سورۀ حَشْر
1- ﴿سَبَّحَ لِلَّهِ﴾: خدا را پاک ومنزه میداند و ستایش میکند.
2- ﴿ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ﴾: یهود بنینضیر را در نزدیک مدینه.
2- ﴿لِأَوَّلِ ٱلۡحَشۡرِ﴾: در اولین اخراج و تبعید به شام.
2- ﴿فَأَتَىٰهُمُ ٱللَّهُ﴾: امر و عذاب خدا برآنها آمد.
2- ﴿لَمۡ یَحۡتَسِبُواْ﴾: گمان نمیکردند و به ذهن آنها هم خطور نمیکرد.
2- ﴿قَذَف﴾: افکند.
3- ﴿ٱلۡجَلَآءَ﴾: با زن و فرزندان از وطن بیرون شدن.
4- ﴿شَآقُّواْ﴾: دشمنی و نافرمانی کردند.
5- ﴿مِّن لِّینَةٍ﴾: درخت خرما یا درخت شایسته خرما را.
5- ﴿عَلَىٰٓ أُصُولِهَا﴾: بر ساقهاش.
6- ﴿مَآ أَفَآءَ ٱللَّهُ﴾: آنچه خدا عاید گردانید.
6- ﴿فَمَآ أَوۡجَفۡتُمۡ عَلَیۡهِ﴾: بخاطر بدست آوردن آن نتاختید.
6- ﴿رِکَابٖ﴾: آنچه سوار شوند خصوصاً شتر.
7- ﴿دُولَةَۢ بَیۡنَ ٱلۡأَغۡنِیَآءِ﴾: این اموال تنها در میان توانگران دست بدست نگردد.
9- ﴿تَبَوَّءُو ٱلدَّارَ وَٱلۡإِیمَٰنَ﴾: مدینه را وطن خود قرار دادند و به خلوص نیت ایمان آوردند.
9- ﴿حَاجَةٗ﴾: سوزش دل و حسد.
9- ﴿خَصَاصَةٞ﴾: فقر و احتیاج.
9- ﴿مَن یُوقَ﴾: کسیکه دور نگاه داشته شود.
9- ﴿شُحَّ نَفۡسِهِ﴾: از بخل و حرص خویش.
10- ﴿غِلّٗا﴾: هیچ حقد، کینه و خیانتی.
14- ﴿بَأۡسُهُم بَیۡنَهُمۡ شَدِیدٞ﴾: جنگ آنها در میان خودشان سختتر است.
14- ﴿قُلُوبُهُمۡ شَتَّىٰ﴾ : بین خود اختلاف دارند و دلهاشان پراکنده است.
15- ﴿وَبَالَ أَمۡرِهِمۡ﴾: عاقبت بد کفر خود را.
19- ﴿نَسُواْ ٱللَّهَ﴾: اوامر و نواهی خدا را مراعات نکردند.
19- ﴿فَأَنسَىٰهُمۡ أَنفُسَهُمۡ﴾: پس خدا هم خود آنها را از یاد خودشان برد، کار خیری به نفع آخرت خود انجام ندادند.
21- ﴿خَٰشِعٗا﴾: فروتن و فرمانبردار.
21- ﴿مُّتَصَدِّعٗا﴾: پاره پاره.
23- ﴿ٱلۡمَلِکُ﴾: مالک و متصرف تمام اشیاء.
23- ﴿ٱلۡقُدُّوسُ﴾: دور ازهمه نقصها و در کمال پاکیزگی است.
23- ﴿ٱلسَّلَٰمُ﴾: سالم از عیب و نقص.
23- ﴿ٱلۡمُؤۡمِنُ﴾: پیامبران خود را با معجزه تأیید و تصدیق میکند.
23- ﴿ٱلۡمُهَیۡمِنُ﴾: حافظ و مراقب تمام اشیاء.
23- ﴿ٱلۡعَزِیزُ﴾: قوی و غالب.
23- ﴿ٱلۡجَبَّارُ﴾: قهار یا بلند مرتبه.
23- ﴿ٱلۡمُتَکَبِّرُ﴾: کبریا و با جاه و جلال.
24- ﴿ٱلۡبَارِئُ﴾: ایجاد کننده.
