اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

چند مطلب مهم پیرامون فدیه

چند مطلب مهم پیرامون فدیه

مطلب یکم، این است: اعمالی که در حال احرام، ممنوع شده است و نباید انجام شوند، از نظر فدیه به پنج قسم تقسیم می‌شوند:

قسم اول: عملی است که فدیه ندارد، که آن عبارت است از عقد نکاح.

قسم دوم: عملی است که فدیۀ آن بسیار سخت و سنگین می‌باشد و آن مرتکب‌شدن به عمل جماع است، در حال احرام و قبل از تحلیل اول، چون این عمل با فدیه جبران نمی‌شود، بلکه موجب باطل شدن حجِ شخص می‌گردد و باید سال بعد آن را مجدداً برگزار نماید.

قسم سوم: شکار حیوانات است که فدیۀ آن ذبح قربانی و یا دادن بدل آن می‌باشد.

قسم چهارم: عبارت است از فدیۀ انجام کاری که در حال احرام نباید انجام شود، مانند تراشیدن موی سر به خاطر از بین‌بردن چیزهایی آزاردهنده.

قسم پنجم: عملی است که فدیۀ آن محل اختلاف می‌باشد، مانند قطع درخت و گیاه در سرزمین مکه و شکار در مدینه.

مطلب دوم: در رابطه با این فرمودۀ خداوند که می‌فرماید: ﴿فَفِدۡیَةٞ مِّن صِیَامٍ [البقرة: 196].

که آیا این چند روز روزه‌گرفتن باید پیاپی و بدون فاصله باشد یا خیر؟ در این رابطه اهل علم دارای دو قول می‌باشند که بنابر قول صحیح آن دو، تتابع و پیاپی آن چند روز به شرط گرفته نشده است، به خاطر اینکه آنچه که شارع مقدس به طور مطلق بیان کند، واجب است بر اساس مطلق‌بودن آن عمل شود و اضافه‌نمودن قید به آنچه که شرع آن را مطلق قرار داده است برای شرع خدا قید به حساب می‌آید، در حالی که پیامبر اکرم ج هنگامی که خطاب به کعب بن عجزه برای سه روز روزه‌گرفتن فرمود: «صُمْ ثَلاثَة أَیّامٍ»، آن را به قید «تتابع» مقید نفرمود.([1])

امّا امر مهمی که در این رابطه هست این است که: هرگاه این سه روز روزه به ناچار برخورد کرد به ابتدای ایّام التشریق، نباید آن را قطع کرد، بلکه باید پیاپی و بدون فاصله گرفته شود، به خاطر اینکه به جز این سه روز، فرصتی برای انجام اعمال حج باقی نمانده است، بنابراین جایز نیست که آن سه روز روزه، به بعد از ایّام التشریق موکول گردد و به تأخیر افتد.

مطلب سوم: دربارۀ فدیۀ کسانی که احرام به عمره و قران بسته‌اند.

سؤال به این شکل است: آیا کسی که احرام به تمتع و یا به قران بسته است، اگر برای فدیۀ آن از ذبح گوسفند و گرفتن روزه معذور و از انجام آن عاجز و ناتوان باشد، آیا می‌تواند به جای آن‌ها طعام به مساکین دهد؟

بنابر قول راجح اهل علم، اگر چنین شخصی در واقع از ذبح گوسفند و گرفتن روزه ناتوان باشد، فدیۀ او ساقط می‌شود و مکلّف به دادن طعام نمی‌باشد، به دلیل آن فرمودۀ خداوند که می‌فرماید: ﴿فَفِدۡیَةٞ مِّن صِیَامٍ [البقرة: 196]. چنان‌که ملاحظه می‌شود خداوند به جز ذبح قربانی و گرفتن روزه چیز دیگری ذکر نفرموده است.

مطلب چهارم: دربارۀ خصوصیات قربانی و شروط صحت آن

دربارۀ حیوانی که برای فدیۀ امر ممنوع و نهی‌شده‌ای، یا برای ترک امر واجب و یا برای فدیۀ احرام به تمتّع و قران ذبح می‌شود، باید دارای ویژگی‌های زیر باشد:

1-   باید یک حیوان چهار پا از قبیل شتر، گاو، گوسفند و بز باشد.

2-   شتر پنج سال تمام، گاو دو سال کامل داشته باشد و بز دو سال کامل و گوسفند نیز حدِّاقل شش ماه داشته باشد.

3-   هرکدام از حیوان‌های فوق سالم باشند و اعضای آن‌ها معیوب و ناقص نباشد.

