1- ﴿بِإِذۡنِ رَبِّهِمۡ﴾: به توفیق یا به امر خدا.
1- ﴿ٱلۡعَزِیز﴾: غالب یا بیمثل و مانند.
1- ﴿ٱلۡحَمِیدِ﴾: ستوده و ستایش شده.
2- ﴿وَیۡلٞ﴾: هلاکت یا حسرت یا وادیی است در جهنم.
3- ﴿یَسۡتَحِبُّونَ﴾: اختیار میکنند و ترجیح میدهند.
3- ﴿یَبۡغُونَهَا عِوَجًا﴾: میخواهند این راه کج باشد.
5- ﴿بِأَیَّىٰمِ ٱللَّهِ﴾: نعمتهای خدا یا بلاهایکه بر امتهای گذشته وارد کرد.
6- ﴿یَسُومُونَکُم﴾: به شما میچشاندند و به کارهای دشوارتان میگماشتند.
6- ﴿یَسۡتَحۡیُونَ نِسَآءَکُمۡ﴾: دختران شما را برای خدمت زنده میگذاشتند.
6- ﴿بَلَآءٞ﴾: امتحانی بود به نعمت و شکنجه.
7- ﴿تَأَذَّنَ رَبُّکُمۡ﴾: پروردگار شما به تأکید اعلام فرمود.
9- ﴿فَرَدُّوٓاْ أَیۡدِیَهُمۡ فِیٓ أَفۡوَٰهِهِمۡ﴾: از شدت خشم بر پیامبران و گفتار ایشان انگشتان خویش را به دندان گرفتند.
9- ﴿مُرِیب﴾: شک و اضطرابآور.
10- ﴿فَاطِر﴾: آفریدگار.
10- ﴿بِسُلۡطَٰنٖ﴾: حجت روشن به صدق گفتار خود.
14- ﴿خَافَ مَقَامِی﴾: از ایستادن به حضور من در روز قیامت بترسد.
15- ﴿ٱسۡتَفۡتَحُواْ﴾: پیامبران علیه ستمگران از خدا کمک خواستند.
15- ﴿خَابَ کُلُّ جَبَّارٍ﴾: همه متکبران سرکش نابود شدند.
15- ﴿عَنِیدٖ﴾: ستیزهگر و دور از حق.
16- ﴿صَدِید﴾: زردابی که از بدن دوزخیان روان میشود.
17- ﴿یَتَجَرَّعُهُ﴾: آن آب را به زحمت فرو میبرد چون گرم و تلخ است.
17- ﴿لَا یَکَادُ یُسِیغُهُ﴾: از شدت زشتی و بوی بدش نتواند به آسانی ببلعد.
18- ﴿یَوۡمٍ عَاصِفٖ﴾: روز طوفانیکه باد به شدت بوزد.
21- ﴿بَرَزُواْ﴾: از قبرها بخاطر حساب بیرون میشوند.
21- ﴿مُّغۡنُونَ عَنَّا﴾: از ما دفاع میکنید.
21- ﴿مَّحِیصٖ﴾: جای فرار و نجات.
22- ﴿سُلۡطَٰنٍ﴾: تسلط یا حجت.
22- ﴿بِمُصۡرِخِکُمۡ﴾: نجات دهنده شما از عذاب.
22- ﴿بِمُصۡرِخِیَّ﴾: مرا از عذاب نجات دهید.
24- ﴿کَلِمَةٗ طَیِّبَةٗ﴾: کلمه توحید و اسلام.
25- ﴿تُؤۡتِیٓ أُکُلَهَا﴾: میوه میدهد.
26- ﴿کَلِمَةٍ خَبِیثَةٖ﴾: سخن کفر و گمراهی.
26- ﴿ٱجۡتُثَّتۡ﴾: تنهاش از رشیه جدا شد.
27- ﴿فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا﴾: در قبر هنگام سؤال.
28- ﴿دَارَ ٱلۡبَوَار﴾: سرای تباهی، جهنم.
29- ﴿یَصۡلَوۡنَهَا﴾: در آن داخل میشوند یا سختی آتش وی را میکشند.