24- ﴿ٱلۡمُصَوِّرُ﴾: خالق صورتها به هر شکل که بخواهد.
24- ﴿ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ﴾: نامهای نیکو با معانی نیکو.
1- ﴿تُجَٰدِلُکَ﴾: با تو گفتگو میکرد و سخن را تکرار مینمود.
1- ﴿تَحَاوُرَکُمَآ﴾: گفتگوی شما را.
2- ﴿یُظَٰهِرُون﴾: همسر خود را مانند مادر خود تحریم میکنند.
2- ﴿مُنکَرٗا مِّنَ ٱلۡقَوۡلِ﴾: سخن زشت که شایسته شرع و عقل نباشد.
2- ﴿زُورٗا﴾: دروغ، بیهوده و منحرف از حق.
3- ﴿یَتَمَآسَّا﴾: به مقاربت یا انگیزه آن از هم لذت ببرند.
5- ﴿یُحَآدُّونَ﴾: مخالفت و دشمنی میکنند.
5- ﴿کُبِتُواْ﴾: خوار یا نابود یا لعنت میشوند.
6- ﴿أَحۡصَىٰهُ ٱللَّهُ﴾: خدا از آن کاملاً اَگاه است.
7- ﴿نَّجۡوَىٰ ثَلَٰثَةٍ﴾: سه نفر با هم زار نهانی بگویند.
7- ﴿هُوَ رَابِعُهُمۡ﴾: خدا چهارم آنها و از نجوای آنها آگاه است.
7- ﴿هُوَ مَعَهُم﴾: خدا با آنها و از همه چیز آگاه است.
8- ﴿لَوۡلَا یُعَذِّبُنَا﴾: چرا ما را عذاب نمیکند.
8- ﴿حَسۡبُهُمۡ جَهَنَّمُ﴾: برای تعذیب و شکنجه آنان جهنم کافی است.
8- ﴿یَصۡلَوۡنَهَا﴾: به دوزخ داخل میشوند یا سختی آن را میکشند.
10- ﴿إِنَّمَا ٱلنَّجۡوَىٰ﴾: بدون شک نجوای که نهی شده.
10- ﴿لِیَحۡزُنَ﴾: تا اندهگین کند.
11- ﴿تَفَسَّحُواْ فِی ٱلۡمَجَٰلِسِ﴾: در مجالس جای را بر دیگران فراخ کنید و پیوست با هم ننشنید.
11- ﴿ٱنشُزُواْ﴾: بخاطر فراخ شدن مجلس یا عبادت یا کار خیر دیگر برخیزید.
13- ﴿ءَأَشۡفَقۡتُمۡ﴾: آیا از فقر ترسیدید.
13- ﴿تَابَ ٱللَّهُ عَلَیۡکُمۡ﴾: با نسخ حکم آن بر شما آسان کرد.
14- ﴿إِلَى ٱلَّذِینَ﴾: منافقانی را که.
14- ﴿تَوَلَّوۡاْ قَوۡمًا﴾: با یهود دوستی کردند.
14- ﴿غَضِبَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِم﴾: خدا بر یهود غضب کرده است.
16- ﴿جُنَّةٗ﴾: به جان و مال خود سپر قرار دادند.
17- ﴿لَّن تُغۡنِیَ...﴾: هرگز دفاع نمیکند...
19- ﴿ٱسۡتَحۡوَذَ عَلَیۡهِمُ﴾: بر عقل آنها غلبه یافته است.
20- ﴿یُحَآدُّونَ﴾: مخالفت و دشمنی میکنند.
20- ﴿فِی ٱلۡأَذَلِّینَ﴾: در میان ذلیلترین مردمانند.
21- ﴿عَزِیزٞ﴾: همواره بر دشمنانش پیروز و شکست ناپذیر است.
22- ﴿بِرُوحٖ مِّنۡهُ﴾: به نوریکه بر دل آنها میافکند یا به قرآن.
1- ﴿سَبَّحَ لِلَّهِ﴾: خدا را به پاکی یاد و ستایش کرد.
1- ﴿ٱلۡعَزِیزُ﴾: بر همه چیز توانا و غالب است.
