردم تا بدین وسیله، به رسالت آنان لطمه وارد شود.([2])

2-   نشر فرهنگ و ادبیات ضداخلاقی ‌که با عقل و منطق هیچگونه رابطه‌ای نداشته باشد.([3])

3-   ایجاد اختلاف و راه‌اندازی جنگ‌های خانمان‌سوز جهانی.([4])

4-   سران حکومت‌ها و نمایندگان آنان، مانند مهره‌های شطرنج بی‌اراده و بی‌اختیار باشند (تا از این طریق، آنان بتوانند، اهداف سیاسی یهودی‌ها را تحقق بخشند).([5])

5-   فساد فکری جوانان، از طریق تعلیم و تربیت، مطبوعات، رمان‌ها و فیلم‌های مبتذل سینمایی و ترویج عیاشی و تجمل‌پرستی و فساد اخلاقی.([6])

در اینجا اقتباسی از پروتکل اول کتاب «البروتوکولات» می‌آوریم تا مطالعه‌کنندگان، به عمق نقشه‌های شوم و توطئه‌های پنهانی یهود و حدود پیروزی آنان در این میدان، که خود اعتراف کرده‌اند آگاهی یابند. این دانشوران می‌نویسند:

«اساس این آریستوکراسی ما بر دو اصل است: اول پول و این چیزی است ‌که بر عهده‌ی ماست. دوم علم‌ که از طرف دانشوران ما تأمین می‌شود.

نکته‌ی دیگری ‌که راه ‌رسیدن به پیروزی را برای ما آسان می‌کند این است که ما، در روابط و رفتار‌های خود با مردم، همواره روی نقاط حساس آن‌ها انگشت می‌گذاریم و رگ‌های حیاتی آنان را بدست می‌گیریم و از نغمه‌ها و شعار‌هایی استفاده می‌کنیم‌ که افکار عمومی و عقل توده را بیش از هر‌چیز دیگر به هیجان در‌می‌آورد، از جمله این نقاط حساس است: پول، حرص به ثروت و آزمندی به نیاز‌های مادی و عواطف بشری، هر‌یک از این نکات ضعف انسانی و محور‌های کلیدی، به تنهایی برای تسخیر افکار عمومی و نابودی و فلج‌ساختن حرکت‌ها و رهبری احساسات جوامع بشری، کافی است و می‌تواند نیروی اراده‌ی مردم را تابع و تسلیم کسی کند که کار و فعالیت آنان را خریده و در اختیار دارد.([7])



[1]- این کتاب ترجمه‌های متعددی به زبان فارسی دارد، اخیراً از سوی بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی تحت عنوان «پروتکل‌های دانشوران صهیون» ترجمه و منتشر شده است. (مترجم)

[2]- ملاحظه شود: «الیهودی العالمی» ترجمه عربی کتاب مذکور که به انگلیسی نوشته شده است؛ ص: 94.

[3]- همان منبع، ص: 95.

[4]- همان، ص: 107.

[5]- همان کتاب، ص: 129.

[6]- الیهودی العالمی، ص: 183.

[7]- پروتکل‌های دانشوران صهیون، پروتکل اول، ص: 259، آستان قدس رضوی (با تصرف).

یک نکته در مورد زبان شناسی

یک نکته در مورد زبان شناسی

در اینجا به همین مناسبت توجه‌ی شما را به یک نکته در مورد زبان و ادب، جلب می‌کنم بسیاری از کلمات دخیل‌که از یک زبان به زبان دیگر وارد شده‌اند در قدرت و ادای مفهوم، با زبان اصلی فرق دارند، زیرا کلمات نیز، سیر تاریخی دارند، همان‌گونه که نسل‌های بشر و تمدن و اندیشه‌های انسانی سیر تاریخی دارند، برخی کلمات در طول این سفر تاریخی، بسیاری از ویژگی‌های خود را از دست می‌دهند و از عوامل خارجی و محلی تأثیر می‌پذیرند.