30- ﴿أَندَادٗا﴾: همتایان یعنی بتها را پرستش کردند.
31- ﴿لَا خِلَٰلٌ﴾: نه دوستی است و نه محبت.
33- ﴿دَآئِبَیۡنِ﴾: برای منافع و مصالح شما همواره در جریانند.
34- ﴿لَا تُحۡصُوهَآ﴾: توان شمارش آن را ندارید که بینهایت است.
35- ﴿وَٱجۡنُبۡنِی﴾: مرا دور نگهدار.
37- ﴿تَهۡوِیٓ إِلَیۡهِمۡ﴾: بهسوی آنها به شوق بشتابد.
42- ﴿تَشۡخَصُ فِیهِ ٱلۡأَبۡصَٰرُ﴾: در آن روز چشمها از ترس باز و پلکها بیحرکت میمانند.
43- ﴿مُهۡطِعِینَ﴾: به ذلت بهسوی دعوت کننده میشتابند.
43- ﴿مُقۡنِعِی رُءُوسِهِمۡ﴾: سرهای خود را بالا گرفته و مدام به جلو نگاه میکنند.
43- ﴿أَفِۡٔدَتُهُمۡ هَوَآءٞ﴾: دلهایشان تهی و از شدت حیرت چیزی را نمیفهمند.
48- ﴿بَرَزُواْ لِلَّهِ﴾: از قبرها بیرون میآیند و بخاطر حساب به پیشگاه خدا حاضر میشوند.
49- ﴿مُّقَرَّنِینَ﴾: به یکدیگر بسته شدهاند.
49- ﴿ٱلۡأَصۡفَادِ﴾: زنجیرها یا غلها.
50- ﴿سَرَابِیلُهُم﴾: لباسهاشان.
50- ﴿تَغۡشَىٰ وُجُوهَهُمُ﴾: رویهای ایشان را میپوشاند.
52- ﴿بَلَٰغٞ لِّلنَّاسِ﴾: پند و اندارز کامل است برای مردم.
2- ﴿رُّبَمَا﴾: «رُبَّ» برای تقلیل و «ما» زاید است، چه بسا.
3- ﴿ذَرۡهُم﴾: به حال خود رهاشان کن.
4- ﴿لَهَا کِتَابٞ﴾: زمان آن معلوم و در لوح محفوظ نوشته است.
7- ﴿لَّوۡ مَا تَأۡتِینَا﴾: چرا برای ما نمیآوری.
8- ﴿إِلَّا بِٱلۡحَقِّ﴾: جز به مقتضای حکمت.
9- ﴿ٱلذِّکۡرَ﴾: قرآن را.
10- ﴿شِیَعِ ٱلۡأَوَّلِینَ﴾: گروههای ملتهای پیشین.
12- ﴿نَسۡلُکُهُ﴾: قرآن را داخل میکنیم در حالیکه به آن استهزا میکنند.
13- ﴿خَلَتۡ سُنَّةُ ٱلۡأَوَّلِینَ﴾: این سنت الهی است که هرکس پیامبران را تکذیب کند نابود میشود.
14- ﴿یَعۡرُجُون﴾: مشرکان صعود کنند و فرشتگان و اشیای شگفتانگیز را ببینند.
15- ﴿سُکِّرَتۡ أَبۡصَٰرُنَا﴾: چشم بندی است.
16- ﴿بُرُوجٗا﴾: منازلی برای ستارگان سیار.
17- ﴿رَّجِیمٍ﴾: مطرود یا مرجوم با ستارگان.
18- ﴿ٱسۡتَرَقَ ٱلسَّمۡعَ﴾: دزدیده و پنهانی از عالم بالا چیزی را گوش داد.
18- ﴿فَأَتۡبَعَهُۥ﴾: به او میرسد.
18- ﴿شِهَابٞ﴾: شعله آتش که به سرعت از آسمان پایین میآید.
18- ﴿مُّبِینٞ﴾: آشکار به چشم بینندگان.
19- ﴿ٱلۡأَرۡضَ مَدَدۡنَٰهَا﴾: زمین را بخاطر بهرهگیری از آن گسترش دادیم.