3- ﴿ٱلۡأَوَّلُ﴾: از همه موجودات پیش است.
3- ﴿ٱلۡأٓخِرُ﴾: بعد از نابودی موجودات باقی است.
3- ﴿ٱلظَّٰهِرُ﴾: وجود او با دلایل روشن، آشکار است.
3- ﴿ٱلۡبَاطِنُ﴾: حقیقت ذات او تعالی از عقل و ادراک پنهان است.([1])
4- ﴿ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ﴾: استوایکه شایان کمال او تعالی است.
4- ﴿مَا یَلِجُ﴾: آنچه داخل میشود از قبیل باران و غیره.
4- ﴿مَا یَعۡرُجُ فِیهَا﴾: آنچه به سوی آسمان بالا میرود از قبیل فرشتگان و اعمال بندگان.
4- ﴿هُوَ مَعَکُمۡ﴾: او از همه چیز اَگاه و با شماست.
6- ﴿یُولِجُ ٱلَّیۡلَ﴾: شب را داخل میکند.
10- ﴿قَبۡلِ ٱلۡفَتۡحِ﴾: پیش از فتح مکه یا صلح حدیبیه.
10- ﴿ٱلۡحُسۡنَىٰ﴾: پاداش نیکو، جنت.
11- ﴿قَرۡضًا حَسَنٗا﴾: کار ثوابی را از طیب خاطر انجام بدهد.
13- ﴿ٱنظُرُونَا﴾: منتظر ما بمانید.
13- ﴿نَقۡتَبِسۡ﴾: روشنایی بگیریم.
14- ﴿بِسُورٖ﴾: دیواری بین بهشت و دوزخ، اعراف.
14- ﴿یُنَادُونَهُمۡ﴾: منافقها مسلمانان را صدا میکنند.
14- ﴿فَتَنتُمۡ أَنفُسَکُمۡ﴾: با اختیار نفاق خود را نابودکرید.
14- ﴿تَرَبَّصۡتُمۡ﴾: انتظار داشتید به مسلمانان حوادث ناگوار برسد.
14- ﴿غَرَّتۡکُمُ ٱلۡأَمَانِیُّ﴾: آرزوهای بیهوده شما را فریفت.
14- ﴿ٱلۡغَرُورُ﴾: شیطان و هر فریبندهای.
15- ﴿هِیَ مَوۡلَىٰکُمۡ﴾: دوزخ به شما مناسب است.
16- ﴿أَلَمۡ یَأۡنِ﴾: آیا وقت آن نرسیده. ﴿أَن تَخۡشَعَ﴾: که فروتنی کند.
16- ﴿ٱلۡأَمَدُ﴾: زمان.
20- ﴿تَکَاثُرٞ...﴾: مباهات است به افزونی...
20- ﴿أَعۡجَبَ ٱلۡکُفَّارَ﴾: کشاورزان را به شگفت آورد.
20- ﴿یَهِیجُ﴾: بسیار خشک شود.
20- ﴿یَکُونُ حُطَٰمٗا﴾: بعد از خشک شدن بشکند و پوسیده گردد.
21- ﴿سَابِقُوٓاْ﴾: بشتابید.
22- ﴿نَّبۡرَأَهَآ﴾: این کائنات را خلق نماییم.
23- ﴿لِّکَیۡلَا تَأۡسَوۡاْ﴾: تا حزین و نومید نشوید.
23- ﴿لَا تَفۡرَحُواْ﴾: به غرور و تکبر شادی نکنید.
23- ﴿مُخۡتَالٖ فَخُورٍ﴾: متکبر خودستا را.
25- ﴿ٱلۡمِیزَانَ﴾: عدالت را که به اجرای آن دستور دادیم یا همین ترازوی معروف را.
25- ﴿أَنزَلۡنَا ٱلۡحَدِیدَ﴾: آهن را آفریدیم یا برای مردم مهیا ساختیم.
25- ﴿بَأۡسٞ شَدِیدٞ﴾: نیروی قوی.
27- ﴿قَفَّیۡنَا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم﴾: بعد از آنها فرستادیم.
27- ﴿ٱلۡإِنجِیلَ﴾: انجیل را، سپستحریفش نموند.