در زبان اردو و فارسی نیز بسیاری از کلمات عربی وجود دارد که فهمیدن و بکار‌بردن معنی و مفهوم صحیح آن‌ها برای انسان مشکل است و قدرتی را که در اصل زبان داشتند از دست داده‌اند، از جمله این کلمات، لفظ: «ضلالت» است که برای هر‌نوع فساد عقیده و فساد عمل و انحراف‌های جزیی و لغزش‌های کوچک و بزرگ به کار می‌رود، اما معنای واقعی این کلمه بسیار عمیق‌تر و فرا‌تر از یک گمراهی محدود و جزیی است. تحقیقات در مورد زبان‌شناسی نشان می‌دهد همانگونه که اجسام و موجودات خارجی دارای درجه‌ی حرارت (TEMPERATURE) هستند، الفاظ و کلمات نیز دارای یک نوع درجه حرارت خاصی هستند و همانطور‌که اجسام دارای سایز و اندازه‌های مختلفی هستند، کلمات نیز قطع‌ها و اندازه‌های متفاوتی دارند، شگفت این جا است که خداوند، حقیقت بزرگی را به زبان شخصیت بر‌گزیده‌ی خویش ‌که تاریخ مسیحیت را مطالعه نکرده بود و در مورد آن هیچ‌گونه وسیله‌ی اطلاع‌رسانی در دست نداشته است و مسافرتش به یک کشور مسیحی فقط چند روز و ملاقاتش با یک فرد مسیحی، فقط برای چند دقیقه ثابت است، آشکار ساخته است و آن اینکه کلمه‌ی «المغضوب علیهم» را در حق یهود و واژه‌ی «الضالین» را در حق مسیحی‌ها بکار برده است. ([1])

تنها همین جمله، برای اثبات اینکه قرآن کلام الهی است کافی می‌باشد، ممکن بود در حق مسیحیان به جای این واژه، ده کلمه‌ی دیگر به کار برده شود، بلکه در زبان غنی عربی امکان داشت بیش از پنجاه لفظ استعمال شود ‌که همه در حق آن‌ها صادق و با احوال آنان منطبق باشند، اما خداوند، یک فرق واضح و آشکار بین مسیحیان و یهودی را در نظر داشته است و برای یهود کلمه‌ی «المغضوب علیهم» بکار برده است. هر‌کس تاریخ یهود را مطالعه کرده است می‌داند که سراسر تاریخ یهود بیانگر این واقعیت است که آن‌ها همواره «مغضوب علیهم» (مستحق و مورد خشم الهی) بوده و هستند.([2])

با توجه به نقش ویرانگر یهود و آثار منفی و ناگواری‌که این جرثومه‌های فساد بر اخلاق و رفتار جوامع بشری گذاشته‌اند و با آگاهی از نقشه‌های فاسد و توطئه‌های نافرجامی‌که یهود در طول تاریخ بکار برده است و با‌اطلاع از نافرمانی و سرکشی‌های این قوم ذلیل در برابر احکام خدا که موجب محرومی آنان از برکات و نصرت خداوندی گردیده است، به حق یقین می‌کنیم‌ که عنوانی مناسب‌تر از واژه‌ی «المغضوب علیهم» در حق آنان وجود ندارد.



[1]- علّامه ابن کثیر در تفسیر معروف خود روایتی به نقل از حضرت عدی بن حاتم آورده است‌که ایشان گفتند: من از رسول اکرم ج پرسیدم‌که مصداق «المغضوب علیهم» چه کسانی هستند؟ فرمود: یهود، سپس پرسیدم «ضالین» چه کسانی هستند؟ فرمود: این گمراهان نصاری هستند، عیناً روایتی به همین مفهوم از حضرت ابو‌ذر نیز نقل شده است، ابن ابی حاتم می‌گوید: همه مفسران اتفاق نظر دارند که مراد از «المغضوب علیهم» یهود و مقصود از «ضالین» نصاری (مسیحیان) هستند. (تفسیر ابن کثیر، جلد:1، ص: 53 و 54.