19- ﴿رَوَٰسِیَ﴾: کوههای پا بر جا تا تکان نخورد.
19- ﴿مَّوۡزُونٖ﴾: اندازه کرده شد به میزان حکمت.
20- ﴿مَعَٰیِشَ﴾: خوردنیها و نوشیدنیها را که وسیله زندگانی شماست.
21- ﴿عِندَنَا خَزَآئِنُهُۥ﴾: ما به ایجاد و تدبیر خزانههای ارزاق توانا هستیم.
21- ﴿نُنَزِّلُهُۥ﴾: او را ایجاد میکنیم یا عطا مینماییم.
21- ﴿بِقَدَرٖ مَّعۡلُومٖ﴾: به اندازه معین به مقتضای حکمت.
22- ﴿ٱلرِّیَٰحَ لَوَٰقِحَ﴾: بادها را که ابر یا آب را میبرند یا درختها را آبستن میکنند.
23- ﴿نَحۡنُ ٱلۡوَٰرِثُون﴾: بعد از نابودی آفرینش ما پاینده و باقی هستیم.
26- ﴿صَلۡصَٰلٖ﴾: گِل خشک مانند سفال.
26- ﴿حَمَإٖ﴾: گِل سیاه و تغییر یافته.
27- ﴿نَّارِ ٱلسَّمُومِ﴾: باد نهایت گرم و کشنده.
29- ﴿سَوَّیۡتُهُ﴾: شکل و صورت او را کامل کردم به جهت دمیدن روح.
29- ﴿سَٰجِدِین﴾: سجده کنید سجده سلام و تحیت نه سجده عبادت.
31- ﴿أَبَىٰٓ﴾: از کبر و سرکشی امتناع کرد.
32- ﴿مَا لَکَ﴾: هدفت چیست یا عذرت چیست.
34- ﴿رَجِیم﴾: از رحمت خدا دوری.
35- ﴿ٱللَّعۡنَةَ﴾: به غضب از خود دور کردن.
36- ﴿فَأَنظِرۡنِیٓ﴾: مهلتم بده و مرگم را به تأخیر انداز.
38- ﴿ٱلۡوَقۡتِ ٱلۡمَعۡلُومِ﴾: وقت نفخه اول.
39- ﴿لَأُغۡوِیَنَّهُمۡ﴾: آنها را گمراه میکنم.
40- ﴿ٱلۡمُخۡلَصِینَ﴾: کسانیکه به طاعت خود برگزیدهای.
41- ﴿صِرَٰطٌ عَلَیَّ﴾: راهی است که مراعات آن بر من واجب.
42- ﴿سُلۡطَٰنٌ﴾: تسلط و توانایی بر گمراه کردن.
44- ﴿جُزۡءٞ مَّقۡسُومٌ﴾: گروه معین متمایز از دیگران.
47- ﴿غِلٍّ﴾: کینه، عناد و دشمنی.
48- ﴿نَصَبٞ﴾: هیچ خستگی و رنجی.
51- ﴿ضَیۡفِ إِبۡرَٰهِیمَ﴾: مهمانان او که از فرشتگان بودند.
52- ﴿وَجِلُون﴾: هراسانیم.
55- ﴿ٱلۡقَٰنِطِینَ﴾: نومید از خیر یا فرزند.
57- ﴿فَمَا خَطۡبُکُمۡ﴾: کار مهم شما چیست؟
60- ﴿قَدَّرۡنَآ﴾: دانستیم یا حکم کردیم.
62- ﴿قَوۡمٞ مُّنکَرُونَ﴾: گروهی ناآشنایید، من شما را نمیشناسم.
63- ﴿فِیهِ یَمۡتَرُونَ﴾: در آمدن عذاب شک داشتند و تو را تکذیب میکردند.
65- ﴿بِقِطۡعٖ مِّنَ ٱلَّیۡلِ﴾: به قسمتی از شب یا آخر آن.
65- ﴿ٱتَّبِعۡ أَدۡبَٰرَهُمۡ﴾: از دنبال آنها برو تا از احوالشان با خبر باشی.
66- ﴿وَقَضَیۡنَآ إِلَیۡهِ﴾: به لوط وحی فرستادیم.