27- ﴿ٱلَّذِینَ ٱتَّبَعُوهُ﴾: کسانیکه از دین او پیروی کردند.
27- ﴿رَأۡفَةٗ وَرَحۡمَةٗ﴾: نرمی و مهربانی.
27- ﴿رَهۡبَانِیَّةً﴾: زیاده روی در عبادت.
27- ﴿مَا کَتَبۡنَٰهَا عَلَیۡهِمۡ﴾: ما این رهبانیت را برآنها فرض نکرده بودیم بلکه آنها از پیش خود ساختند.
27- ﴿فَمَا رَعَوۡهَا﴾: آن را رعایت نکردند، بلکه جانشینهای ایشان آن گم و به دین عیسی انکار کردند.
28- ﴿یُؤۡتِکُمۡ کِفۡلَیۡنِ﴾: به شما دو اجر میدهد.
29- ﴿لِّئَلَّا یَعۡلَمَ﴾: تا بداند «لا» زاید است.
[1]- بهتر و شایستهتر این بود که این دو نام خداوند یعنی ظاهر و باطن را بر اساس همان تفسیری که پیامبر ج تفسیر نموده تفسیر میکرد. پیامبر ج میفرماید: «وأنت الظاهر فلیس فوقک شیء، وأنت الباطن فلیس دونک شیء» «تو ظاهر هستی پس هیچ چیزی بالاتر از تو نیست و تو باطن هستی پس هیچ چیزی از تو دور و مخفی نیست». بنابراین اسم ظاهر بیانگر بالا بودن او بر آفریدههایش دارد و اسم باطن بیانگر احاطهی علم او است و اینکه هیچ چیز از او پنهان نمیماند، شنواییاش گنجایش تمامی صداها را دارد و بیناییاش همهی آفریدهها را زیر نظر دارد. (برگرفته از مقاله «التعقیبات المفیدة على کتاب کلمات القرآن تفسیر وبیان للشیخ مخلوف»، نوشتهای دکتر محمد بن عبدالرحمن الخمیس).
1- ﴿وَقَعَتِ ٱلۡوَاقِعَةُ﴾: با نفخه رستاخیز قیامت برپا شود.
3- ﴿خَافِضَةٞ رَّافِعَةٌ﴾: آن روز گناهکاران را پست و نیکو کاران را سرافراز میگرداند.
4- ﴿رُجَّتِ ٱلۡأَرۡضُ﴾: زمین به شدت لرزانده شود.
5- ﴿بُسَّتِ ٱلۡجِبَالُ﴾: کوهها مانند تلخان کوبیده و ریزریز شوند.
6- ﴿هَبَآءٗ مُّنۢبَثّٗا﴾: غبار پراکنده.
7- ﴿کُنتُمۡ أَزۡوَٰجٗا﴾: شما دسته دسته شوید.
8- ﴿فَأَصۡحَٰبُ ٱلۡمَیۡمَنَةِ﴾: اهل سعادت و برکت یا ناحیه راست.
9- ﴿أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَشَۡٔمَةِ﴾: اهل شقاوت یا ناحیه چپ.
13- ﴿ثُلَّةٞ﴾: گروه بیشتر.
15- ﴿سُرُرٖ مَّوۡضُونَةٖ﴾: به تختهایکه به استحکام خاص از طلا بافته شدهاند.
17- ﴿وِلۡدَٰنٞ مُّخَلَّدُونَ﴾: نوجوانانیکه همیشه جوان و زیبا باقی میمانند.
18- ﴿بِأَکۡوَابٖ﴾: با جامها.
18- ﴿أَبَارِیقَ﴾: ظرفها.
18- ﴿کَأۡسٖ﴾: شراب یا جام شراب.
18- ﴿مِّن مَّعِینٖ﴾: از چشمههای شراب.
19- ﴿یُصَدَّعُونَ عَنۡهَا﴾: نوشیدن این شرابها دردسر ندارد.
19- ﴿لَا یُنزِفُونَ﴾: به سبب نوشیدن آن مست نمیشود.
22- ﴿حُورٌ عِینٞ﴾: زنان سفید اندام با چشمان فراخ و زیبا.
