198- باب: مستحب بودن دراز کشیدن بر پهلوی راست پس از سنت صبح؛ چه تهجد خوانده و چه نخوانده باشد
1117- عن عائشة& قالَت: کَانَ النَّبِیُّr إذَا صَلَّى رکعتی الفجرِ، اضْطَجَعَ عَلَى شِقِّهِ الأَیْمَن. [روایت بخاری]([1])
ترجمه: عایشه& میگوید: پیامبرr پس از خواندن دو رکعت سنت صبح، بر پهلوی راست خویش دراز میکشید.
1118- وعنها قالت: کَانَ النَّبیُّr یُصَلِّی فِیمَا بَیْنَ أنْ یَفْرُغَ مِنْ صَلاَةِ العِشَاءِ إلَى الفَجْرِ إحْدَى عَشرَةَ رَکْعَةً، یُسَلِّمُ بَیْنَ کُلِّ رَکْعَتَیْنِ، وَیُوتِرُ بِوَاحِدَةٍ، فَإذَا سَکَتَ المُؤَذِّنُ مِنْ صَلاَةِ الفَجْرِ، وَتَبَیَّنَ لَهُ الفَجْرُ، وَجَاءَهُ المُؤَذِّنُ، قَامَ فَرَکَعَ رَکْعَتَیْنِ خَفِیفَتَینِ، ثُمَّ اضْطَجَعَ عَلَى شِقِّهِ الأَیْمَنِ، هکَذَا حَتَّى یأْتِیَهُ المُؤَذِّنُ لِلإِقَامَةِ. [روایت مسلم]([2])
ترجمه: عایشه& میگوید: رسولاللهr در فاصلهی نماز عشا تا سپیدهدم یازده رکعت نماز میخواند و در هر دو رکعت سلام میداد و سپس یک رکعت وتر میگزارد. هنگامیکه مؤذن اذان صبح را تمام میکرد و سپیدهدم برای آن بزرگوار نمایان میشد و مؤذن نزدش میآمد، برمیخاست و دو رکعتِ کوتاه میخواند و سپس بر پهلوی راست خویش دراز میکشید و بر همین حال بود تا اینکه مؤذن برای - اعلامِ وقتِ- اقامه نزدش میآمد.
1119- وعن أبیهریرةt قالَ: قال رَسُول اللهr: «إِذَا صَلَّى أحَدُکُمْ رَکْعَتَی الفَجْرِ، فَلْیَضْطَجِعْ عَلَى یَمِینِهِ». [روایت ابوداود و ترمذی با سندهای صحیح. ترمذی، این حدیث را حسن صحیح دانسته است.]([3])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: رسولاللهr فرمود: «هرگاه یکی از شما دو رکعت سنت صبح را خواند، بر پهلوی راست خویش دراز بکشد».
شرح
پیشتر بیان شد که رسولاللهr همواره بر دو رکعت سنت صبح، پایبندی میکرد؛ همچنین بیان شد که این دو رکعت، ویژگیهای خاصّی دارد یکی از ویژگیهای سنت صبح، این است که نمازگزار پس از ادای سنت صبح، بهپیروی از پیامبرr بر پهلوی راست خویش دراز میکشد. چنانکه در «صحیحین» بهنقل از امالمؤمنین عایشه& آمده است: «پیامبرr پس از خواندن سنت صبح، بر پهلوی راست خویش دراز میکشید». در حدیث دوم که مسلم روایت کرده، آمده است: «پیامبرr در شب یازده رکعت میخواند و پس از هر دو رکعت، سلام میداد». این، ردّی بر پندارِ کسانیست که گمان میکنند: پیامبرr پس از هر چهار رکعت سلام میداده است؛ یعنی بر این پندارند که پیامبرr در شب، دو تا چهار رکعت و سپس سه رکعت نماز میخواند. اینها از حدیث دیگری که از عایشه& میباشد، چنین برداشتی کردهاند؛ در این حدیث آمده است: «رسول اللهr در رمضان و غیر رمضان، بیشتر از یازده رکعت، نمیخواند. ابتدا چهار رکعت میگزارد و آنها را بسیار زیبا و طولانی بهجا میآورد؛ سپس چهار رکعت دیگر میخواند و آنها را نیز به همان زیباییِ رکعات اول، ادا میکرد. و در پایان، سه رکعت دیگر میخواند».
لذا برخی از مردم از ظاهرِ این حدیث چنین برداشت کردهاند که پیامبرr نماز شبش را در دو، چهار رکعت و یک، سه رکعت میخوانده است؛ در صورتیکه پیامبرr دو تا دورکعتی میخواند و استراحت میکرد و آنگاه دو تا دورکعتیِ دیگر میخواند و سپس سه رکعتِ دیگر بهجا میآورد که جمعاً میشود: یازده رکعت. مفهوم و برداشتِ درست، همین است که ذکر شد؛ زیرا در هر دو روایت، کسی که روش نماز شبِ پیامبرr را نقل کرده، یک راوی، یعنی امالمؤمنین عایشهی صدیقه& میباشد و موضوعِ هر دو روایت نیز یکیست. لذا جمعبندی دو روایت، به همان شکلیست که بیان شد. یعنی باید یک روایت را حمل بر روایت دیگر کنیم تا بین هر دو روایت جمعبندی شود؛ و نمیتوان از این دو روایت چنین برداشت کرد که پیامبرr گاه به این روش، نماز شب میخواند و گاه به آن روش؛ زیرا واژهی «کَانَ» بر دوام و استمرار دلالت دارد.
و اما حدیث ابوهریرهt؛ در این حدیث آمده است: رسولاللهr فرمود: «هرگاه یکی از شما سنت صبح را خواند، بر پهلوی راست خویش دراز بکشد». این حدیث که ابوداود و ترمذی روایتش کردهاند و مؤلف، سندهایش([4]) را صحیح دانسته است، جای بحث و تأمل دارد. چنانکه دریای علوم عقلی و نقلی، علامه ابوالعباس حرانی/ میگوید: «این، حدیثِ منکَریست و امر به دراز کشیدن بر پهلوی راست، ثابت نیست». دیدگاه درست، همین است که علامه ابوالعباس بیان نمود؛ زیرا رسولاللهr به هیچکس امر نفرمود که پس از ادای سنت صبح بر پهلوی راست خود دراز بکشد.
مؤلف/ در عنوان این باب، میگوید: «چه تهجد خوانده باشد و چه نخوانده باشد» و بدینسان به اختلافی اشاره میکند که دربارهی مستحب بودن یا مستحب نبودنِ دراز کشیدن پس از ادای سنت صبح، وجود دارد. زیرا برخی از علما، بهطور مطلق دراز کشیدن پس از سنت صبح را مستحب دانستهاند و برخی دیگر از علما گفتهاند: این عمل مطلقاً سنت نیست. شماری دیگر از علما بر این باورند که اگر نمازگزار، نماز شب بخواند، برایش سنت است که پس از سنت صبح، بر پهلوی راست خویش دراز بکشد تا خستگی شببیداری از تَنَش بیرون بیاید و اگر نمازگزار، نمازِ شب نخوانده باشد، ضرورتی ندارد و سنت نیست که پس از سنت صبح، بر پهلوی خود دراز بکشد. در این میان، دیدگاهِ عجیب و غریبی وجود دارد که برخی از علما دراز کشیدن پس از سنت صبح را یکی از شرایط صحتِ نماز صبح دانستهاند! یعنی اگر کسی پس از ادای سنت دراز نکشد، نمازش باطل است! چه دیدگاهِ عجیب و غریبی! دراز کشیدن چه ربطی به نماز صبح دارد؟! اما این دیدگاه را از آن جهت ذکر کردم که بدانید، گاه برخی ازعلما رحمهمالله نیز اقوال و دیدگاههای عجیبی مطرح میکنند که هیچ جایی در ترازوی عقل و نقل ندارد. لذا دیدگاه درست، دربارهی دراز کشیدن پس از سنت صبح، همان است که ابوالعباس حرانی/ گفته است؛ اینکه: اگر انسان از بابت نماز شب، خسته باشد، برای استراحت پس از سنت صبح بر پهلوی راست خود دراز میکشد؛ البته مشروط به اینکه مطمئن باشد که نماز صبحش، قضا نمیشود؛ و گرنه، نباید بخوابد.
***
([1]) صحیح بخاری، ش: 1160.
([2]) صحیح مسلم، ش: 736.
([3]) صحیح الجامع، ش: 642؛ و صحیح أبی داود، از آلبانی/ ش: 1146.