مطلب پنجم: دربارۀ فرق بین فدیۀ تمتع و قران و انجام عمل ممنوع و ترک امر واجب؟

باید دانست که در شروط گذشته میان هیچ‌یک از موارد فوق فرقی نیست، امّا فرقی که میان آن‌ها وجود دارد، از نظر زمان و مکان است، به این ترتیب که برای فدیۀ احرام به تمتع و قران، توقیت زمانی و مکانی به شرط گرفته شده است، به این معنی که زمان ذبح قربانی به عنوان دادن فدیه، روز عید قربان و سه روز بعد از آن است و مراد از توقیتِ مکانی این است که ذبح حیوان برای فدیه باید در حرم مکه انجام شود، بنابراین اگر ذبح حیوان برای اعمال فوق در غیر این دو زمان و مکانِ ذکر شده انجام گیرد، جایز نمی‌باشد. امّا فدیه برای دفع اذیت و آزار رساندن به سر و بدن، همچنین به خاطر انجام امر ممنوع و نهی‌شده‌ای در حال احرام و دادن فدیه به سبب ترک واجبی، توقیت زمانی و مکانی به شرط گرفته نشده است، بلکه می‌توان ذبح حیوان را هرجا امکان‌پذیر شد انجام داد.

البته ناگفته نماند یکی از تفاوت‌هایی که میان فدیۀ احرام به تمتع و قران و میان فدیۀ انجام امر ممنوعه و ترک واجب وجود دارد این است که: شخص فدیه‌دهنده می‌تواند از گوشت فدیۀ تمتّع و قِران بخورد، اما نمی‌تواند از گوشت فدیۀ امر ممنوعه بخورد، بلکه باید آن به مصرف فقرا برسد.

والله سبحانه وتعالى اعلم

پایان ترجمۀ کتاب

***

 

چه بسا افرادی هستند که دانسته یا ندانسته مرتکب اعمال ناپسندی همچون وفا نکردن به سوگندها و نذرها و نادیده‌گرفتن امور ویژۀ نهی‌شدۀ دیگری می‌شوند، غافل از اینکه مطابق فرمودۀ خدا و رسول خدا جهت تهذیب نفس و پاک‌نمودن ذمۀ خود از گناه، چنین اعمالی ملزم به پرداخت کفارۀ هریک از آن‌ها می‌باشند.

خوشبختانه در این رساله، مهم‌ترین اینگونه اعمالِ نهی‌شده و پرداخت کفارۀ هریک از آن‌ها، بیان گردیده است. به ویژه اعمالی که بیشتر مردم خواهان شناخت آن‌ها و شیوۀ پرداخت کفارۀ آن‌ها می‌باشند.



[1]- شرح الممتع علی زاد المستقنع، ج: 7، ص: 192.

حکمِ شکار حیوانات و قطعِ درختان و گیاهان شهر مدینه

حکمِ شکار حیوانات و قطعِ درختان و گیاهان شهر مدینه

جمهور علما بر این نظرند که شکار در مدینه، همچنین قطع درختان و گیاهانِ آن حرام می‌باشد، امّا ابوحنیفه مخالف این گفته می‌باشد و می‌گوید: شکار و قطع درخت و گیاه در مدینه حرام نمی‌باشد. امّا باید گفت که همان قول جمهور علما صحیح می‌باشد، زیرا آنان استدلال به حدیثی کرده‌اند که بخاری و مسلم آن را از علی بن ابی طالبس روایت کرده‌اند که پیامبر اکرم ج در یک حدیث طولانی فرموده است: «المَدِینَةُ حَرَمٌ مَا بَیْنَ ثَوْرٍ إِلَى عَیْرٍ...»([1])؛ «شهر مدینه حرم است میان کوه ثور و کوه عَیْر...». در روایت دیگر آمده است: «المدینة حرم بین عَیْرٍ وأُحدٍ...»؛ «شهر مدینه حرمی است میان کوه عَیْر و کوه اُحد...».

بنابراین اگر با استناد به این دلیل، حرمت مدینه ثابت شود، آیا قطع درخت و غیره در آن فدیه دارد یا خیر؟ مناسب این است که گفته شود: کسی که مرتکب چنین عملی در مدینه می‌شود، فدیۀ آن را بپردازد، یا اینکه اگر استطاعت و توانایی مالی دارد، به خاطر اینکه آن را از ذمۀ خود خارج کند، بهای ذبح گوسفندی را ارزیابی کند و با آن طعام تهیه نماید و به مصرف فقرا برساند، اگر هم توانایی این کار را ندارد، به جز طلب بخشش و آمرزش چیزی بر او نیست.



[1]- نک: فتح الباری شرح صحیح بخاری، ج: 4 حدیث: 1867، و صحیح مسلم، ج: 5، حدیث: 467. [مترجم]

فدیۀ قطع درختان و گیاهان مکه

فدیۀ قطع درختان و گیاهان مکه

بعد از اینکه تحریم موارد ذکرشده در این نوع هشتم، که با استدلال به فرمودۀ پیامبر اکرم ج ثابت شد، پس اگر کسی مرتکب یکی از آن‌ها شد، آیا فدیۀ آن بر او واجب می‌باشد یا خیر؟ در این باره میان فقها اختلاف است. به این ترتیب که طبق مذهب امام شافعی و امام احمد فدیۀ قطع درخت بزرگ، ذبح گاو است و قطع درخت کوچکتر ذبح یک گوسفند است و کندن و قطع‌کردن گیاهان کوچکتر، بهای ذبح گوسفندی است.