23- ﴿ٱللُّؤۡلُوِٕ ٱلۡمَکۡنُونِ﴾: مروارید نهان در صدف و مصون از تغییر.
25- ﴿لَغۡوٗا﴾: سخن بیخیر یا باطل.
25- ﴿لَا تَأۡثِیمًا﴾: نه سخن گناه آلود یا موجب گناه.
28- ﴿فِی سِدۡرٖ﴾: در سایه درخت نبق در ناز و نعمت زندگی میکنند.
28- ﴿مَّخۡضُودٖ﴾: بیخار.
29- ﴿طَلۡحٖ﴾: درخت موز یا مانند آن.
29- ﴿مَّنضُودٖ﴾: میوه آن از پایین تا بالا روی هم افتاده است.
30- ﴿ظِلّٖ مَّمۡدُودٖ﴾: سایه دایمی یا گسترده.
31- ﴿مَآءٖ مَّسۡکُوبٖ﴾: آبیکه از آبشارها میریزد و پیوسته در روی زمین جاری است.
34- ﴿مَّرۡفُوعَةٍ﴾: گرانبها، بر روی تختها یا چارپایههای بلند.
37- ﴿عُرُبًا﴾: شوهر دوست.
37- ﴿أَتۡرَابٗا﴾: هم سن و سال.
42- ﴿سَمُومٖ﴾: باد سوزان که در مسامات وارد شود.
42- ﴿حَمِیمٖ﴾: آب جوشان.
43- ﴿یَحۡمُومٖ﴾: دود غلیظ یا آتش.
44- ﴿لَا کَرِیمٍ﴾: در آن گرمی آزار دهنده سودی نمیرساند.
45- ﴿مُتۡرَفِینَ﴾: در ناز و نعمت و نفس پرست.
46- ﴿ٱلۡحِنثِ ٱلۡعَظِیمِ﴾: گناه بزرگ، شرک.
52- ﴿زَقُّومٖ﴾: درخت بسیار زشت در دوزخ.
55- ﴿شُرۡبَ ٱلۡهِیمِ﴾: مانند شتر تشنه که سیراب نشود.
56- ﴿هَٰذَا نُزُلُهُمۡ﴾: این کیفری است که به آنها مهیا شده.
56- ﴿یَوۡمَ ٱلدِّینِ﴾: روز قیامت.
58- ﴿أَفَرَءَیۡتُم﴾: به من خبر دهید.
58- ﴿مَّا تُمۡنُونَ﴾: منیکه در رحم میریزید.
59- ﴿تَخۡلُقُونَهُ﴾: به صورت انسان آفریدید.
60- ﴿بِمَسۡبُوقِینَ﴾: مغلوب و عاجز.
63- ﴿مَّا تَحۡرُثُونَ﴾: دانهایکه در زمین میکارید.
64- ﴿تَزۡرَعُونَهُ﴾: او را میرویانید تا به کمال برسد.
65- ﴿حُطَٰمٗا﴾: گیاه خشک و بیفایده.
65- ﴿تَفَکَّهُونَ﴾: از دگرگونی و حالت بد او تعجب میکردید.
66- ﴿إِنَّا لَمُغۡرَمُونَ٦٦﴾: بدون شک، با از بین رفتن خوردنیها نابود خواهیم شد.
67- ﴿مَحۡرُومُونَ﴾: همگی از رزق محروم شدیم.
69- ﴿ٱلۡمُنزِلُونَ﴾: ابر یا ابر سفید.
70- ﴿جَعَلۡنَٰهُ أُجَاجٗا﴾: این آب شیرین را نمک یا تلخ میگردانیم که نوشیدنش ممکن نباشد.
71- ﴿ٱلنَّارَ ٱلَّتِی تُورُونَ﴾: آتشی را که میافروزید.
73- ﴿مَتَٰعٗا لِّلۡمُقۡوِینَ﴾: برای استفادهی مسافران صحراء یا آنهای که به آن نیاز دارند.
75- ﴿فَلَآ أُقۡسِمُ﴾: پس سوگند میخورم «لا» زائد و برای تأکید است.
75- ﴿بِمَوَٰقِعِ ٱلنُّجُومِ﴾: به غروب ستارگان یا مدار آنها.