([4]) آلبانی / در مقدمهی کتاب، بدین نکته اشاره کرده که این حدیث، فقط دارای یک سند از راویِ صحابیست؛ لذا این سخن مؤلف که «با سندهای صحیح روایت کردهاند»، ایهام و اشتباهِ برداشت ایجاد میکند و بر خلاف واقعیت است. [مترجم]
197- باب: کوتاه گزاردن سنت صبح؛ و آنچه در آن خوانده میشود و بیان وقتِ آن
1111- عن عائشة&: أنَّ رسولَ اللهr کَانَ یُصَلّی رَکْعَتَیْنِ خَفِیفَتَیْنِ بَیْنَ النِّدَاءِ وَالإقَامَةِ مِنْ صَلاَةِ الصُّبْحِ. [متفق علیه]([1])
وفی روایَةٍ لَهُمَا: یُصَلِّی رَکْعَتَی الفَجْرِ، إذا سَمِعَ الأذانَ فَیُخَفِّفُهُمَا حَتَّى أقُولَ: هَلْ قَرَأَ فِیهما بِأُمِّ القُرْآنِ.
وفی روایة لمسلمٍ: کَانَ یُصلِّی رَکْعَتَی الفَجْرِ إذَا سَمِعَ الأذَانَ وَیُخَفِّفُهُمَا.
وفی روایة: إذَا طَلَعَ الفَجْرُ.
ترجمه: عایشه& میگوید: رسولاللهr در بین اذان و اقامهی نماز صبح، دو رکعتِ کوتاه نماز میخواند.
و در روایتی از بخاری و مسلم آمده است: رسولاللهr هنگامیکه اذانِ صبح را میشنید، دو رکعت (سنتِ) صبح را میخواند و این دو رکعت را بهاندازهای کوتاه میخواند که با خود میگفتم: آیا سورهی فاتحه را خواند؟
و در روایتی از مسلم آمده است: رسولاللهr پس از شنیدن اذان صبح، سنت صبح را میگزارد و هر دو رکعتش را کوتاه میگزارد.
و در روایتی دیگر آمده است: هنگامیکه سپیدهی صبح میدمید.
1112- وعن حفصة&: أنَّ رَسُولَ اللهِr کَانَ إذَا أذَّنَ المُؤَذِّنُ لِلْصُّبْحِ وَبَدَا الصُّبْحُ، صَلَّى رَکْعَتَیْنِ خَفِیفَتَیْنِ. [متفق علیه]([2])
وفی روایة لمسلم: کَانَ رسول اللهr إذَا طَلَعَ الفَجْرُ لا یُصَلِّی إلا رَکْعَتَیْنِ خَفِیفَتَیْنِ.
ترجمه: حفصه& میگوید: رسولاللهr پس از اینکه مؤذن برای صبح اذان میداد و سپیدهی صبح نمایان میشد، دو رکعتِ کوتاه نماز میخواند.
و در روایتی از مسلم آمده است: رسولاللهr پس از طلوع سپیدهدم، فقط دو رکعتِ کوتاه، نماز میخواند.
1113- وعن ابن عمر$ قَالَ: کَانَ رسول اللهr یُصَلِّی مِنَ اللَّیْلِ مَثْنَى مَثْنَى، وَیُوتِرُ بِرَکْعَةٍ مِنْ آخِرِ اللَّیْلِ، وَیُصَلِّی الرَّکْعَتَیْنِ قَبْلَ صلاةِ الغَدَاةِ، وَکَأنَّ الأَذَانَ بِأُذُنَیْهِ. [متفق علیه]([3])
ترجمه: ابنعمر$ میگوید: رسولاللهr در شب، دورکعت دورکعت نماز میخواند و در پایان شب یک رکعت وتر میگزارد و پیش از فرض صبح دو رکعت بهجا میآورد؛ چنانکه گویی اقامهی نماز در گوش اوست.([4])
1114- وعن ابن عباسٍ$: أنَّ رَسُولَ اللهِr کَانَ یَقْرَأُ فی رَکْعَتَی الفَجْرِ فی الأُولَى مِنْهُمَا: ﴿قُولُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَمَآ أُنزِلَ إِلَیۡنَا﴾ الآیة الَّتی فی البقرة، وفی الآخِرَةِ مِنْهُمَا: ﴿ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَٱشۡهَدۡ بِأَنَّا مُسۡلِمُونَ﴾.
وفی روایة: وفی الآخِرَةِ الَّتی فی آل عمران: ﴿تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ کَلِمَةٖ سَوَآءِۢ بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکُمۡ﴾. [هر دو روایت را مسلم نقل کرده است.]([5])
ترجمه: ابنعباس$ میگوید: رسولاللهr در رکعتِ نخست سنت صبح آیهی ﴿قُولُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَمَآ أُنزِلَ إِلَیۡنَا﴾([6]) را که در سورهی بقره است، میخواند و در رکعت دوم، آیهی ﴿ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَٱشۡهَدۡ بِأَنَّا مُسۡلِمُونَ﴾([7]) را.
و در روایتی دیگر آمده است: در رکعت دوم، این آیهی سورهی العمران را تلاوت میکرد که: ﴿تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ کَلِمَةٖ سَوَآءِۢ بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکُمۡ﴾ .([8])
1115- وعن أبی هریرةَt أنَّ رَسُولَ اللهِr قرأ فی رَکْعَتَی الفَجْرِ: ﴿قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡکَٰفِرُونَ ١﴾ وَ ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ ١﴾. [روایت مسلم]([9])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: رسولاللهr در دو رکعتِ (سنت) صبح، ﴿قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡکَٰفِرُونَ ١﴾ و ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ ١﴾ را میخواند.
1116- وعن ابن عمر$ قَالَ: رَمَقْتُ النَّبِیَّr شَهْراً فَکَانَ یَقْرَأُ فی الرَّکْعَتَیْنِ قَبْلَ الفَجْرِ: ﴿قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡکَٰفِرُونَ ١﴾ وَ ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ ١﴾ . [ترمذی این حدیث را روایت کرده و گفته است: حسن صحیح میباشد.]([10])
ترجمه: ابنعمر$ میگوید: یک ماهِ تمام پیامبرr را زیر نظر گرفتم؛ آن بزرگوار در دو رکعتِ پیش از فرضِ صبح، سورههای ﴿قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡکَٰفِرُونَ ١﴾ و ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ ١﴾ را میخواند.
***
([1]) صحیح بخاری، ش: 619؛ و صحیح مسلم، ش: 724.
([2]) صحیح بخاری، ش: 618؛ و صحیح مسلم، ش: 723.
([3]) صحیح بخاری، ش: 995؛ و صحیح مسلم، ش: 749.
([4]) یعنی رسولاللهr مانندِ کسی که صدای اقامه را میشنود و نمازش را با شتاب میخوانَد تا به جماعت برسد، سنت صبح را کوتاه میخواند. [مترجم]
([5]) صحیح مسلم، ش: 727.
([6]) بقره: 136
([7]) آلعمران:52.
([8]) آلعمران: 64
([9]) صحیح مسلم، ش: 726.
([10]) صحیح الترمذی، از آلبانی/ ش: 341.
196- باب: تأکید بر دو رکعت سنت صبح
1107- عن عائشة& أنَّ النَّبیَّr کَانَ لا یَدَعُ أرْبَعاً قَبْلَ الظُّهْرِ، وَرَکْعَتَیْنِ قَبْلَ الغَدَاةِ. [روایت بخاری]([1])
ترجمه: عایشه& میگوید: پیامبرr چهار رکعت پیش از فرض ظهر، و دو رکعت پیش از فرض صبح را ترک نمیکرد.
1108- وعنها قالت: لَمْ یَکُنِ النَّبِیُّr عَلَى شَیْءٍ مِنَ النَّوَافِلِ أشَدَّ تَعَاهُدَاً مِنهُ عَلَى رَکْعَتَی الفَجْرِ. [متفق علیه]([2])
ترجمه: عایشه& میگوید: پیامبرr بر هیچیک از نمازهای نافله بهاندازهی دو رکعت سنت صبح، پایبندی و مواظبت نمیکرد.
1109- وَعَنْها عَنِ النَّبِیِّr قَالَ: «رَکْعَتَا الفَجْرِ خَیْرٌ مِنَ الدنْیَا وَمَا فِیهَا». [روایت مسلم]([3])
وفی روایة «لَهُمَا أحَبُّ إلیَّ مِنَ الدنْیَا جَمِیعاً».
ترجمه: عایشهی صدیقه& میگوید: پیامبرr فرمود: «دو رکعت سنت صبح، از دنیا و آنچه که در آن است، بهتر میباشد». و در روایتی دیگر آمده است که فرمود: «این دو رکعت نزد من از همهی دنیا محبوبتر است».