عده‌ای گفته‌اند: آن‌هایی که فدیه‌شان بهای قربانی است، احتیاط این است: کسی که مرتکب آن شده است اگر توانست بهای قربانی را فدیه دهد و اگر تنوانست چیزی جز طلب مغفرت و آمرزش بر او نیست.

نوع هشتم: دربارۀ قطع‌کردن درخت و گیاه در سرزمین مکه

نوع هشتم: دربارۀ قطع‌کردن درخت و گیاه در سرزمین مکه

علما اتفاق نظر دارند بر اینکه در سرزمین مکه و اطراف حرم، کندن و قطع‌کردن درخت و گیاه اعم از خاردار و بدون خار حرام می‌باشد؛ به جز گیاه خشک «اذخر»([1])، دلیل آن حدیثی است که از ابن عباس نقل شده است که گفته است: رسول خدا ج در روز فتح مکه فرمود: «از روزی که خداوند آسمان‌ها و زمین را آفریده است، این سرزمین مکه را محترم و مقدس گردانیده است، از این‌رو بی‌حرمتی و هتک حرمت نسبت به آن تا روز قیامت حرام می‌باشد. همچنین شکستن و قطع‌کردن درختان و کندن گیاهان تَر و راندن حیوانات شکاری آنجا حرام می‌باشد و نباید اشیاء افتاده و گمشده را برداشت، مگر به خاطر شناختن و شناساندن صاحبان آن‌ها و تحویل‌دادنشان به ایشان، ابن عباس عرض کرد: ای رسول خدا مگر گیاهِ «اذخر» که برای سوخت کورۀ آهنگری و رفع نیازهای خانۀ ایشان به کار برده می‌شود؟! حضرت ج فرمود: مگر گیاه خشک «اذخر» که بریدن آن اشکالی ندارد».([2])



[1]- نک: المغنی، ج: 5، ص: 185. [مؤلف]

شایان ذکر است: اگرچه نباید گیاهان و درختان آنجا را بُرید یا کند، ولی جایز است که حیوانات را در آنجا برای چرانیدن گیاهان رها کرد، (همچنین قیاس بر جایزبودن کندن گیاهِ اذخر، بنابر قول اصح گرفتن گیاهان و بریدن برگِ درختان (در غیر حال احرام) برای مردمان رواست، چون نیاز به آن‌ها برای درمان و نجاتِ جانِ افراد شدیدتر و لازم‌تر است از نیاز به گیاهِ اذخر برای رفع نیازهای خانه و غیره. نقل از فقه آسان ص: 304. [مترجم]

[2]- به روایت بخاری، ج: 3، حدیث: 181،116،115، و مسلم، ج: 2، حدیث: 984.

نوع هفتم: دربارۀ کیفیت فدیه، همچنین خصوصیات فردی که مرتکب امر نهی‌شده گردیده است

نوع هفتم: دربارۀ کیفیت فدیه، همچنین خصوصیات فردی که مرتکب امر نهی‌شده گردیده است

فردی که در حین اعمال حج مرتکب امر ممنوع و نهی‌شده‌ای گردیده است، دارای سه حالتِ زیر می‌باشد:

اولاً: شخصی که در احرام می‌باشد اگر آن امر نهی‌شده را بدون عذر و نیازی انجام داده باشد، بلکه فقط به خاطر خوشگذرانی و خودآرایی آن را انجام داده باشد، چنین شخصی علاوه بر اینکه گناهکار می‌باشد، فدیۀ آن نیز بر او واجب می‌باشد.

ثانیاً: اگر آن امر نهی‌شده را به سبب عذر و نیاز مبرمی انجام داده باشد مانند بیماری، یا چرک و وجود شپش در سر و موی او و امثال این‌ها، در چنین حالتی می‌تواند آن امر نهی‌شده را انجام دهد و فدیۀ آن را بپردازد و در انجام آن امر نهی‌شده، گناهکار نمی‌باشد، چون معذور است.

ثالثاً: اگر آن امر نهی‌شده را به سبب ناآگاهی و فراموشی و یا در اثر اکراه و اجبار انجام دهد، چنین شخصی به واسطۀ انجام آن گناهکار نمی‌باشد، چون از روی آگاهی و با اراده و اختیار خود آن را انجام نداده است، امّا در اینکه آیا فدیۀ آن بر او واجب می‌باشد یا خیر؟ میان اهل علم مورد اختلاف می‌باشد، قول صحیح این است: فدیه‌ای به او تعلق نمی‌گیرد؛ اگر خدا بخواهد.