[2]- ما در عصر خود شاهد ذلّت و خواری یهود بوده و هستیم به ویژه در زمان حاضر‌که یهود از اطراف جهان، اخراج و تحت برنامه‌های خاصی به سوی اسرائیل رانده می‌شوند تا در آنجا اسکان داده شوند، ولی اهالی آنجا نیز وجود نحس آن‌ها را تحمل نمی‌کنند و به بهانه‌های مختلف، مانند ترس از فقر و بیکاری، اعتراض خود را علیه این طرح، ابراز می‌دارند. (مترجم)

تحریف آیین مسیح

تحریف آیین مسیح

مذهب مسیحیت نیز، سرنوشتی مشابه مذهب بودا دارد، مورخان مسیحی، خود اعتراف دارند‌که مذهب مسیحیت با چنان سرعتی به سوی انحراف پیش رفت‌که مشکل است نظیرش را در تاریخ ادیان و مذاهب دیگر یافت، در همان سده‌ی اول، طی توطئه‌ای به رهبری سینت پول([1]) (SAINT PAUL) (10م- 66م) مورد دستبرد قرار گرفت و مسیحیت روح اصلی خود را از دست داد و آیینی جدید با ایدئولوژی و نظام نوینی روی کار آمد که هیچ‌گونه مشابهتی با افکار و آراء داعی راستین و نخستین (حضرت مسیح÷) ندارد و کاملاً ساخته و پرداخته‌ی افکار آقای پولیس راهب یا سینت پول (SAINT PAUL) است که به حضرت مسیح، نسبت داده شده است. با مطالعه‌ی کتاب‌هایی‌که اخیراً در این رابطه نوشته شده است می‌توان دریافت‌که این مذهب با چه سرعت سرسام‌آوری به تحریف پیش رفته است.

یکی از محققان مسیحی، در‌باره‌ی این حقیقت‌که چگونه در اواخر قرن چهاردهم، عقیده‌ی «تثلیث»([2]) به این مذهب راه یافت، می‌نویسد:

«این باور‌که خدای یگانه از اقانیم سه‌گانه (خدا، عیسی، روح القدس) مرکب است در اواخر قرن چهارم در افکار و زندگی و روح و روان دنیای مسیحیت، چیره گشت و تا عرصه‌ی درازی بعنوان یک عقیده‌ی رسمی در سر تا سر جهان مسیحیت رواج داشت. تا اینکه در نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم میلادی راز تغییر و دستبرد در این عقیده و سیر تحول آن فاش شد.([3])

یکی از دانشمندان معاصر مسیحی بنام (ERNEST DE BUNSEN) با جرأت و صراحت بیشتر به بیان این تحول انقلاب پرداخته و می‌نویسد:

«آیین و نظامی‌که در انجیل کنونی موجود است، نظامی است‌که حضرت مسیح هر‌گز به قول و عمل خویش به آن دعوت ننموده است و نمی‌توان مسئولیت نزاعی را که هم‌اکنون میان مسیحیان، یهودیان و مسلمین وجود دارد بر عهده‌ی حضرت مسیح گذاشت، بلکه همه‌ی این‌ها ساخته و پرداخته‌ی همان یهودی – مسیحی لا‌مذهب (پولیس) هستند و همچنین نتیجه‌ی تشریح تجسّمی و تمثیلی صحیفه‌های مقدس و آراستن آن‌ها به پیشگویی‌ها و مثال‌ها است. پال به پیروی از استفن (STEFHEN) که مبلّغ مذهب «ایسانی» (ESSENE) بود، بسیاری از رسوم مذهب بودایی را وارد مذهب مسیحی کرد و به حضرت مسیح نسبت داد، افسانه‌ها و داستان‌های متضادی‌که در انجیل امروزی وجود دارد و بر‌اساس آن‌ها، حضرت مسیح را بسیار پایین‌تر از مقام واقعیش معرفی می‌کنند، همه و همه ساخته‌ی پولیس مقدس، (PAUL) هستند نه تعالیم حضرت مسیح، آقای پولیس و اسقف‌ها و راهبان بعد از او، همه‌ی این عقاید و نظام را ترتیب داده‌اند و دنیای مسیحیت ارتودکس به مدت 18 قرن است که این عقاید خرافی را اصول عقاید خود قرار داده است. ([4])