1110- وعن أبی عبد الله بلالِ بن رَبَاحt مُؤَذِّن رَسُولِ اللهِr: أنَّهُ أتَى رسول اللهr لِیُؤْذِنَهُ بِصَلاةِ الغَدَاةِ، فَشَغَلَتْ عَائِشَةُ بِلالاً بِأَمْرٍ سَأَلَتْهُ عَنْهُ، حَتَّى أصْبَحَ جِدّاً، فَقَامَ بِلالٌ فَآذَنَهُ بِالصَّلاَةِ، وَتَابَعَ أذَانَهُ، فَلَمْ یَخْرُجْ رسول اللهr فَلَمَّا خَرَجَ صَلَّى بِالنَّاسِ، فَأخْبَرَهُ أنَّ عَائِشَةَ شَغَلَتْهُ بِأمْرٍ سَأَلَتْهُ عَنْهُ حَتَّى أصْبَحَ جِدّاً، وَأنَّهُ أبْطَأَ عَلَیْهِ بِالخُرُوجِ، فَقَالَ - یَعْنِی النَّبیَّr-: «إنِّی کُنْتُ رَکَعْتُ رَکْعْتَی الفَجْرِ». فقالَ: یَا رَسُولَ اللهِ، إنَّکَ أصْبَحْتَ جِدّاً؟ فقَالَ: «لَوْ أصْبَحْتُ أکْثَرَ مِمَّا أصْبَحْتُ، لَرَکَعْتُهُمَا، وَأحْسَنْتُهُمَا وَأجْمَلْتُهُمَا». [روایت ابوداود با اِسناد حسن]([4])
ترجمه: از ابوعبدالله، بلال بن رباحt مؤذن رسولاللهr روایت است که وی برای اعلامِ وقت نماز صبح، نزد رسولاللهr آمد و بهخاطرِ کاری که عایشه& از او خواست، مشغول گردید و هوا خیلی روشن شد. آنگاه بلالt به رسولاللهr خبر داد که وقتِ نماز است و این کار را تکرار کرد؛ اما رسولاللهr بیرون نیامد. پس از اینکه بیرون آمد و با مردم نماز گزارد، بلالt به آن بزرگوار خبر داد که عایشه& کاری از من خواست که به سببش مشغول شدم و هوا روشن گردید و اظهار داشت که چرا خودِ پیامبرr نیز دیر بیرون آمدند. پیامبرr فرمود: «داشتم دو رکعت (سنت) صبح را میخواندم». بلالt عرض کرد: ای رسولخدا! هوا بسیار روشن شده بود؟! پیامبرr فرمود: «اگر هوا بیش از این هم روشن میشد، آن دو رکعت را میخواندم و آنرا نیک و زیبا بهجا میآوردم».
شرح
مؤلف، نووی/ میگوید: بابی دربارهی تأکید بر دو رکعت سنت صبح گشوده است. این دو رکعت، ویژگیهای خاصّی دارد؛ از جمله:
1- سنت است که انسان این دو رکعت را کوتاه بخواند و طولانی کردن این دو رکعت، خلاف سنت است؛ چنانکه عایشه& میگوید: «رسولاللهr این دو رکعت را بهاندازهای کوتاه میخواند که با خود میگفتم: آیا سورهی فاتحه را خواند؟»
2- سنت است که سورهها یا آیات مشخصی از قرآن در این دو رکعت، خواند شود: ﴿قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡکَٰفِرُونَ ١﴾ در رکعت نخست و ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ ١﴾ در رکعت دوم. یا اینکه آیهی ﴿قُولُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَمَآ أُنزِلَ إِلَیۡنَا﴾ ([5]) در رکعت نخست قرائت گردد و آیهی ﴿قُلۡ یَٰٓأَهۡلَ ٱلۡکِتَٰبِ تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ کَلِمَةٖ سَوَآءِۢ بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکُمۡ أَلَّا نَعۡبُدَ إِلَّا ٱللَّهَ﴾ ([6])
3- از دیگر ویژگیهای سنت صبح این است که پیامبرr بر هیچیک از نمازهای نافله بهاندازهی این دو رکعت، پایبندی و مواظبت نمیکرد.
4- پیامبرr فرموده است: «دو رکعت سنت صبح، از دنیا و آنچه که در آن است، بهتر میباشد». و در روایتی دیگر آمده است که فرمود: «این دو رکعت نزد من از همهی دنیا محبوبتر است».
5- پیامبرr این دو رکعت را در سفر و حضر ترک نمیکرد. همهی اینها بیانگر فضیلت و ویژگیهای خاصّ سنت صبح میباشد؛ لذا شایسته است که انسان در سفر و حضر بر سنت صبح مواظبت و پایبندی نماید و اگر نتوانست این دو رکعت را پیش از نماز فرض بهجای آورَد، بلافاصله بعد از نماز فرض یا پس از بالا آمدن خورشید به اندازهی یک نیزه، قضاییِ آن را بخواند.
عایشه& یادآوری کرده است که پیامبرr چهار رکعت سنت پیش از فرض ظهر را ترک نمیکرد؛ البته این چهار رکعت را با دو سلام میخواند. زیرا سنت ظهر شش رکعت است: چهار رکعت پیش از فرض و دو رکعت پس از آن. لذا شایسته است که مشتاقانه به سنت پیامبرr عمل کنیم و تا آنجا که میتوانیم پیرو سنت آن بزرگوار باشیم که الله متعال میفرماید:
﴿لَّقَدۡ کَانَ لَکُمۡ فِی رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ لِّمَن کَانَ یَرۡجُواْ ٱللَّهَ وَٱلۡیَوۡمَ ٱلۡأٓخِرَ وَذَکَرَ ٱللَّهَ کَثِیرٗا ٢١﴾ [الأحزاب : ٢١]
بهراستی برای شما، برای کسی که به (پاداش) الله و روز قیامت امیدوار است و الله را فراوان یاد میکند، در رسولالله الگو و سرمشقی نیکوست.
***
([1]) صحیح بخاری، ش: 1182.
([2]) صحیح بخاری، ش: 1163؛ و صحیح مسلم، ش: 724.
([3]) صحیح مسلم، ش: 725.
([4]) صحیح أبی داود، از آلبانی/ ش: 1120.
([5]) بقره:136
([6]) آلعمران: 64
1104- عن أُمِّ المُؤْمِنِینَ أُمِّ حَبِیبَةَ رملة بِنْتِ أبی سُفْیَانَ$ قالَت: سَمِعْتُ رسولَ اللهr یقول: «مَا مِنْ عَبْدٍ مُسْلِمٍ یُصَلِّی للهِ تَعَالى کُلَّ یَوْمٍ ثِنْتَیْ عَشرَةَ رَکْعَةً تَطَوُّعاً غَیرَ الفَرِیضَةِ، إلاّ بَنَى الله لَهُ بَیْتاً فی الجَنَّةِ، أو إلا بُنِیَ لَهُ بَیْتٌ فِی الجَنَّةِ». [روایت مسلم]([1])
ترجمه: امالمؤمنین، امحبیبه بنت ابیسفیان$ میگوید: از رسولاللهr شنیدم که میفرمود: «هر بندهی مسلمانی که هر روز افزون بر نمازهای فرض، دوازده رکعت نماز سنت بهجای آورَد، الله متعال برای او خانهای در بهشت بنا میکند یا خانهای در بهشت برای او ساخته میشود».
1105- وعن ابن عمر$ قَالَ: صَلَّیْتُ مَعَ رسول اللهr رَکْعَتَیْنِ قَبْلَ الظُّهْرِ، وَرَکْعَتْینِ بَعْدَهَا، وَرَکْعَتَیْنِ بَعْدَ الجُمُعَةِ، وَرَکْعَتَینِ بَعدَ المَغْرِبِ، وَرَکْعَتَینِ بَعدَ العِشَاءِ. [متفق علیه]([2])
ترجمه: ابنعمر$ میگوید: با رسولاللهr دو رکعت پیش از فرض ظهر و دو رکعت پس از آن، و دو رکعت پس از نماز جمعه و دو رکعت بعد از مغرب و دو رکعت پس از عشا، نمازِ (سنت) خواندم».