66- ﴿دَابِرَ هَٰٓؤُلَآءِ﴾: آخرین نفر آنها، جمیع آنها.
66- ﴿مُّصۡبِحِینَ﴾: هنگام صبح.
70- ﴿عَنِ ٱلۡعَٰلَمِینَ﴾: از پناه دادن و مهمان کردن مردم.
72- ﴿لَعَمۡرُک﴾: ای محمد، به جان تو سوگند.
72- ﴿سَکۡرَتِهِمۡ﴾: بیراهی و گمراهی خود.
72- ﴿یَعۡمَهُون﴾: راه راست را نمیدیدند یا حیران بودند.
73- ﴿ٱلصَّیۡحَةُ﴾: آواز کشنده از آسمان.
73- ﴿مُشۡرِقِینَ﴾: وقت آفتاب برآمدن.
74- ﴿سِجِّیلٍ﴾: گِل سخت پخته شده با آتش.
75- ﴿لِّلۡمُتَوَسِّمِینَ﴾: به اهل فراست و اندیشه.
76- ﴿لَبِسَبِیلٖ مُّقِیمٍ﴾: بر سر راه معلوم، ثابت و پر رفت و آمد قرار دارد.
78- ﴿أَصۡحَٰبُ ٱلۡأَیۡکَةِ﴾: باشندگان سرزمین پر درخت و درهم پیچیده، قوم شعیب.
79- ﴿إِنَّهُمَا﴾: شهرهای قوم لوط و ایکه.
79- ﴿لَبِإِمَامٖ مُّبِینٖ﴾: در سر راه آشکار هستند که در آنجا سفر میکنند.
80- ﴿ٱلۡحِجۡرِ﴾: دیار ثمود بین مدینه و شام.
83- ﴿مُصۡبِحِینَ﴾: هنگام صبح.
87- ﴿سَبۡعٗا﴾: سوره فاتحه که هفت آیه است.
87- ﴿مِّنَ ٱلۡمَثَانِی﴾: قرائت آن در نماز تکرار میشود «مِن» بیانیه است.
88- ﴿أَزۡوَٰجٗا مِّنۡهُمۡ﴾: گروههای از کفار.
88- ﴿وَٱخۡفِضۡ جَنَاحَکَ﴾: فروتنی کن و نرمی نما.
90- ﴿ٱلۡمُقۡتَسِمِینَ﴾: تقسیم کنندگان، اهل کتاب.
91- ﴿عِضِینَ﴾: بخش بخش، به قسمتی از قرآن ایمان آوردند و به قسمتی کافر شدند.
94- ﴿فَٱصۡدَعۡ بِمَا تُؤۡمَرُ﴾: رسالت خویش را آشکار کن یا اجرا نما.
99- ﴿ٱلۡیَقِینُ﴾: مرگ که وقوع آن یقینی است.
1- ﴿أُحۡکِمَتۡ ءَایَٰتُهُ﴾: آیات آن خیلی محکم، استوار و منظم است.
1- ﴿فُصِّلَتۡ﴾: از روی حکمت [در زمانهای مختلف به حسب وقایع و مصالح] بخش بخش نازل کرده شد.
5- ﴿یَثۡنُونَ صُدُورَهُمۡ﴾: کفر و دشمنی با مسلمانها را در سینههای خود نهان میکنند.
5- ﴿لِیَسۡتَخۡفُواْ مِنۡهُ﴾: تا از او تعالی پنهان بمانند، این کار را از نادانی میکنند.
5- ﴿یَسۡتَغۡشُونَ ثِیَابَهُمۡ﴾: برای این که بهتر مخفی باشند خود را در جامههاشان پنهان میکردند.
6- ﴿یَعۡلَمُ مُسۡتَقَرَّهَا﴾: محل استقرار آنها را در صلب یا رَحم و مانند آنها میداند.
﴿مُسۡتَوۡدَعَهَا﴾: آرامگاه او را در رحم و مانند آن یا در صلب پدر.
7- ﴿لِیَبۡلُوَکُمۡ﴾: تا شما را امتحان کند در حالیکه از امور تان آگاه است.
