ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
176- اگر داری بهسوی الله حرکت میکنی آدرس او را را تنها از خود او بخواه.
177- کسی که توانایی یاری مظلوم را ندارد [حداقل] ظالم را ستایش نکند. زیرا کسانی که عادت به شنیدن ستایشِ بدون نصیحت دارند دست به ستمگری میزنند، چراکه ستایش [بدون نصیحت] باعث فراموشی و سرکشی انسان میشود.
178- ممکن است خداوند کافر را به سبب عدالتش بالا ببرد و مسلمان را به سبب ستمگریاش پست کند.
۱۷۹- اثر اعمال نیک بر چهرهٔ انسان نمودار میشود:
﴿...تَعۡرِفُ فِی وُجُوهِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ ٱلۡمُنکَرَۖ...﴾ [الحج: 72].
«...در چهرهٔ کسانی که کفر ورزیدهاند [اثر] منکر را تشخیص میدهی...».
﴿...سِیمَاهُمۡ فِی وُجُوهِهِم مِّنۡ أَثَرِ ٱلسُّجُودِۚ...﴾ [الفتح: 29].
«...نشانهٔ [مشخصهٔ] آنان بر اثر سجود در چهرههایشان است...».
180- حقوقی که اسلام برای حیوانات به رسمیت شناخته بزرگتر از حقوقی است که غرب برای انسان در نظر گرفته، اما عدالت در «شرقی» که اسلام را ضایع ساخته و «غربی» که مرز انسان و حیوان را از بین برده، گم شده است.
171- انجام دادن گناه نزد الله آسانتر از متهم کردن بیگناهان است:
﴿وَمَن یَکۡسِبۡ خَطِیَٓٔةً أَوۡ إِثۡمٗا ثُمَّ یَرۡمِ بِهِۦ بَرِیٓٔٗا فَقَدِ ٱحۡتَمَلَ بُهۡتَٰنٗا وَإِثۡمٗا مُّبِینٗا١١٢﴾ [النساء: 112].
«و هر کس خطا یا گناهی مرتکب شود سپس آن را به بیگناهی نسبت دهد قطعا بهتان و گناه آشکاری به دوش کشیده است».
172- نیکی به والدین یا بدرفتاری نسبت به آنان وامی است که خیلی زود بازپرداخت میشود و نوهها به جای پدربزرگان آن را پرداخت میکنند. در اثر آمده که: «در حق والدین خود نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند».
173- هر رسالت حقی ناگزیر باید مورد تهمت و جوسازی اهل باطل قرار گیرد، اما همیشه دلایل آشکار قویتر از شایعههاست. جابر س میگوید: «مُضریان و یمنیان به هر کس که میخواست به مکه برود میگفتند: مواظب باش جوانک قریش فریبت ندهد!».
174- فتنهها در راه حق قرار میگیرند تا رهروان صادق را از رهروان دروغگو جدا سازند:
﴿وَلَقَدۡ فَتَنَّا ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۖ فَلَیَعۡلَمَنَّ ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ صَدَقُواْ وَلَیَعۡلَمَنَّ ٱلۡکَٰذِبِینَ٣﴾ [العنکبوت: 3].
«و بیشک کسانی که پیش از آنان بودند را مورد آزمایش قرار دادیم تا الله آنانی را که راست گفتهاند معلوم دارد و دروغگویان را [نیز] بداند».
175- اهل هوا و هوس هر چه بیشتر اندیشه کند بیشتر منحرف میشود و هر گاه دست از هوای نفس بردارد همان تفکر اندک نیز برایش کافی است:
﴿إِنَّهُۥ فَکَّرَ وَقَدَّرَ١٨ فَقُتِلَ کَیۡفَ قَدَّرَ١٩ ثُمَّ قُتِلَ کَیۡفَ قَدَّرَ٢٠ ثُمَّ نَظَرَ٢١﴾ [المدثر: 18-21].
«او اندیشید و سنجید (18) کشته باد که چگونه سنجید (19) سپس کشته باد! چگونه سنجید (20) سپس نظر انداخت».
166- بر پیشانی دجال کلمهٔ «کافر» نوشته شده اما با این وجود پیروانی خواهد داشت که به دنبال «ایمان» هستند! چه رسد به کسی که در ظاهر پرچم حق به دست گرفته و در پنهان کمر به نابودی آن بسته است؟
167- کاری که خداوند با ظالم میکند سختتر از کاری است که ظالم با مظلوم میکند، زیرا خداوند همهٔ ستمهایی که وی انجام داده را در یک روز جمع میکند [و او را به مجازات میرساند]. در اثر آمده که: «روز [مجازات] مظلوم بر ظالم، سختتر از روز [ستم] ظالم بر مظلوم است».
168- گناه دارای درد است و کار نیک دارای احساس انسی است که فقط مومن آن را احساس میکند. در حدیث آمده که رسول الله ص فرمودند: «اگر گناهت باعث ناراحتی، و کار نیکت باعث خوشحالیات شود مومن هستی» [صحیح الترغیب و الترهیب].
169- فاصلهٔ میان سلامت و هلاکت تنها گذاشتن یک گام اشتباه است. اگر خداوند برای کسی ارادهٔ هلاکت کند او را از دیدن آن اشتباه کور میکند.