1106- وعن عبد الله بن مُغَفَّلٍt قال: قال رَسُول اللهِr: «بَیْنَ کُلِّ أذَانَیْنِ صَلاَةٌ، بَیْنَ کُلِّ أذَانَیْنِ صَلاَةٌ، بَیْنَ کُلِّ أذَانَیْنِ صَلاَةٌ»؛ قال فی الثَّالِثةِ: «لِمَنْ شَاءَ». [متفق علیه]([3])
ترجمه: عبدالله بن مغفلt میگوید: رسول اللهr فرمود: «بین هر اذان و اقامهای، یک نماز وجود دارد». و این را سه بار تکرار نمود و بارِ سوم افزود: «برای کسی که بخواهد».
شرح
مؤلف/ در این باب به فضیلتِ نوافل و سنتهای راتبهای پرداخته است که با نمازهای فرض ادا میشوند.
این، از لطف و عنایت الله متعال است که علاوه بر فرایض، نوافل و سنت ها را نیز تشریع فرموده که با آن، نواقص فرایض جبران میگردد؛ زیرا نمازهای فرضی که میخوانیم، بهطور طبیعی نواقصی دارد. بهقطع اگر الله متعال نوافل را تشریع نمیکرد، خواندنِ نوافل بدعت بود. نوافل، انواع و اقسام گوناگونی دارد؛ از جمله دوازده رکعت سنت راتبه که با نمازهای فرض خوانده میشوند: چهار رکعت پیش از فرض ظهر که با دو سلام، یعنی دورکعت دورکعت میخوانیم؛ دو رکعت پس از فرض ظهر، دو رکعت پس از مغرب، دو رکعت پس از عشا، و دو رکعت پیش از فرض صبح. همانگونه که در حدیث مادر مؤمنان، امحبیبه& آمده است: هرکس به این دوازده رکعت پایبند باشد، الله متعال برای او خانهای در بهشت بنا میکند.
هم برای امام و هم برای مقتدیان بهتر است که سنتهای راتبه را در خانه بخوانند؛ زیرا رسولاللهr فرموده است: «فَإِنَّ أَفْضَلَ الصَّلاةِ، صَلاةُ الْمَرْءِ فِی بَیْتِهِ إِلا الْمَکْتُوبَةَ».([4]) یعنی: «جز نمازهای فرض، خواندن سایر نمازها در خانه، بهتر است». حتی در مکه و مدینه نیز بهتر است که سنتهای راتبه را در خانه بخوانید؛ زیرا رسول اللهr سنتهای راتبه را در خانهاش میخواند.
نوافل دیگری هم وجود دارد که با نمازهای فرض خوانده میشود؛ اما مانند سنتهای راتبه، مؤکّده نیست؛ از جمله: انچه در حدیث عبدالله بن مغفلt آمده است که رسولاللهr سه بار فرمود: «بین هر اذان و اقامهای، نمازی وجود دارد» و بار سوم فرمود: «برای کسی که بخواهد» تا مردم این نماز را سنتی راتبه قلمداد نکنند. لذا در میان اذان و اقامهی صبح، دو رکعت سنت راتبه هست؛ در میان اذان و اقامهی ظهر نیز دو رکعت راتبه وجود دارد. با نماز عصر، نه پیش از آن و نه پس از آن، سنت راتبه وجود ندارد؛ اما نماز عصر در ذیل حدیث عبدالله بن مغفلt میگنجد؛ یعنی: انسان میتواند پس از شنیدن اذان عصر، در فاصلهی اذان تا اقامه دو رکعت نماز بخواند که سنت مؤکده نیست. پس از نماز مغرب نیز دو رکعت راتبه وجود دارد؛ اما خواندن دو رکعت نماز پیش از مغرب، سنت است و در این خصوص حدیثیست که رسول اللهr سه بار فرمود: «صَلُّوا قَبْلَ الْمَغْرِبِ رَکْعَتَیْنِ».([5]) یعنی: «پیش از مغرب، دو رکعت نماز بخوانید» و بار سوم اضافه کرد: «برای کسی که بخواهد». قبل از فرض عشا نیز سنت راتبه وجود ندارد؛ ولی در ذیلِ این حدیث میگنجد که رسولاللهr فرمود: «میان هر اذان و اقامهای، یک نماز هست». گفتنیست: اگر سنتهای راتبهی پیش از نمازها، از دست برود و کسی به دلیلی چون اقامهی نماز فرض، نتوانست سنت راتبهی پیش از آنرا بخواند، قضایش را پس از فرض بهجای آورَد؛ اما اگر نماز ظهر بود که هم پیش از آن سنت راتبه وجود دارد و هم پس از آن، ابتدا دو رکعت سنت راتبهی بعد از فرض ظهر را بخواند و سپس، قضاییِ چهار رکعت راتبهی پیش از ظهر را بهجای آورَد.
و اما نماز جمعه: ابن عمر$ میگوید: پیامبرr پس از نماز جمعه، دو رکعت میخواند؛ همچنین از پیامبرr ثابت است که آن بزرگوار به خواندن چهار رکعت پس از نماز جمعه دستور داده و فرموده است: «إِذَا صَلَّى أَحَدکُمْ الْجُمُعَة فَلْیُصَلِّ بَعْدهَا أَرْبَعًا».([6]) یعنی: «هنگامی که نماز جمعه را بهجای آوردید، پس از آن، چهار رکعت (سنت نیز) بخوانید».
برخی از علما، سنت گفتاریِ پیامبرr را بر سنت کرداریِ آن بزرگوار مقدم میدانند؛ از اینرو گفتهاند: سنت راتبهی جمعه، چهار رکعت پس از فرض جمعه میباشد؛ برخی هم در میان سنت گفتاری وکرداری، جمعبندی کرده و سنت راتبهی جمعه را شش رکعت دانستهاند. و شماری از علما گفتهاند: اگر سنت راتبهی جمعه در مسجد خوانده شود، چهار رکعت است و اگر در خانه ادا گردد، دو رکعت میباشد؛ زیرا رسولاللهr سنت راتبهی جمعه را در خانه دو رکعت میخواند و در عین حال، سنتِ گفتاریِ آن بزرگوار این است که فرمود: «پس از نماز جمعه چهار رکعت بخوانید». لذا در رابطه با سنت راتبهی جمعه، این گنجایش وجود دارد که دو رکعت یا چهار رکعت و یا شش رکعت بخوانید. مهم، این است که انسان به خواندن سنتهای راتبه پایبند باشد؛ زیرا پاداش و خیر فراوانی دارد و مکمل نواقص نمازهای فرض است. والله اعلم.
***
([1]) صحیح مسلم، ش: 728.
([2]) صحیح بخاری، ش: (937، 1165)؛ و صحیح مسلم، ش: 729.
([3]) صحیح بخاری، ش: 627؛ و صحیح مسلم، ش: 838.
([4]) صحیح بخاری، ش: 731 بهنقل از زید بن ثابتt.
([5]) صحیح بخاری، ش: (1183، 7368) بهنقل از عبدالله مزنیt.
([6]) صحیح مسلم، ش: 881 بهنقل از ابوهریرهt.
1089- عن جابرِ بْنِ سَمُرَةَ$ قَالَ: خَرَجَ عَلَیْنَا رسول اللهr فَقال: «ألا تَصُفُّونَ کَمَا تَصُفُّ المَلائِکَةُ عِندَ رَبِّهَا؟» فَقُلنَا: یَا رَسُول اللهِ، وَکَیفَ تَصُفُّ المَلائِکَةُ عِندَ رَبِّهَا؟ قَالَ: «یُتِمُّونَ الصُّفُوفَ الأُوَلَ، وَیَتَرَاصُّونَ فی الصَّفِّ». [روایت مسلم]([1])
ترجمه: جابر بن سمره$ میگوید: رسولاللهr نزدمان آمد و فرمود: «چرا آنگونه که فرشتگان نزد پروردگارشان به صف میایستند، صف نمیبندید؟» گفتیم: ای رسولخدا! فرشتگان نزد پروردگارشان چگونه صف میبندند؟ فرمود: «صفهای جلو را بهترتیب کامل میکنند و در صف، کنار هم قرار میگیرند و به هم میچسبند (و جای خالی نمیگذارند)».
1090- وَعَن أَبی هریرةt أنَّ رسول اللهr قَالَ: «لَوْ یَعْلَمُ النَّاسُ مَا فی النِّدَاءِ والصَّفِ الأَوَّلِ، ثُمَّ لَمْ یَجِدُوا إِلا أنْ یَسْتَهِمُوا عَلَیْهِ لاسْتَهَمُوا». [متفق علیه]([2])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: رسولاللهr فرمود: «اگر مردم از فضیلت اذان و صف اول آگاه بودند و برای دستیابی به آن چارهای جز قرعهکشی نداشتند، بهقطع قرعهکشی میکردند».
