ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
251- خداوند سرزمینی از سرزمینهای مسلمان را مورد ابتلا قرار میدهد تا اسلامِ دیگر سرزمینها را آزمایش کند که زنده است یا نه. چرا که امت مانند یک بدن است؛ اگر عضوی از آن برای عضوی دیگر به درد نیاید یا تخدیر شده یا مرده است.
252- خداوند مومن را مورد ابتلا قرار میدهد، اما او را خوار و ذلیل نمیکند مگر به سبب گناه. بنابراین هرکه خود را ذلیل میبیند در پی گناهِ خود باشد.
در حدیث آمده که رسول الله ص فرمود: «خداوند ذلت و پستی را برای کسی قرار داده که از امر من سرپیچی کند» [مسند امام احمد. علامه احمد شاکر سند آن را صحیح دانسته و آلبانی در صحیح الجامع آن را صحیح دانسته است].
253- دجال که بزرگترین فتنهٔ روی زمین است در شام نابود میشود، چه رسد به دجالانِ کوچکتر از او؛ رسول الله ص میفرماید: «مسیحِ دجال از سوی مشرق به قصد مدینه میآید، تا آنکه پشت احد توقف میکند، پس فرشتگان روی او را بهسوی شام میگردانند و آنجا به هلاکت میرسد» [مسلم].
254- همهٔ فتنههایی که در امتها رخ میدهد و درگیری میان گروهها به سبب ترکِ پذیرش حکم خداوند است. رسول الله ص میفرماید: «اگر رهبرانشان به کتاب الله حکم ننمایند و از آنچه خداوند نازل نموده قسمتهایی را برگزینند [نه همهٔ آن را]، خداوند دشمنیشان را میان خودشان قرار خواهد داد» [ابن ماجه. علامه آلبانی در صحیح ابن ماجه آن را حسن دانسته است].
255- اهل فساد برای به دست آوردن منفعت، دنیای خود را با هم معامله میکنند و از مصلحان انتظار دارند که دین خود را در بازار دنیایی آنان بفروشند؛ اما فراموش کردهاند که دین در بازار دنیا فروخته نمیشود.
246- فساد سخنان، بذرِ فساد اعمال است، چرا که فساد به صورت سخن آغاز میشود، سپس به فعل تبدیل میشود. بنابراین باید پیش از به ثمر نشستن بذرهای بدی، با آن به مبارزه پرداخت.
247- شومیِ منکرات حتی به کسانی که از آن دور هستند میرسد، اگر به آن راضی باشند. پیامبر ص میفرماید: «اگر در زمین گناه صورت گیرد، کسی از آن غایب بوده اما بدان راضی است مانند کسی است که شاهد آن بوده است» [صحیح الجامع].
248- کسی که به باطل فتوا دهد یا سخن باطلی به مردم برساند توبهاش پذیرفته نمیشود مگر آنکه حق را برای کسانی که گمراهشان کرده است، آشکار نماید. الله متعال [دربارهٔ توبهٔ چنین کسانی] میفرماید:
﴿إِلَّا ٱلَّذِینَ تَابُواْ وَأَصۡلَحُواْ وَبَیَّنُواْ...﴾ [البقرة: 160].
«مگر کسانی که توبه کردند و اصلاح پیشه نمودند و [حقیقت را] آشکار کردند...».
249- قرآن نور است. هر که راه هدایت را به واسطهٔ آن نیافت حتما بر عقلش پوششی است، مانند نور خورشید که هر که چشمانش را بپوشاند از آن سودی نمیبرد:
﴿...وَأَنزَلۡنَآ إِلَیۡکُمۡ نُورٗا مُّبِینٗا﴾ [النساء: 174].
«...و بهسوی شما نوری آشکار نازل نمودیم».
250- دشمنیِ اهلِ باطل با تو الزاما به معنای آن نیست که تو کاملا بر حق هستی، بلکه نشانگر این است که در باطل شبیه آنها نیستی، چرا که حق به ذات خود شناخته میشود نه به مجرد دشمنی با آن.
241- انسان در زندگیاش به خوشبختیِ با دوام دست نخواهد یافت، مگر با طاعات:
﴿مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَکَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَنُحۡیِیَنَّهُۥ حَیَوٰةٗ طَیِّبَةٗۖ...﴾ [النحل: 97].
«هر کس از مرد یا زن عمل صالح انجام دهد و مؤمن باشد، قطعا او را با زندگی پاکیزهای حیات [حقیقی] بخشیم».
242- خود را درگیر فهماندن حق به کسانی مکن که تا آن را به چشم نبینند، نمیپذیرند. در مورد آنچه نمیتوانی در تاریکی وصفش کنی، بگذار خورشید بر آن طلوع کند و مردم خود آن را ببینند.