7- ﴿أَحۡسَنُ عَمَلٗا﴾: فرمانبرتر از او تعالی و پرهیزگارتر.
8- ﴿أُمَّةٖ مَّعۡدُودَةٖ﴾: چند روزی.
8- ﴿حَاقَ بِهِم﴾: بر آنها فرود آید یا احاطهشان کند.
9- ﴿إِنَّهُۥ لَیَُٔوسٞ﴾: همانا او سخت مأیوس و نومید است.
9- ﴿کَفُورٞ﴾: به نعمتهای خدا بسیار ناسپاس است.
10- ﴿ضَرَّآءَ مَسَّتۡهُ﴾: حادثه ناگواری به او رسیده.
10- ﴿إِنَّهُۥ لَفَرِحٞ﴾: همانا او هنگام رسیدن نعمت بدمست و به آن فریفته است.
10- ﴿فَخُورٌ﴾: به نعمتیکه دارد به دیگران فخر میکند.
12- ﴿وَکِیل﴾: نگهدار آن است.
15- ﴿لَا یُبۡخَسُونَ﴾: از اجرشان کاسته نمیشود.
16- ﴿حَبِط﴾: در آخرت باطل گشت.
17- ﴿بَیِّنَةٖ﴾: یقین و دلیل قاطع، قرآن کریم.
17- ﴿شَاهِد﴾: اعجاز نظم قرآن گواه نزول آن است.
17- ﴿فِی مِرۡیَةٖ مِّنۡهُ﴾: تردیدی در نزول قرآن.
18- ﴿ٱلۡأَشۡهَٰدُ﴾: فرشتگان، پیامبران و اعضای بدن.
19- ﴿یَبۡغُونَهَا عِوَجٗا﴾: میخواهند این راه کج باشد.
20- ﴿مُعۡجِزِینَ﴾: از عذاب خدا نمیتوانید فرار کنید.
22- ﴿لَا جَرَمَ﴾: ثابت است یا ناگزیر یا در حقیقت.
23- ﴿أَخۡبَتُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ﴾: به نوید او تعالی اطمینان یا فروتنی کردند.
27- ﴿ٱلۡمَلَأُ﴾: سران و بزرگان.
27- ﴿بَادِیَ ٱلرَّأۡیِ﴾: ظاهر کار را میبینند و در آن دقت و اندیشه نمیکنند.
28- ﴿أَرَءَیۡتُم﴾: به من بگویید.
28- ﴿فَعُمِّیَتۡ عَلَیۡکُم﴾: و بر شما پوشیده شد.
31- ﴿خَزَآئِنُ ٱللَّهِ﴾: خزانههای رزق و مال خدا.
31- ﴿تَزۡدَرِیٓ أَعۡیُنُکُمۡ﴾: به چشم شما حقیر و بیارزشند.
33- ﴿أَنتُم بِمُعۡجِزِینَ﴾: از عذاب خدا نمیتوانید فرار کنید.
34- ﴿أَن یُغۡوِیَکُمۡ﴾: که شما را گمراه سازد.
35- ﴿فَعَلَیَّ إِجۡرَامِی﴾: پس عذاب گناه من به عهده خود من است.
36- ﴿فَلَا تَبۡتَئِسۡ﴾: پس غمگین مباش.
37- ﴿بِأَعۡیُنِنَا﴾: در حفظ و حمایت کامل ما.
39- ﴿یُخۡزِیهِ﴾: خوار و ذلیلش خواهد کرد.
39- ﴿یَحِلُّ عَلَیۡهِ﴾: بر او واجب میشود و میرسد.
40- ﴿فَارَ ٱلتَّنُّورُ﴾: آب از تنور نان پزی به شدت فوران کرد.
41- ﴿مَجۡرٜىٰهَا﴾: وقت حرکت آن.
41- ﴿مُرۡسَىٰهَآ﴾: هنگام توقف آن.
43- ﴿سََٔاوِی﴾: به زودی پناه میبرم.
43- ﴿لَا عَاصِمَ﴾: هیچ مانع و نگاهدارندهای نیست.
44- ﴿أَقۡلِعِی﴾: باران را بس کن.