کسانی‌که در رشته‌ی تاریخ ادیان و مذاهب، صاحب نظر هستند، به خوبی می‌دانند که خداوند چه حقیقت مهم تاریخی را از زبان، پیامبر «امی»([5]) (به مدرسه نرفته) که در صحرا به دنیا آمده است و در آنجا رشد کرده است، بیان داشته است و آن اینکه پیروان مسیحیت را به عنوان و لقب «ضالین» یاد کرده است، این نکته یک حقیقت تاریخی است که تاریخ در برابر آن،‌ مؤدبانه سر تسلیم فرود‌آورده است و همه‌ی گنجینه‌های تاریخی سر‌افکنده شده آن را تایید خواهند کرد و مورّخان، دچار شگفتی خواهند شد. اینجاست که اعجاز قرآن حقانیت بعثت نبوی را به وضوح آشکار می‌کند.



[1]- پولس مقدس.

[2]- اعتقاد به سه خدا که عبارتند از خدا، عیسی و روح القدس، (مترجم).

[3]- اقتباس از دائرة المعارف کاتولیکی جدید.

(NEW CATHOLICENCY CLOP AEDIA. Vol. 14. 1967)

مقاله تثلیث مقدس ج14، ص: 295- با اختصار.

[4]- SLAMOR TURE CHRISTIANITY p. 128.

[5]- پیامبر گرامی اسلام، مستقیماً تحت نظارت و مراقبت الهی تربیت یافته است و دروس متداول و کلاسیک را در هیچ مدسه‌ای فرا نگرفته است، از این‌روی ایشان را «امّی» می‌نامند (مترجم).

آیین بودایی، پرچم‌دار بت‌پرستی

آیین بودایی، پرچم‌دار بت‌پرستی

تاریخ مذهب بودایی آشکارا نشان می‌‌دهد که این آیین، در ابتدای ظهور، برای اصلاح جامعه و پایان‌دادن، به تبعیض و نژاد‌پرستی وارد میدان شده بود و علیه بحران بت‌پرستی و (کیفیت سرسام‌آور آن) قیام کرده بود، ولی سرانجام خودش رهبر و پرچم‌دار نژاد‌پرستی و بت‌سازی و پیکره‌تراشی قرار گرفت خود آقای پندت([1]) جواهر لعل نهرو به این حقیقت اعتراف کرده است وی در کتاب معروف خود (The Discovery of India) (کشف هند) به استناد مورخان بلند پایه‌ی هندو مذهب با صراحت می‌نویسد: «مذهب بودایی عاقبت به همان بلایی گرفتار شد که خود برای از بین‌بردن آن قیام کرده بود».([2])

یکی از محققان هندو مذهب بنام سی.وی.ویدیا (C.V.VAIDYA) در کتاب «تاریخ قرون وسطای هند» (History of Mediaeval Hindu India) درباره‌ی دوره‌ی پادشاه بودایی راجه‌هرش (606- 648) می‌نویسد:

«در آن زمان، مذهب بوداییسم و هندوییسم، هر دو در بت‌پرستی یکسان بودند بلکه بودایسم در بت‌پرستی، از مذهب هندوییسم پا را فراتر گذاشته بود، این مذهب در واقع، بر انکار وجود خدا پایه‌گذاری شده بود ولی سرانجام شخص «بودا» را به مقام خدایی رساندند و او را بزرگترین خدا قرار دادند، سپس تعداد خدایان افزایش یافت و افراد دیگری مانند
(BOD KISTA VAS) در شمار خدایان قرار گرفتند و بت‌پرستی، بویژه در مذهب «مهایانا»([3]) به طور رسمی وارد شد و دامنه‌ی آن در هند، تا حدی گسترش یافت که در بعضی از زبان‌های شرقی، نام «بُدهـ»([4]) (بودا) مرادف «بت» شناخته شد.([5])