170- مایوس شدن از رحمت خداوند پس از انجام یک گناه، از خود آن گناه بدتر است، زیرا رحمت الله گستردهتر از یاس و نومیدی است:
﴿...وَمَن یَقۡنَطُ مِن رَّحۡمَةِ رَبِّهِۦٓ إِلَّا ٱلضَّآلُّونَ﴾ [الحجر: 56].
«...و جز گمراهان چه کسی از رحمت پروردگارش نومید میشود؟».
161- بیشائبهترین حقی که ممکن است انسان به آن معتقد شود هنگامی است که تک و تنها و بدون هیچ عامل موثری با خود فکر کند. همهٔ این عوامل موثر هنگام مرگ از بین میروند:
﴿لَّقَدۡ کُنتَ فِی غَفۡلَةٖ مِّنۡ هَٰذَا فَکَشَفۡنَا عَنکَ غِطَآءَکَ فَبَصَرُکَ ٱلۡیَوۡمَ حَدِیدٞ٢٢﴾ [ق: 22].
«بیشک از این [حال سخت مرگ] در غفلت بودی ولی [اکنون] ما پردهات را از جلوی چشمانت برداشتیم و دیدهات امروز تیز است».
162- ممکن است ستمگر با ستم در حق دیگران همه چیز را به دست آورد اما همهٔ آنچه را با ستم بنا کرده است با دعای مظلوم از دست میدهد. رسول الله ص میفرماید:
«الله ﻷ به ستمگر فرصت میدهد اما اگر او را گرفتار کرد دیگر رهایش نمیکند» [مسلم]
163- هنگام بیان حق از دشمنی کسی نگریز که در دشمنی با الله گرفتار خواهی شد.
164- هر کس با داشتن چیزی بر الله تکبر بورزد، الله با همین چیز او را مجازات خواهد کرد؛ فرعون با جریان رودها از زیر قصرهایش تکبر میورزید:
﴿...وَهَٰذِهِ ٱلۡأَنۡهَٰرُ تَجۡرِی مِن تَحۡتِیٓۚ...﴾ [الزخرف: 51].
«... و این رودها از زیر [قصرهای] من در جریان است...».
بنابراین خداوند همان آب را بر رویش جاری کرد:
﴿...فَغَشِیَهُم مِّنَ ٱلۡیَمِّ مَا غَشِیَهُمۡ﴾ [طه: 78].
«... پس آنچه از دریا آنان را فرو پوشیانید، فرو پوشانید».
165- جلوه دادن حرامها به صورت مباحات روشی است که ابلیس آن را با آدم آغاز کرد و نسل شیطان نیز پس از او از این روش پیروی میکنند:
﴿فَوَسۡوَسَ إِلَیۡهِ ٱلشَّیۡطَٰنُ قَالَ یَٰٓـَٔادَمُ هَلۡ أَدُلُّکَ عَلَىٰ شَجَرَةِ ٱلۡخُلۡدِ وَمُلۡکٖ لَّا یَبۡلَىٰ١٢٠﴾ [طه: 120].
«پس شیطان او را به وسوسه انداخت و گفت: ای آدم آیا تو را به درخت جاودانگی و ملکی که زایل نمیشود راهنمایی کنم؟»
156- زیادهروی در انکارِ منکر به صورت پنهانی باعث زیاد شدن فساد علنی میشود، و زیادهروی در انکار منکر به صورت علنی باعث فساد پنهانی میشود. تنها «اعتدال» است که بیماری فسق و نفاق را درمان میکند.
157- از بهترین اعمال روز جمعه درود فرستادن بر پیامبر ص است، زیرا جمعه بهترین روزها، و او ص بهترین پیامبران است.
158- حق هر چه هم در ذات خود قوی باشد برای آنکه تاثیر بگذارد باید صاحبش نسبت به آن اطمینان داشته باشد. الله متعال [خطاب به موسی علیه السلام] میفرماید:
﴿...فَخُذۡهَا بِقُوَّةٖ...﴾ [الأعراف: 145].
«... پس آن [الواح تورات] را محکم بگیر...».
و [خطاب به بنی اسرائیل] میفرماید:
﴿...خُذُواْ مَآ ءَاتَیۡنَٰکُم بِقُوَّةٖ...﴾ [البقرة: 63].
«...آنچه را به شما دادهایم محکم بگیرید...».
و [خطاب به یحیی ÷] میفرماید:
﴿...خُذِ ٱلۡکِتَٰبَ بِقُوَّةٖۖ...﴾ [مریم: 12].
«... کتاب را محکم بگیر...».
159- یکی از لغزشگاههای علما هنگام اختلاف حکومتها این است که هر عالمی به نام خداوند از حاکم خود حمایت کند و برای غیر الله از کتاب الله دلیل بیاورد، و حق همهٔ امت را به یک شخص یا یک حکومت محدود نماید.
160- حرامترین مال، مالی است که عالم برای سکوت در برابر باطل میگیرد. چنین مالی از ربا حرامتر است زیرا ربا ستمی خاص است و سکوت در برابر ظلم، ستمی است فراگیر:
﴿سَمَّٰعُونَ لِلۡکَذِبِ أَکَّٰلُونَ لِلسُّحۡتِۚ...﴾ [المائدة: 42].
«پذیرا و شنوای دروغ هستند [و] بسیار مال حرام میخورند...».