44- ﴿غِیضَ ٱلۡمَآءُ﴾: آب کم شد و در زمین رفت.
44- ﴿وَٱسۡتَوَتۡ عَلَى ٱلۡجُودِیِّ﴾: بر کوه جودی نزدیک موصل قرار گرفت.
44- ﴿بُعۡدٗا﴾: نابود و دور باد.
48- ﴿بَرَکَٰت﴾: خیر و برکت همیشگی.
51- ﴿فَطَرَنِیٓ﴾: مرا آفریده و هستی داده است.
52- ﴿ٱلسَّمَآءَ﴾: باران را.
52- ﴿مِّدۡرَارٗا﴾: فراوان پیدرپی بدون ضرر.
54- ﴿ٱعۡتَرَىٰکَ﴾: به تو رسانده است.
54- ﴿بِسُوٓء﴾: جنون و دیوانگی.
55- ﴿فَکِیدُونِی﴾: پس به ضرر من دست به حیله بزنید.
55- ﴿لَا تُنظِرُونِ﴾: مهلتم ندهید.
56- ﴿ءَاخِذُۢ بِنَاصِیَتِهَآ﴾: خدا مالک اوست و بر او قدرت دارد.
57- ﴿حَفِیظٞ﴾: مراقب و شاهد است.
58- ﴿غَلِیظ﴾: بسیار سخت.
59- ﴿جَبَّارٍ﴾: خود بین و متکبر.
59- ﴿عَنِید﴾: سرکش، حق ستیز.
60- ﴿بُعۡدٗا لِّعَادٖ﴾: عاد نابود و از خیر دور باد.
61- ﴿وَٱسۡتَعۡمَرَکُمۡ فِیهَا﴾: عمران زمین را به اختیار شما گذاشت و شما را در آن ساکن ساخت.
62- ﴿مُرِیب﴾: تشویش و اضطراب آور.
63- ﴿أَرَءَیۡتُمۡ﴾: به من بگویید.
63- ﴿بَیِّنَةٖ﴾: یقین، بیان روشن و بصیرت.
63- ﴿تَخۡسِیرٖ﴾: ضرر، اگر از او نافرمانی کنم.
64- ﴿ءَایَةٗ﴾: معجزهایکه دلیل صدق نبوتم است.
67- ﴿ٱلصَّیۡحَةُ﴾: صدای کشنده از آسمان.
67- ﴿جَٰثِمِینَ﴾: خشک، بیحرکت و بیجان.
68- ﴿لَّمۡ یَغۡنَوۡاْ فِیهَآ﴾: از مدتها، به خوشی و عشرت در اینجا بسر نبردهاند.
68- ﴿بُعۡدٗا لِّثَمُودَ﴾: ثمود از رحمت حق دور و نابود باد.
69- ﴿بِعِجۡلٍ حَنِیذٖ﴾: گوساله بریان با سنگهای گداخته.
70- ﴿نَکِرَهُمۡ﴾: آنها را نپسندید و از رفتارشان بدش آمد.
70- ﴿أَوۡجَسَ مِنۡهُمۡ﴾: در قلب خود از آنها احساس ترس کرد.
72- ﴿یَٰوَیۡلَتَىٰٓ﴾: کلمه تعجب است.
73- ﴿مَّجِیدٞ﴾: دارای خیر و احسان زیاد.
74- ﴿ٱلرَّوۡعُ﴾: خوف و ترس.
75- ﴿لَحَلِیمٌ﴾: همانا بردبار است، شتاب نمیکند.
75- ﴿أَوَّٰهٞ﴾: پرسوز و آه از ترس خدا.
75- ﴿مُّنِیبٞ﴾: به خدای سبحان رجوع میکرد.
77- ﴿سِیٓءَ بِهِمۡ﴾: از آمدن آنها خوشحال نشد چون بخاطر آنها از بدکاران قوم خود ترسید.
77- ﴿ضَاقَ بِهِمۡ ذَرۡعٗا﴾: بخاطرآنها دلتنگ شد که توانش ضعیف بود و برای نجات آنها چاره نداشت.
77- ﴿یَوۡمٌ عَصِیب﴾: بدی و مصیت امروز سختتر است.