شرح
نووی/ در کتابش «ریاضالصالحین» بابی در فضیلت صف نخست و برابر نمودن صفها و تکمیل آنها بهترتیب گشوده و در این باب به مسایل مذکور پرداخته و احادیثی در اینباره آورده است؛ از جمله حدیثی بدین مضمون که جابر بن سمره$ میگوید: رسولاللهr نزدمان آمد و فرمود: «چرا آنگونه که فرشتگان نزد پروردگارشان به صف میایستند، صف نمیبندید؟»
فرشتگان، عبادتهای گوناگونی دارند و آنگونه که اللهU میفرماید:
﴿وَلَهُۥ مَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَمَنۡ عِندَهُۥ لَا یَسۡتَکۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِهِۦ وَلَا یَسۡتَحۡسِرُونَ ١٩ یُسَبِّحُونَ ٱلَّیۡلَ وَٱلنَّهَارَ لَا یَفۡتُرُونَ ٢٠﴾ [الانبیاء: ١٩، ٢٠]
از عبادتش سر نمیتابند و خسته نمیشوند؛ شب و روز تسبیح مىگویند و سستی نمیکنند.
نفرمود: در بخشی از شب و روز، تسبیح میگویند؛ بلکه آنها همواره و در همهی اوقات، مشغول تسبیحاند و از جملهی عبادتهایشان، این است که نزد اللهU صف میبندند؛ همانگونه که الله متعال از زبان فرشتگان میفرماید:
﴿وَإِنَّا لَنَحۡنُ ٱلصَّآفُّونَ ١٦٥ وَإِنَّا لَنَحۡنُ ٱلۡمُسَبِّحُونَ ١٦٦﴾ [الصافات : ١٦٥، ١٦٦]
و ما همگی (برای اجرای فرمان الله) به صف ایستادهایم. و ما همگی تسبیحگوییم.
اما فرشتگان چگونه صف میبندند؟ پیامبرr چگونگی صف بستن فرشتگان را بیان نموده و فرموده است: «صفهای جلو را بهترتیب کامل میکنند و در صف، کنار هم قرار میگیرند و به هم میچسبند (و جای خالی نمیگذارند)».
این، سنت و روش ایستادن فرشتگان در نزد اللهU میباشد؛ پس شایسته است که بنا بر رهنمود رسولاللهr ما نیز هنگام نماز به همین شکل صف ببندیم و به هم بچسبیم و هیچ جایی را خالی نگذاریم؛ بلکه برای دستیابی به صف نخست تلاش کنیم و بکوشیم که همواره در صفِ اول قرار بگیریم؛ زیرا همانگونه که در حدیث ابوهریرهt آمده است، رسولاللهr فرمود: «اگر مردم از فضیلت اذان و صف اول آگاه بودند و برای دستیابی به آن چارهای جز قرعهکشی نداشتند، بهقطع قرعهکشی میکردند». این، بیانگر فضیلت صف نخست است و نشان میدهد که صفها باید پُر و بههم پیوسته باشند و تا صفِ جلو کامل نشده است، بستنِ صف بعدی، پسندیده نیست.
لذا در بستن صفها، سه نکته حایز اهمیت است:
1- تا صفِ جلو کامل نشده است، نباید در صف بعدی بایستیم.
2- صفها باید برابر و در یک خط باشند.
3- نمازگزاران باید به هم بچسبند و فاصله ای در میان آنها نباشد؛ بدینسان که هر نمازگزاری، پا و شانهاش را به پا و شانهی نمازگزاری که در کنارِ اوست، بچسباند؛ زیرا اگر اندکی نیز از یکدیگر فاصله داشته باشند، شیاطین همانند بزغالهها خود را در میانشان جای میدهند و حواسشان را پَرت میکنند؛ اما یادآوری دو نکته ضروریست:
· منظور از به هم چسبیدن، این نیست که مزاحمِ دیگران شویم؛ بلکه منظور، این است که در کنار یکدیگر قرار بگیریم و هیچ جایی را در داخل صف، خالی نگذاریم.
· برای دستیابی به صف اول، رزرو کردن جا با کتاب یا جانماز و امثالِ آن، روا نیست؛ برخی برای گرفتنِ جا در صف اول، این کار را میکنند؛ انگار محلی را که رزرو کردهاند، ملکِ شخصیِ آنان است. حتی مشاهده شده که شخصی به مسجد میآید و در جایی که چیزی هم آنجا نبوده است، مینشیند؛ اندکی بعد شخصی دیگر میآید و اعتراض میکند که «چرا جای من را گرفتهای؟! اینجا، جای من است». گویا آنجا را از جیب خود خریده است! مساجد، از آنِ الله متعال میباشد و هرکه زودتر به مسجد بیاید، حقّ تقدم دارد. لذا شایسته است که از چنین کارهایی بپرهیزیم؛ استادمان، علامه عبدالرحمن السعدی/ گفته است: رزرو کردن جا در مسجد، حرام میباشد؛ حتی برخی از علما گفتهاند: بیمِ آن میرود که نمازِ چنین کسی، درست نباشد؛ زیرا کارَش به این میماند که در مکانی غصبی نماز بخواند؛ لذا اینکه رسولاللهr فرمود: «اگر مردم از فضیلت اذان و صف اول آگاه بودند و برای دستیابی به آن چارهای جز قرعهکشی نداشتند، بهقطع قرعهکشی میکردند»، بدین معناست که انسان، زودتر به مسجد بیاید. یکی از بدیهای رزرو کردن جا، این است که انسان، خیالش راحت میشود و با خود میگوید: جایِ من که رزرو است؛ لذا دیر به مسجد میرود و خیرِ فراوانی را از دست میدهد.
گفتنیست:
اگر کسی پیش از دیگران به مسجد آمد و بنا به ضرورتی مانند تلاوت قرآن یا خواندن
نماز و حتی خوابیدن، ناگزیر شد که جایش را ترک کند، ایرادی ندارد که پس از انجام
کارَش، به محل خویش بازگردد؛ زیرا حقّ اوست. البته باید پیش از اینکه صفها بسته
شود، به محلِ خود برگردد؛ نه اینکه از روی گردنِ مردم عبور کند. زیرا پیامبرr مردی را دید که از روی گردن مردم میگذشت تا خود
را به جلو برساند؛ رسولاللهr فرمود: «بنشین که به مردم آزار رساندی».
از حدیث ابوهریرهt چنین برمیآید که در شرایط خاص قرعهکشی در زمینهی کارهایی که مایهی تقرب به الله متعال است، جایز میباشد؛ یعنی: اگر مؤذنی تعیین نشده باشد و دو نفر با شرایط و ویژگیهای یکسان بر سرِ اینکه کدامیک از آنها اذان دهد، اختلاف پیدا کنند، در میان آندو قرعهکشی میکنیم و قرعه به نام هرکه افتاد، همو اذان میگوید. اما متأسفانه امروزه مشاهده میشود که وقتی چند نفر با هم به مسافرت میروند یا در جایی هستند، برای اذان گفتن یکدیگر را تعارف میکنند؛ گویا از فضیلت اذان بیخبرند و نمیدانند که هر درخت و سنگ و کلوخی که صدای مؤذن را میشنود، روز قیامت به نفعش گواهی میدهد. پس همواره برای کسب این فضیلت، بکوشید و سعی کنید که برای اذان گفتن از دیگران سبقت بجویید. از الله متعال میخواهیم که ما را جزو پیشگامان کارهای نیک بگرداند و توفیقمان دهد که در انجام کارهای نیک از دیگران پیشی بگیریم؛ بهیقین الله بر هر کاری تواناست.
***
1091- وعنه قَالَ: قال رَسُول اللهِr: «خیْرُ صُفُوفِ الرِّجَالِ أوَّلُهَا، وَشَرُّهَا آخِرُهَا، وَخَیْرُ صُفُوفِ النِّسَاءِ آخِرُهَا، وَشَرُّهَا أوَّلُهَا». [روایت مسلم]([3])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: رسولاللهr فرمود: «بهترین صفهای مردان، صف نخست است و بدترین صفِ آنها، صفِ آخِر؛ و بهترین صفِ زنان، صف آخر میباشد و بدترینش، صف اول».