77- ﴿إِنَّهُۥ لَقُرۡءَانٞ کَرِیمٞ٧٧﴾: این کتاب قرآنی است بسیار سودمند یا با ارزش.
78- ﴿کِتَٰبٖ مَّکۡنُونٖ﴾: کتابی است نزد پروردگار در لوح محفوظ نهان و موصون از بدی.
79- ﴿لَّا یَمَسُّهُۥٓ إِلَّا ٱلۡمُطَهَّرُونَ٧٩﴾: جز پاکیزگان نمیتوانند به آن دست زنند صفت دیگر قرآن است.
81- ﴿أَنتُم مُّدۡهِنُونَ﴾: شما اهمیت نمیدهید یاتکذیب میکنید.
83- ﴿بَلَغَتِ ٱلۡحُلۡقُومَ﴾: هنگام مرگ جان به گلو رسد.
85- ﴿نَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَیۡهِ﴾: ما به علم و قدرت خویش به او نزدیکتریم.
86- ﴿غَیۡرَ مَدِینِینَ﴾: مغلوب حکم الهی نباشید.
89- ﴿فَرَوۡحٞ﴾: برای او آسایش یا رحمت است.
89- ﴿رَیۡحَانٞ﴾: رزق نیکو.
93- ﴿فَنُزُلٞ﴾: مهمانی اوست.
93- ﴿حَمِیمٖ﴾: آب جوشان.
94- ﴿تَصۡلِیَةُ جَحِیمٍ﴾: رنج آتش دوزخ را میکشد یا به آن انداخته میشود.
2- ﴿عَلَّمَ ٱلۡقُرۡءَانَ٢﴾: قرآن را به انسان آموخت.
5- ﴿بِحُسۡبَانٖ﴾: به حساب منظم در برج خود در گردش هستند.
6- ﴿ٱلنَّجۡمُ﴾: گیاه بیساقه.
6- ﴿یَسۡجُدَانِ﴾: مطیع فرمان خدا هستند در اموریکه برای آن آفریده شدهاند.
7- ﴿وَضَعَ ٱلۡمِیزَانَ﴾: نظام عدل را روشن کرد و مردم را به پیروی از آن دستور داد.
8- ﴿أَلَّا تَطۡغَوۡاْ﴾: تا اینکه از حق و عدالت تجاوز نکنید.
9- ﴿بِٱلۡقِسۡطِ﴾: به عدالت.
9- ﴿لَا تُخۡسِرُواْ ٱلۡمِیزَانَ﴾: در وزن کردن،کم و کاست نکنید.
11- ﴿ذَاتُ ٱلۡأَکۡمَامِ﴾: خوشههای نورس و غلاف دار خرما.
12- ﴿ذُو ٱلۡعَصۡفِ﴾: پوستهدار یا کاه یا دارای برگ خشک.
12- ﴿ٱلرَّیۡحَانُ﴾: گیاه خوش بو.
13- ﴿ءَالَآءِ رَبِّکُمَا﴾: نعمتهای خدای خود.
13- ﴿تُکَذِّبَانِ﴾: ای انسان و ای جن ناسپاسی میکنید.
14- ﴿صَلۡصَٰلٖ﴾: گِل خشک صدا دهند.
14- ﴿کَٱلۡفَخَّارِ﴾: مانند گلیکه به اثر سوزاندن مثل سنگ گردد.
15- ﴿مَّارِجٖ﴾: شعله بیدود.
19- ﴿مَرَجَ ٱلۡبَحۡرَیۡنِ﴾: دو دریای شیرین و شور را در محل جریاشان روان ساخت.
19- ﴿یَلۡتَقِیَانِ﴾: در جوار هم هستند یا کناره آن دو بهم پیوست است.
20- ﴿بَیۡنَهُمَا بَرۡزَخٞ﴾: میان آن دو پرده است از زمین یا از قدرت الهی.
20- ﴿لَّا یَبۡغِیَانِ﴾: یکی بر حد دیگری تجاوز نمیکند.
24- ﴿لَهُ ٱلۡجَوَارِ﴾: کشتیهای روان از آن اوست.
24- ﴿ٱلۡمُنشََٔاتُ﴾: بادبان بلند.