بنده شهر باستانی کشف‌شده در حفاری‌های تاکسیلا (TAXILA) را با چشم خود مشاهده نموده‌ام، در میان آثار کشف‌شده، هزاران مجسمه از «گوتیم بودا»([6]) در اندازه‌های مختلف و اشکال زشت و زیبا، وجود دارد که انسان با دیدن آن‌ها دچار شگفتی و نفرت می‌شود.

آری مذهبی‌که علیه بت‌پرستی قیام نموده بود، به سرعت در دام بت‌پرستی یا به تعبیر دقیق‌تر «بودا‌پرستی» گرفتار گردید، چنانکه قبلاً اشاره شد کلمه‌ی بت بیش از کلمه‌ی «بُدهـ» (بودا) در بعضی از کشور‌ها رواج یافت. این موضوع جالب توجه است که مذهبی‌ که بر‌اساس مخالفت با بت‌پرستی پا به عرصه‌ی حیات گذاشت چگونه خود، شعار بت‌پرستی قرار گرفت؟ و فکر مردم جهان را چنان به خود مشغول داشت‌که این کلمه در همه‌ی زبان‌ها مانند سکه‌ی رایج، رواج یافت و بدین ترتیب شخصیت پرستی و مقدس مآبی و متمرکز‌کردن قوای فکری بشر، به یک فرد، از مذهب بودا نشأت گرفت.



[1]- از القاب دانشمندان هندو مذهب.

[2]- DISCOVER YOEINDIA.

[3]- شاخه‌ای از مذهب بودایی. (مترجم)

[4]- در زبان هندی «بودا» را «بُدهـ» می‌نامند که بر وزن بت است. برخی معتقدند که کلمۀ «بت» به تقلید از «بُدهـ» رواج یافته است، جهت تحقیق بیشتر به کتاب «سیره نبوی» اثر همین مؤلف مراجعه نمائید.

[5]- History of Mediaeval Hindi India: C.V.Vdidyd vol. i. p. 101.

[6]- مؤسس آئین بودایی در حدود سال‌های (566- 86 ق- م).

اسلام آیین جاودان

اسلام آیین جاودان

در رابطه با دین اسلام، در قرآن مجید، نسبت به تحقیق هر دو اصل یاد شده، اشارات واضح و صریحی وجود دارد، برای نمونه خداوند در مورد ترویج دین صریحاً می‌فرمایند:

﴿هُوَ ٱلَّذِیٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِینِ ٱلۡحَقِّ لِیُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّینِ کُلِّهِۦ وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡمُشۡرِکُونَ٩ [الصف: 9]

«او (الله) کسی است که پیامبر خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه‌ی ادیان غالب گرداند، گرچه برای مشرکان خوشایند نباشد».

و در جای دیگر فرموده است:

﴿وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡکَٰفِرُونَ٣٢ [التوبة: 32]

«هر‌چند کافران، دوست نداشته باشند».

از این گفته خداوند که ﴿لِیُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّینِ بوضوح پیدا است که این دین بر تمام ادیان جهان، از هر‌نظر، غالب و پیروز خواهد شد، نه تنها از نظر قدرت سیاسی و انتظامی، بلکه از نظر حجّت و دلیل و تسخیر اندیشه و عقل نیز برتری خواهد یافت.

و در جای دیگر خداوند، به رسول الله ج مژده داده و چنین فرموده است:

﴿إِذَا جَآءَ نَصۡرُ ٱللَّهِ وَٱلۡفَتۡحُ١ وَرَأَیۡتَ ٱلنَّاسَ یَدۡخُلُونَ فِی دِینِ ٱللَّهِ أَفۡوَاجٗا٢ فَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ وَٱسۡتَغۡفِرۡهُۚ إِنَّهُۥ کَانَ تَوَّابَۢا٣ [النصر: 1-3]

«وقتی‌که نصرت خدا و پیروزی فرا رسد می‌بینی‌که مردم گروه گروه در دین خدا داخل می‌شوند، پس به پاکی و ستایش یاد‌کن پروردگارت را و از او آمرزش بخواه، همانا او بسیار توبه‌پذیر است».