1092- وعن أبی سعیدٍ الخدرِیِّt أنَّ رَسُول اللهِr رأى فی أصْحَابِهِ تَأَخُّراً، فَقَالَ لَهُمْ: «تَقَدَّمُوا فَأتَمُّوا بِی، وَلْیَأتَمَّ بِکُمْ مَنْ بَعْدَکُمْ، لا یَزَالُ قَوْمٌ یَتَأَخَّرُونَ حَتَّى یُؤَخِّرَهُمُ الله».[روایت مسلم]([4])
ترجمه: ابوسعید خدریt میگوید: رسولاللهr برخی از یارانش را دید که - بهرغمِ خالی بودنِ صفهای جلو- عقب ایستادهاند؛ فرمود: «جلو بیایید و به من اقتدا کنید و آنانکه پشت سر شما هستند، به شما نزدیک شوند و پس از شما بایستند. برخی، همواره (در صفهای) عقب میایستند تا اینکه الله، آنها را (از رحمتش یا از علاقه و رغبت به کارهای نیک) عقب میاندازد».
1093- وعن أبی مسعودٍt قال: کَانَ رسول اللهr یَمْسَحُ مَنَاکِبَنَا فی الصَّلاَةِ، وَیَقُولُ: «اسْتَووا ولا تَخْتَلِفُوا فَتَخْتَلِفَ قُلُوبُکُمْ، لِیَلِیَنِی مِنْکُمْ أُولُو الأحْلاَمِ وَالنُّهَى، ثُمَّ الَّذِینَ یَلُونَهُمْ، ثُمَّ الَّذِینَ یَلُونَهُمْ». [روایت مسلم]([5])
ترجمه: ابومسعودt میگوید: رسولاللهr - پیش از آغاز نماز- بر شانههایمان دست میکشید (و آنها را برابر میکرد و) میفرمود: «برابر بایستید و پس و پیش و نامنظم نایستید که دلهایتان دچار اختلاف میشود. افرادِ بالغ و عاقل، پشتِ سر و نزدیکِ من قرار بگیرند؛ سپس کسانی که در سن و دانش در درجهی بعد هستند و سپس آنانکه در سن و دانش در درجهی بعد قرار دارند».
1094- وعن أنسٍt قال: قال رَسُولُ اللهِr: «سَوُّوا صُفُوفَکُمْ؛ فَإنَّ تَسْوِیَةَ الصَّفِّ مِنْ تَمَامِ الصَّلاَةِ». [متفق علیه]([6])
وفی روایةٍ للبخاری: «فَإنَّ تَسْوِیَةَ الصُّفُوفِ مِنْ إقَامَةِ الصَّلاَةِ».
ترجمه: انسt میگوید: رسولاللهr فرمود: «صفهایتان را راست کنید که راست کردن صفها، بخشی از کامل بودن نماز است».
و در روایتی از بخاری آمده است: «راست کردن صفها، بخشی از اقامهی نماز میباشد».
شرح
این احادیث، نشان میدهد که بهترین صف مردان چه صفیست و کدامین صف برای زنان بهتر است؟ چنانکه ابوهریرهt میگوید: «بهترین صفهای مردان، صف نخست است و بدترین صفِ آنها، صفِ آخِر؛ و بهترین صفِ زنان، صف آخر میباشد و بدترینش، صف اول». زیرا صفوف زنان پس از صفهای مردان قرار دارد و سنت نیز همین است. لذا نخستین صف زنان، به آخرین صف مردان نزدیک میباشد و از اینرو نخستین صف زنان، بدترین صفِ آنها بهشمار میآید و چون آخرین صف زنان از صفوف مردان فاصله دارد، بهترین صفِ زنان محسوب میشود. اما برای مردان، هر چه در صفهای جلوتر قرار بگیرند، بهتر است؛ زیرا رسولاللهr دربارهی عقب ایستادن مردان در صفها فرموده است: «برخی، همواره (در صفهای) عقب میایستند تا اینکه الله، آنها را (از رحمتش) عقب میاندازد». و این، خطر بزرگی برای انسان است که هرچه در صفهای عقبتر بایستد، محبت و گرایش او به انجامِ همهی کارهای نیک، کمتر و کمتر میشود. پس همواره سعی کنید که در صفهای جلوتر قرار بگیرید و راهش، این است که زودتر به مسجد بیایید. حدیث ابوهریرهt که دربارهی بهترین صف مردان و برترین صف زنان میباشد، منوط به زمانیست که زنان، مصلا یا مکان ویژهای برای نماز نداشته باشند و پشت سر مردان نماز بخوانند؛ اگر مکانِ خاصی از مسجد به زنان اختصاص داده شود، در این صورت بهترین صفِ آنها نیز، صف نخست است که به امام ، نزدیکتر میباشد و از مردان نیز دور هستند. سپس مؤلف/ حدیثی بدین مضمون آورده است که رسولاللهr بر شانههای یارانش دست میکشید و آنها را در صف، برابر میکرد و میفرمود: «برابر بایستید و پس و پیش و بینظم نایستید که دلهایتان دچار اختلاف میشود». و در آخرین حدیث آمده است که پیامبرr به راست کردن صفها فرمان میداد و میفرمود: «راست کردن صفها، بخشی از کامل بودن نماز میباشد». و در روایتی دیگر آمده است: «راست کردن صفها، بخشی از اقامهی نماز است». پس دقت کنیم که صفهایمان را برابر و راست بگردانیم و صفها را بهترتیب کامل کنیم و پس از پُر کردن صفهای جلو، صفهای پشت سر را ببندیم و در صف، کنار هم و بدون فاصله بایستیم که این امر، بخشی از کمالِ نمازمان است.
***
1095- وعنه
قَالَ: أُقِیمَتِ الصَّلاَةُ فَأقْبَلَ عَلَیْنَا رَسُولُ اللهِr بِوَجْهِهِ،
فَقَالَ: «أقِیمُوا صُفُوفَکُمْ وَتَرَاصُّوا؛ فَإنِّی أرَاکُمْ مِنْ وَرَاءِ
ظَهْرِی». [روایت
بخاری به همین لفظ؛ و نیز
روایت مسلم با همین معنا]([7])
وفی روایةٍ للبخاری: وَکَانَ أَحَدُنَا یُلْزِقُ مَنْکِبَهُ بِمَنْکِبِ صَاحِبِهِ وَقَدَمَهُ بِقَدَمِهِ.
ترجمه: انسt میگوید: رسولاللهr پس از اقامهی نماز رو به ما کرد و فرمود: «صفهای نمازتان را راست و منظم کنید و به هم بچسبید؛ همانا من، شما را از پشت سرم میبینم».
در روایتی از بخاری آمده است: هر یک از ما شانهی خود را به شانهی بغلدستیاش و پای خود را به پای او میچسباند.
1096- عنْ أَبِی عبدِ الله النُّعْمَانِ بْنِ بَشیِرٍ$ قال: سمِعْتُ رسولَ اللهr یقول: «لَتُسَوُّنَّ صُفُوفَکُمْ أَوْ لَیُخَالِفَنَّ الله بَیْنَ وُجُوهِکمْ». [متفقٌ علیه]([8])
وفی روایةٍ لِمْسلم: کان رسولُ اللُّهr یُسَوِّی صُفُوفَنَا حَتَّى کأَنَّمَا یُسَوی بِهَا الْقِداحَ حَتَّى إِذَا رأَى أَنَّا قَدْ عَقَلْنَا عَنْهُ ثُمَّ خَرَجَ یَومًا، فقامَ حتَّى کَادَ أَنْ یکبِّر، فَرأَى رجُلا بادِیاً صدْرُهُ فقال: «عِبادَ الله لَتُسوُّنَّ صُفوفَکُمْ أَوْ لَیُخَالِفَنَّ الله بیْن وُجُوهِکُمْ».
ترجمه: ابوعبدالله، نعمان بن بشیر$ میگوید: شنیدم که رسولاللهr فرمود: «صفهایتان را (هنگام نماز) راست کنید؛ وگرنه، الله چهرههایتان را مسخ میکند (یا در میان شما اختلاف و کینه میاندازد)».
در روایتی از مسلم آمده است که نعمانt میگوید: رسولاللهr همواره صفهای ما را مانند تیرها، راست و برابر میساخت تا اینکه دریافت که ما، خود این کار را یاد گرفتهایم (و رعایت میکنیم). روزی برای اقامهی نماز آمد و نزدیک بود تکبیر بگوید که چشمش به مردی افتاد که سینهاش جلوتر از صف بود. فرمود: «ای بندگان الله! صفهایتان را (هنگام نماز) راست کنید؛ وگرنه، بیم آن میرود که الله، چهرههایتان را مسخ کند (یا در میان شما اختلاف و کینه بیندازد)».