24- ﴿کَٱلۡأَعۡلَٰمِ﴾: مانند کوههای سر افراشته یا کاخها.
26- ﴿فَانٖ﴾: هلاک شونده است.
27- ﴿ذُو ٱلۡجَلَٰلِ﴾: دارای جاه وجلال و استغنای مطلق.
27 - ﴿ٱلۡإِکۡرَامِ﴾: احسان کامل.
29- ﴿فِی شَأۡنٖ﴾: درکاریاست، به مقتضای حکمت حالتهای را ایجاد میکند و حالتهای را از میان میبرد.
31- ﴿سَنَفۡرُغُ لَکُمۡ﴾: بعد از مهلت دادن به محاسبه شما میپردازیم.
31- ﴿أَیُّهَ ٱلثَّقَلَانِ﴾: ای انسان و جن.
33- ﴿تَنفُذُواْ﴾: از ساحه فرمان من بیرون روید.
33- ﴿فَٱنفُذُواْ﴾: پس بروید، امر اعجازی است.
34- ﴿بِسُلۡطَٰنٖ﴾: به نیرو، قهر و غلبه خیلی بعید است...!
35- ﴿شُوَاظٞ﴾: شعلههای بیدود.
35- ﴿نُحَاسٞ﴾: مس گداخته یا دود بدون شعله.
37- ﴿فَکَانَتۡ وَرۡدَةٗ﴾: مانندگل سرخ گردد.
37- ﴿کَٱلدِّهَانِ﴾: مانند روغن زیتون در زوبان.
41- ﴿بِسِیمَٰهُمۡ﴾: از سیاهی روی و کبودی چشم آنها.
41- ﴿فَیُؤۡخَذُ بِٱلنَّوَٰصِی﴾: موی پیشانی آنها را میگیرند.
44- ﴿حَمِیمٍ ءَانٖ﴾: آب جوشان.
46- ﴿جَنَّتَانِ﴾: دو بستان یکی داخل و دیگری بیرون قصر.
48- ﴿ذَوَاتَآ أَفۡنَانٖ٤٨﴾: دارای شاخهها یا انواع میوهها.
50- ﴿عَیۡنَانِ﴾: دو چشمه، تسنیم و سلسبیل.
52- ﴿زَوۡجَا﴾: دوگونه یکی مشهور و دیگری ناشناخته.
54- ﴿إِسۡتَبۡرَقٖ﴾: دیبای ضخیم.
54- ﴿وَجَنَى ٱلۡجَنَّتَیۡنِ﴾: میوههای رسیده این دو باغ.
54- ﴿دَانٖ﴾: به دسترس تناول کننده است.
56- ﴿قَٰصِرَٰتُ ٱلطَّرۡفِ﴾: غیر از شوهر خود به دیگری نگاه نمیکنند.
56- ﴿لَمۡ یَطۡمِثۡهُنَّ﴾: پیش از شوهر هیچ کس با آنها مقاربت نکرده است.
62- ﴿وَمِن دُونِهِمَا جَنَّتَانِ٦٢﴾: غیر از آن دو باغ، دو باغ دیگر بالاتر یا پایینتر نیز است.
64- ﴿مُدۡهَآمَّتَانِ٦٤﴾: هر دو بسیار سرسبزند.
66- ﴿نَضَّاخَتَانِ﴾: دایم در فورانند.
70- ﴿خَیۡرَٰتٌ حِسَانٞ﴾: خوش خلق و خوش صورت.
72- ﴿حُورٞ﴾: زنان سفید چهره و زیبا.
72- ﴿مَّقۡصُورَٰتٞ فِی ٱلۡخِیَامِ﴾: پرده نشینان در خانههای از مروارید.
76- ﴿رَفۡرَفٍ﴾: ناز بالشتها یا فرشهای عالی.
76- ﴿عَبۡقَرِیٍّ﴾: فرشهای نفیس.
78- ﴿تَبَٰرَکَ﴾: برتر یا خیر و احسانش بسیار است.
78- ﴿ذِی ٱلۡجَلَٰلِ﴾: با شکوه و استغنای مطلق.
78- ﴿ٱلۡإِکۡرَامِ﴾: فضل و احسان کامل.