چشم انداز زیبا و با‌شکوه ﴿یَدۡخُلُونَ فِی دِینِ ٱللَّهِ أَفۡوَاجٗا٢ در زمان زنندگی گهربار خود پیامبر اکرم ج و از آن پس نیز بار‌ها در تاریخ اسلام تکرار شده است.

همچنین در سوره‌ی نور فرموده است:

﴿وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکُمۡ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَیَسۡتَخۡلِفَنَّهُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ کَمَا ٱسۡتَخۡلَفَ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمۡ دِینَهُمُ ٱلَّذِی ٱرۡتَضَىٰ لَهُمۡ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّنۢ بَعۡدِ خَوۡفِهِمۡ أَمۡنٗا [النور: 55]

«خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و عمل شایسته انجام داده‌اند، وعده داده است‌که آن‌ها را حتماً خلیفه‌ی روی زمین خواهد کرد، همانگونه‌ که پیشینیان را خلافت روی زمین بخشیده بود، (همچنین وعده فرموده است که) دین و آیینی را که برای آن‌ها پسندیده، پا برجا و ریشه‌دار خواهد ساخت و ترس آن‌ها را به امنیت و آرامش مبدل خواهد کرد».

نشر و گسترش دین نیز یکی از نتایج «تمکین فی الأرض» (قدرت و سلطه) است از اینجا است‌که می‌فرمایند:

﴿ٱلَّذِینَ إِن مَّکَّنَّٰهُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ أَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّکَوٰةَ وَأَمَرُواْ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَنَهَوۡاْ عَنِ ٱلۡمُنکَرِ [الحج: 41]

«این الفاظ، خیلی جامع و پرمحتوا و دارای مفاهیم وسیعی هستند که انسان را به تفکر وا می‌دارد و تاریخ نیز یکایک این حقایق را تصدیق می‌کند».

امّا حفظ و صیانت دین‌که رکن دوّم و بسیار مهم است نیز در قرآن مجید تضمین شده است و نسبت به آن یک اعلامیّه‌ی مهم و شگفت‌آور، صادر شده و تاریخ را گواه قرار داده است، این اعلامیه عبارتست از این فرمان خدایی‌که می‌فرماید:

﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّکۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ٩ [الحجر: 9]

«همانا ما قرآن را فرو فرستادیم و خود ما محافظه و نگهدار آن هستیم (تا مورد تحریف و دستبرد قرار نگیرد)».

با صراحت تمام، اعلام شده است‌که خداوند حفظ و نگهداری قرآن مجید را از نظر شریعت و احکام، زبان و ادبیات، فهم و تفسیر بر عهده گرفته است، به کلّی فراتر از آن، وجود افرادی را که با زبان قرآن، سخن بگویند نیز تضمین نموده است، زیرا بقای هر‌ زبان مرهون وجود کسانی است که با آن زبان تکلّم کنند و نسبت به آن احساس غیرت نمایند و این مطلب، بقای آداب و قواعد و حرکت تألیفی آن را نیز شامل می‌شود.

سروران: من تاریخ را تفسیر قرآن‌کریم نمی‌دانم، چون این گفته یک نوع جسارت و بی‌باکی است، اما معتقدم‌که تاریخ، گواه و تایید‌کننده‌ی قرآن مجید است بنابه گواهی تاریخ، بدون شک ادیان متعدد دنیا نیز، در میدان «انتشار دین» پیشرفت‌هایی داشته‌اند، بعضی از آن ادیان در عصر خود، نیمی از جهان را تحت سیطره‌ی خویش قرار داده‌اند و بعضی دیگر یک چهارم را تحت سیطره‌ی خویش قرار داده‌اند و حتی برخی از آن‌ها در سراسر جهان گسترش یافته‌اند.