شرح
مؤلف/ حدیثی بدین مضمون نقل کرده است که انسt میگوید: رسولاللهr صفها را راست و منظم میکرد و رو به مردم مینمود و میفرمود: «صفهای نمازتان را راست و منظم کنید و به هم بچسبید؛ همانا من، شما را از پشت سرم میبینم». بدینسان رسولاللهr مردم را به راست کردن صفها امر کرد و به آنان خبر داد که آنها را از پشت سرَش میبیند؛ این، ویژهی پیامبرr بوده است؛ آنهم در این حالتِ معین، یعنی در هنگامِ نماز و در سایر اوقات چیزی را از پشت سرَش نمیدید. در حدیث نعمان بن بشیر$ آمده است که پیامبرr فرمود: «لَتُسَوُّنَّ صُفُوفَکُمْ أَوْ لَیُخَالِفَنَّ الله بَیْنَ وُجُوهِکمْ»؛ یعنی: «صفهای نمازتان را راست و منظم کنید». دربارهی مفهوم عبارت دوم، دو دیدگاه وجود دارد؛ برخی از علما گفتهاند: این عبارت بدین معناست که اگر صفهایتان را راست نکنید، الله متعال چهرههایتان را مسخ میکند و معنای دومی که برایش گفتهاند، این است که: اگر صفهایتان راست و منظم نباشد، دچار اختلاف نظر و در نتیجه تفرقه و کینه میشوید؛ این معنا که صحیحتر است، همانند حدیث پیشین میباشد که در آن آمده بود: «ولا تَخْتَلِفُوا فَتَخْتَلِفَ قُلُوبُکُمْ»؛([9]) یعنی: «پس و پیش و نانظم نایستید که دلهایتان دچار اختلاف میشود». روشن است که اختلاف ظاهری، به اختلاف باطنی و قلبی میانجامد که بهمراتب بدتر و زیانبارتر است.
چکیدهی این باب، این است که نمازگزاران باید صفهای نمازشان را به ترتیب ذیل، راست و منظم کنند:
1- هیچکس پس و پیش نایستد؛ بلکه همه برابر و در یک خط راست قرار بگیرند. چنانکه هر یک از صحابه برای منظم کردن صف، پایش را به پای بغلدستیاش و نیز شانهی خود را به شانهی او میچسباند. این، بیانگرِ اشتباه کسیست که وقتی در صف قرار میگیرد، پاهایش را آنقدر باز میکند تا به پای دو نفری که در بغلدست او هستند، بچسبد و شانههایشان از یکدیگر فاصله دارد؛ این، بدعت و بر خلافِ سنت است. سنت، این است که علاوه بر پاها، شانهها نیز باید بههم چسبیده باشد.
2- یکی از مواردِ مهم در منظم کردن صفها، این است که صفها به ترتیب کامل و پُر شود؛ یعنی تا زمانیکه یک صف کامل نشده است، نباید صف بعدی را ببندیم. صف نخست که کامل شد، صف دوم را میبندند و پس از تکمیل صف دوم، در صف سوم میایستند و به همین ترتیب تا آخِر.
3- وقتی در نماز جماعت علاوه بر مردان، زنان نیز حضور دارند، زنان باید تا آنجا که ممکن است دور از مردان صف ببندند؛ زیرا بهترین صفِ زنها، آخرین صفِ آنهاست و بدترین صفشان، نخستین صف آنان میباشد.
4- پُر کردن جاهای خالی؛ یعنی خالی گذاشتن جا در میان صفها برای شیاطین، درست نیست. زیرا این، یک آزمون و امتحان الاهیست که شیطانها بر انسانها چیره میشوند و همینکه در میان صف جای خالی ببینند، در میان نمازگزاران جاگیری نموده، حواسشان را پَرت میکنند.
5- از دیگر مواردِ مهم در تکمیل صفها، این است که اگر جماعت حاضر سه نفر باشند، یکی از آنان امام میشود و دو نفر دیگر پشت سَرَش قرار میگیرند؛ فرقی نمیکند که این دو مقتدی، هر دو بالغ یا هر دو خردسال باشند و نیز تفاوتی ندارد که یکی از آنها بالغ و دیگری، نابالغ باشد؛ بلکه پُشت سرِ امام میایستند. زیرا از پیامبرr ثابت شده که در نماز نافله به همین شکل عمل کرد؛ یعنی مقتدیانش پشت سَرَش ایستادند و نماز فرض با نماز نافله تفاوتی ندارد؛ مگر در موارد خاصّی که بنا بر دلایل شرعی ثابت شده است.
***
1097- وعن البراءِ بن عازِبٍ$ قَالَ: کَانَ رَسُول اللهِr یَتَخَلَّلُ الصَّفَّ مِنْ نَاحِیَةٍ إلى نَاحِیَةٍ، یَمْسَحُ صُدُورَنَا وَمَنَاکِبَنَا، وَیَقُولُ: «لا تَخْتَلِفُوا فَتَخْتَلِفَ قُلُوبُکُمْ». وکانَ یَقُولُ: «إنَّ اللهَ وَمَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى الصُّفُوفِ الأُوَلِ». [روایت ابوداود با اِسناد صحیح]([10])
ترجمه: براء بن عازب$ میگوید: رسولاللهr در میان صفها حرکت میکرد و بر سینهها و شانههایمان دست میزد و میفرمود: «پس و پیش نایستید که دلهایتان دچار اختلاف میشود». و میفرمود: «همانا الله و فرشتگانش بر صفهای اول درود میفرستند».
1098- وعن ابن عمرَ$: أنَّ رسول اللهr قَالَ: «أقیمُوا الصُّفُوفَ، وَحَاذُوا بَیْنَ المَنَاکِبِ، وَسُدُّوا الخَلَلَ، وَلِینوا بِأیْدِی إخْوانِکُمْ، ولا تَذَرُوا فُرُجَاتٍ للشَّیْطَانِ، وَمَنْ وَصَلَ صَفّاً وَصَلَهُ اللهُ، وَمَنْ قَطَعَ صَفّاً قَطَعَهُ اللهُ». [روایت ابوداود با اِسناد صحیح]([11])
ترجمه: ابنعمر$ میگوید: رسولاللهr فرمود: «صفها را برابر و منظم کنید و شانهها را برابر سازید و در برابر دستان برادرانتان - که صفها را مرتب میکنند- نرم باشید - و با آنان همکاری کنید- و هیچ جای خالی و شکافی برای شیطان باقی نگذارید. و هرکس، صفی را پیوسته و مرتب بدارد، الله او را از رحمت خویش بهرهمند میکند و هرکس در صفی جای خالی و فاصله بیندازد، الله او را از رحمتش جدا میگرداند».
1099- وعن أنسt أنَّ رسول اللهr قَالَ: «رُصُّوا صُفُوفَکُمْ، وَقَارِبُوا بَیْنَهَا، وَحَاذُوا بِالأعْنَاقِ؛ فَوَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ إنِّی لأَرَى الشَّیْطَانَ یَدْخُلُ مِنْ خَلَلِ الصَّفِّ، کَأَنَّهَا الحَذَفُ». [حدیث صحیحیست که ابوداود آنرا با اِسنادی مطابق شرط مسلم روایت کرده است.]([12])
ترجمه: انسt میگوید: رسولاللهr فرمود: «صفهایتان را منظم و بدون فاصله بگردانید و آنها را به هم نزدیک بگیرید و گردنها را با هم برابر سازید (و در یک خطّ راست بایستید)؛ سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، من شیطان را میبینم که بهسان گوسفندان کوچک و سیاهِ یَمَن، خود را در جاهای خالیِ صفها جا میدهد».
شرح
این احادیث
نیز در فضیلت صف نخست و اهمیت تکمیل صفهاست؛ یعنی باید صفها را به ترتیب، کامل
کنیم. در این احادیث بدین نکته تصریح شده است که پیامبرr سینهها و شانههای یارانش را دست میزد تا صفهایشان را راست و
منظم
کند و میفرمود: «پس و پیش
نایستید که دلهایتان دچار اختلاف میشود».
پیامبرr همواره در میان صفها حرکت میکرد و با دست مبارکش صفها را راست و مرتب میساخت.
در دوران امیرالمؤمنین عمر و نیز در دوران عثمان$ که جمعیت مسلمانان افزایش چشمگیری یافت، عدهای از سوی خلیفه مأمور راست کردن صفها بودند و چون نزد امام میآمدند و به او خبر میدادند که صفها کامل و مرتباند، تکبیرِ نماز را میگفت. این، نشانگر توجه ویژهی پیامبرr و خلفای راشدین# به مرتب بودن صفهاست که صفها را راست و مرتب میکردند و دستور میدادند که نمازگزاران هیچ جای خالی یا شکافی در میان صفها برای شیاطین باقی نگذارند تا نمازشان کامل باشد؛ زیرا منظم بودن صفها، بخشی از اقامهی نماز و جزو کمالِ آن است.