243- سعی نکن کسی را که مورد تهمت قرار گرفته نزد کسی که اصلا از تهمت اطلاعی ندارد تبرئه کنی، زیرا با این کار تهمت را به کسانی که آن را نشنیدهاند میرسانی و مرتکب گناه انتشار آن میشوی، در حالی که قصدت دفاع از آبروی او بود!.
244- برای کسی که مدتی طولانی در تاریکی زندگی کرده است، دیدن نور سخت است، و برای کسی که مدت زیادی نشسته، ایستادن دشوار است، و هر که مدتی طولانی در ذلت زندگی کند، عزت را سخت خواهد یافت.
245- وقتی بلا به اوج خود برسد، یعنی فرج و تمکین نزدیک است؛ زیرا خداوند کسی را بر حق قدرت نمیدهد مگر آنکه او را از گناهانش سبک کند، چرا که گناه سنگین است و صاحب خود را حتی اگر بالا رود، سرنگون میکند.
236- کتمان حق هنگامی که مردم به آن نیاز دارند، از بزرگترین انواع ظلم است و حکم کسی که حق را کتمان کند مانند کسی است که باطل گفته باشد:
﴿...وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن کَتَمَ شَهَٰدَةً عِندَهُۥ مِنَ ٱللَّهِۗ...﴾ [البقرة: 140].
«...و چه کسی ستمگرتر از کسی است که شهادتی از الله را نزد خود پوشیده دارد؟...».
237- ثابت نشده که عمر س در دوران جاهلیت دختر خود را زنده به گور کرده باشد و این داستان هیچ اصلی ندارد. دختر وی حفصه در دوران جاهلیت به دنیا آمد، اما با این وجود زنده ماند و سپس رسول الله ص در مدینه با وی ازدواج نمود.
۲۳۸- وقتی مال انسان بسیار باشد، آرزو و امیدش هم بیشتر میشود و گمان میکند با ثروتش ماندگارتر خواهد شد، غافل از اینکه خداوند عمر ثروتمند را به خاطر ثروتش طولانیتر نمیکند و عمر فقیر را به سبب فقرش کوتاهتر نمیکند:
﴿یَحۡسَبُ أَنَّ مَالَهُۥٓ أَخۡلَدَهُۥ٣﴾ [الهمزة: 3].
«گمان میکند که مالش او را جاودان ساخته است».
239- استقامت باعث در امان ماندن بنده از عوارضِ مرگِ ناگهانی است، زیرا در این صورت همیشه و در همه حال آمادهٔ مرگ خواهد بود، چرا که انسان نمیداند قیامتش کی برپا میشود. الله متعال خطاب به پیامبرش میفرماید:
﴿فَٱسۡتَقِمۡ کَمَآ أُمِرۡتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ...﴾ [هود: 112].
«پس همانطور که دستور یافتهای استقامت کن و هرکه با تو توبه کرده [نیز چنین کند]».
240- نزدیکترین مردم به الله، کسی است که بیشتر یاد او را به جای آورد. خداوند متعال میفرماید:
﴿فَٱذۡکُرُونِیٓ أَذۡکُرۡکُمۡ...﴾ [البقرة: 152].
«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم».
و در حدیث قدسی میفرماید: «من با بندهام هستم، هنگامی که مرا یاد کند و لبهایش به [یاد] من بجنبد».
231- همان اعمالِ نیکی که باعث بهشتی شدن انسان میشود، اگر آن را از روی ریا برای غیر الله انجام دهد، او را جهنمی خواهد کرد.
232- هر چه محبتِ ستایشِ مردم در قلب انسان بیشتر شود، به همان اندازه اخلاصِ او کم میشود.
233- محبتی که مردم نسبت به کسی دارند، توسط خداوند از آسمان نازل شده، و مردمِ زمین نمیتوانند آن را به زور به وجود بیاورند. در حدیث آمده که در آسمان ندا زده میشود: «همانا الله فلانی را دوست دارد، پس او را دوست بدارید» [بخاری].
234- عبادتِ پنهانی از جمله عوامل پایداری هنگام مصیبتها و فتنهها است، و ریسمانی است محکم میان بنده و پروردگار.
پیامبر ص میفرماید: «هر که از شما میتواند عمل صالح پنهانی داشته باشد، چنین کند» [السلسلة الصحیحة].
۲۳۵- بهترین حیاء، حیای زنان است، تا جایی که حیای بهترین پیامبران ص را با حیای زنان مثال زدهاند:
«پیامبر ص بیش از دوشیزهای که در پردهاش بود، حیا داشت» [بخاری و مسلم].