از مطالعه‌ی تاریخ، به این نتیجه می‌رسیم‌که از جمله دین‌هایی که در حدّ جهانی بر وسیع‌ترین بخش دنیا و بر نظام زندگی و فکری انسان‌ها تأثیر عمیق گذاشته‌اند دو مذهب شایان ذکر است: اول مذهب بودایی‌که تقریباً آسیای میانه را تحت سلطه‌ی خود قرار داده بود و نفوذ آن به تنها در افغانستان و ترکستان (شامل سمرقند و بخارا) بلکه تا کرانه‌ی شام، گسترش یافت. کشفیات و حفاری‌های باستان شناسی در «تاکسیلا»([1]) (TAXILA) نشان می‌دهد‌که آثار این مذهب از پاتلی پتر (در هند شرقی) تا پنجاب (هند غربی) و کشور‌های ساحلی دریای مدیترانه (Mediterranean Sea) انتشار یافته است و حتی بر اخلاق و تمدن این کشور‌ها نیز، تاثیر گذاشته بود، این مذهب، قسمت بزرگی از جهان را به سرعت تحت تأثیر خود قرار داد و تا چین و ژاپن گسترش یافت و هم‌اکنون نیز در چین رواج دارد و اخیراً در سیستم فکری دانشمندان مذاهب دیگری و علمای علم توحید و کلام و فلسفه سرایت کرده است.

دوم مذهب مسیحی است که از مرز فلسطین (خاستگاه اصلی آن) گذشته است و تا قلب اروپا پیش رفت و سر‌انجام، از سوی امپراطوری روم که پایتخت سیاسی و مذهبی آن «قسطنطینیه» بود، مذهب رسمی شناخته شد و فرصت‌طلبان و تشنگان جاه و مقام که در واقع مشرک و بت‌پرست بودند به مسلک مسیحیت در‌آمدند و تأثیر آنان موجب شد که مسیحیت، به ترکیبی از عقاید شرکی و شعائر مسیحی تغییر هویت دهد([2]) این مذهب بعد‌ها، تمام قاره اروپا و امریکا را به آغوش خود جذب کرد و در سرزمین شام (سوریه، فلسطین، لبنان و اردن فعلی) انتشار یافت.

اما تاریخ، با شکلی عجیب و شگفت‌آور، این واقعیت را نیز بیان می‌دارد‌که به همان نسبت‌که دامنه‌ی رواج و نشر این دو مذهب جهانی، گسترش یافت و پیروزی بزرگی در این میدان کسب کردند به همان نسبت در میدان حفظ و مصونیت دین ناکام ماندند و نتوانستند روح اصلی خود را حفظ کنند و به سرعت دستخوش تحولات و طعمه‌ی توطئه‌های داخلی و خارجی شدند.([3])



[1]- شهر باستانی است که در اطراف شهر راولپندی و اسلام آباد در پاکستان قرار دارد.

[2]- برای اطلاع بیشتر، به کتاب (الصراع بین الدین والعلم) اثر دراپر امریکایی مراجعه کنید.

[3]- آئین زرتشت نیز از این حقیقت مستثنی نیست، اخیراً کتابی تحت عنوان «نگرشی بر اسلام و زرتشت» به قلم یکی از نویسندگان گبر از سوی انتشارات علوی، منتشر شده که نویسنده این کتاب با روشی مرموزانه و تر‌دستی تمام کوشیده است تا زرتشتی را دین آسمانی و همطراز با دین اسلام بلکه در بسیاری از موارد برتر از آن تلقی نماید و زرتشت را از رسول گرامی اسلام، حضرت محمد ج برتر قرار دهد، کسانی‌که این کتاب توهین‌آمیز را مطالعه کرده‌اند صدق گفتار مارا در‌می‌یابند. (مترجم)