***
1100- وعنه: أنَّ رسول اللهr قَالَ: «أتِمُّوا الصَّفَّ المُقَدَّمَ، ثُمَّ الَّذِی یَلِیهِ، فَمَا کَانَ مِنْ نَقْصٍ فَلْیَکُنْ فی الصَّفِّ المُؤَخَّرِ». [روایت ابوداود با اِسناد صحیح]([13])
ترجمه: انسt میگوید: رسولاللهr فرمود: «ابتدا صفِ جلو را کامل کنید و سپس صفِ بعدی را؛ اگر کمبودی در شمارِ نمازگزاران بود - و یک صفِ کامل نمیشدند- این کاستی باید در صفِ آخر باشد؛ (نه در صفوف جلو)».
1101- وعن عائشة& قالت: قال رَسُول اللهِr: «إنَّ اللهَ وَمَلاَئِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى مَیَامِنِ الصُّفُوفِ». [روایت ابوداود با اِسنادی مطابق شرط مسلم؛ البته در میان راویانش، فردیست که در توثیق وی اختلاف است.]([14])
ترجمه: عایشه& میگوید: رسولاللهr فرمود: «الله و فرشتگانش بر کسانی که در سمت راستِ صفها هستند، درود میفرستند».
1102- وعن البراءt قال: کُنَّا إذَا صَلَّیْنَا خَلْفَ رَسُول اللهِr أحْبَبْنَا أنْ نَکُونَ عَنْ یَمِینهِ، یُقْبِلُ عَلَیْنَا بِوَجْهِهِ، فَسَمِعْتُهُ یَقُولُ: «رَبِّ قِنی عَذَابَکَ یَوْمَ تَبْعَثُ - أو تَجْمَعُ - عِبَادَکَ». [روایت مسلم]([15])
ترجمه: براءt میگوید: هنگامیکه پُشت سر رسولاللهr نماز میگزاردیم، دوست داشتیم که در سمتِ راست او باشیم تا به ما رو کند.([16]) از آن بزرگوار شنیدم که میگفت: «رَبِّ قِنی عَذَابَکَ یَوْمَ تَبْعَثُ - أو تَجْمَعُ - عِبَادَکَ». یعنی: «پروردگارا! روزی که بندگانت را برمیانگیزی- یا آنان را گرد میآوری- مرا از عذاب خویش حفظ کن».
1103- وعن أبی هریرةt قال: قال رَسُول اللهِr: «وَسِّطُوا الإمَامَ، وَسُدُّوا الخَلَلَ». [روایت ابوداود]([17])
ترجمه: ابوهریرهt میگوید: رسولاللهr فرمود: «امام را در وسط قرار دهید و فاصلهها را پُر کنید».
شرح
پیشتر بیان شد که پیامبرr به تکمیل صفها یکی پس از دیگری و بهترتیب، امر کرد و خبر داد که الله و فرشتگانش بر صفهای نخست درود میفرستند. در حدیث انس بن مالکt آمده است: رسولاللهr فرمود: «ابتدا صفِ جلو را کامل کنید و سپس صفِ بعدی را؛ اگر کمبودی در شمارِ نمازگزاران بود - و یک صفِ کامل نمیشدند- این کاستی باید در صفِ آخر باشد؛ (نه در صفوف جلو)». از این حدیث روشن میشود که بستنِ صف، پیش از کامل شدن صفِ جلوتر، بر خلافِ سنت است؛ بلکه سنت، این است که تا صفِ اول کامل نشده، هیچکس در صف دوم نایستد و نیز تا صفِ دوم کامل نگردیده، صف سوم را تشکیل ندهند و به همین ترتیب تا آخِر.
از جمله احادیثی که مؤلف/ در این باب آورده، حدیثیست بدین مضمون که رسولاللهr فرموده است: «الله و فرشتگانش بر کسانی که در سمت راستِ صفها هستند، درود میفرستند». البته در میان راویانش، فردیست که در توثیق وی اختلاف نظر وجود دارد؛ لذا این حدیث، ضعیف است؛ اگرچه اِسنادش مطابق شرط مسلم میباشد.([18])
در آخرین حدیث آمده است که رسولاللهr فرمود: «امام را در وسط قرار دهید». از اینرو در ابتدای هجرت، مردم در هنگام صف بستن در صورتیکه سه نفر بودند، همه در یک صف میایستادند و امام در وسط قرار میگرفت؛ و این، نشان میدهد که وسط قرار گرفتن امام، حایز اهمیت است. لذا این، اشتباه است که نمازگزاران هنگام صف بستن، آنقدر به قرار گرفتن در سمت راست امام توجه کنند که از سمت چپ غافل شوند و در نتیجه شمارِ کسانی که در سمت چپ امام قرار میگیرند، اندک است؛ این، بر خلافِ سنت میباشد و سنت، این است که هر دو طرف صف، باید از لحاظ شمارِ نمازگزارانی که در آن هستند، یکسان یا نزدیک به هم باشد؛ در صورتی که هر دو سوی صف برابر باشد، میگوییم: سمت راست برتری دارد. گفتنیست: اگر شمار نمازگزارانی که در سمت راست امام قرار میگیرند، یک یا دو نفر بیش از نمازگزارانِ سمت چپ باشد، ایرادی ندارد. ایراد و خلافِ سنت، در این است که جمع زیادی از نمازگزران در سمت راست امام قرار بگیرند و سمت چپ، فقط شمار اندکی از نمازگزاران باشند. اگرچه پیشتر حدیثی بدین مضمون گذشت که: «الله و فرشتگانش بر کسانی که در سمت راستِ صفها هستند، درود میفرستند»، اما همانگونه که بیان شد: در میان راویانش، فردیست که در توثیق وی اختلاف نظر وجود دارد؛ لذا این حدیث، ضعیف است. والله اعلم.
***
([1]) صحیح مسلم، ش: 430.
([2]) صحیح بخاری، ش: 615؛ و صحیح مسلم، ش: 437. این حدیث پیشتر بهشمارهی 1040 گذشت.
([3]) صحیح مسلم، ش: 440.
([4]) صحیح مسلم، ش: 438.
([5]) صحیح مسلم، ش: 432. [این حدیث پیشتر بهشمارهی 354 آمده است. (مترجم)]
([6]) صحیح بخاری، ش: 723؛ و صحیح مسلم، ش: 433.
([7]) صحیح بخاری، ش: 725؛ و صحیح مسلم، ش: 425.
([8]) صحیح بخاری، ش: 717؛ و صحیح مسلم، ش: 436. [این حدیث پیشتر بهشمارهی 164 آمده است. (مترجم)]
([9]) نگا: حدیث شمارهی 1093. [مترجم]
([10]) صحیح الجامع، ش: 7256؛ و صحیح أبی داود، ش: 670؛ و صحیح النسائی، از آلبانی/ ش: 781.
([11]) صحیح الجامع، ش: 1187؛ السلسلۀ الصحیحۀ، ش: 743؛ و صحیح أبی داود، ش: 672؛ آلبانی/ در مشکاۀ المصابیح، ش: 1102 این حدیث را صحیح دانسته است.
([12]) صحیح الجامع، ش: 3505؛ صحیح أبی داود، ش: 673؛ آلبانی/ در مشکاۀ المصابیح، ش: 1093 این حدیث را صحیح دانسته است.
([13]) صحیح الجامع، ش: 112؛ صحیح أبی داود، ش: 673؛ آلبانی/ در مشکاۀ المصابیح، ش: 1094 این حدیث را صحیح دانسته است.
([14]) ضعیف است؛ نگا: ضعیف الجامع، ش: 1668؛ و ضعیف أبی داود، ش: 103 از آلبانی رحمهالله.
([15]) صحیح مسلم، ش: 709.
([16]) یعنی صحابه دوست داشتند که سمتِ راستِ رسولاللهr بنشینند تا سیمای مبارک آن بزرگوار رو به آنها باشد؛ زیرا در روایتی از انسt آمده است: رسولاللهr غالباً پس از نماز به سمت راستِ خود میگردید. [مترجم]
([17]) ضعیف است؛ نگا: ضعیف الجامع، ش: 6122؛ و ضعیف أبی داود، ش: 105؛ آلبانی/ گوید: بخش دوم این حدیث، شاهدی صحیح از حدیث ابنعمر دارد [که پیشتر بهشمارهی 1098 گذشت.]
([18]) علامه آلبانی/ در مقدمهی کتاب، در اینباره مفصل سخن گفته است. [مترجم]