78- ﴿یُهۡرَعُونَ إِلَیۡهِ﴾: بهسوی او میشتافتند، گویی مجبورشان ساختهاند.
78- ﴿لَا تُخۡزُونِ﴾: رسوا و اهانتم نکنید.
79- ﴿مِنۡ حَقّٖ﴾: هیچ ضرورتی.
80- ﴿ءَاوِیٓ إِلَىٰ رُکۡنٖ﴾: به قدرتمندی میپیوستم و به کمک او بر شما چیره میشدم.
81- ﴿بِقِطۡعٖ مِّنَ ٱلَّیۡلِ﴾: قسمتی از شب یا آخر آن.
82- ﴿سِجِّیلٖ﴾: گل پخته شده با آتش مانند سفال.
82- ﴿مَّنضُودٖ﴾: پیدرپی یا انبوه و آماده برای عذاب.
83- ﴿مُّسَوَّمَةً﴾: نشانی شده برای عذاب.
84- ﴿أَرَىٰکُم بِخَیۡرٖ﴾: شما را در نعمت و آسایشی میبینم که از کم فروشی بینیازتان میکند.
84- ﴿یَوۡمٖ مُّحِیطٖ﴾: روز هلاکتآور.
85- ﴿بِٱلۡقِسۡطِ﴾: به عدالت بدون زیادت و نقصان.
85- ﴿لَا تَبۡخَسُوا﴾: کم نکنید.
85- ﴿لَا تَعۡثَوۡاْ﴾: فساد را به حد کمال نرسانید.
86- ﴿بَقِیَّتُ ٱللَّهِ﴾: حلالیکه خدا برای شما باقی گذاشته است.
86- ﴿بِحَفِیظٖ﴾: مراقب که شما را به سبب اعمالتان جزا بدهم.
88- ﴿أَرَءَیۡتُمۡ﴾: به من خبر دهید.
88- ﴿بَیِّنَةٖ﴾: هدایت و بصیرت.
89- ﴿لَا یَجۡرِمَنَّکُمۡ﴾: شما را وادار نسازد.
91- ﴿رَهۡطُکَ﴾: گروه و قبیلهات.
92- ﴿وَرَآءَکُمۡ ظِهۡرِیًّا﴾: پشت سرخود فراموش شده و بیارزش.
93- ﴿مَکَانَتِکُمۡ﴾: آخرین توان خود.
93- ﴿وَٱرۡتَقِبُوٓا﴾: منتظر عاقبت و نتیجه باشید.
94- ﴿ٱلصَّیۡحَةُ﴾: صدای تکان دهنده و کشنده از آسمان.
94- ﴿جَٰثِمِینَ﴾: خشک بیحرکت و بیجان.
95- ﴿لَّمۡ یَغۡنَوۡاْ فِیهَآ﴾: از مدتها، در این سرزمین به خوشی سکونت نداشتهاند.
95- ﴿بُعۡدٗا لِّمَدۡیَنَ﴾: قوم مدین از رحمت حق دور و نابود باد.
95- ﴿بَعِدَتۡ ثَمُودُ﴾: پیش از این ثمود نابود شد.
96- ﴿سُلۡطَٰنٖ مُّبِینٍ﴾: دلیلی روشن بر صدق رسالتش.
98- ﴿یَقۡدُمُ قَوۡمَهُ﴾: فرعون پیشاپیش قوم خود خواهد بود.
98- ﴿فَأَوۡرَدَهُمُ ٱلنَّارَ﴾: پس آنها را در دوزخ داخل میکند چون همه از وحدانیت خدا منکر بودند.
98- ﴿ٱلۡوِرۡدُ ٱلۡمَوۡرُودُ﴾: دوزخ وکسانیکه در آن داخل میشوند.
99- ﴿ٱلرِّفۡدُ ٱلۡمَرۡفُودُ﴾: عطیهایکه به آنها داده شده است، لعنت.
100- ﴿حَصِید﴾: نشانش از میان رفته مانند کشت درو شده.
101- ﴿غَیۡرَ تَتۡبِیبٖ﴾: بجز زیان و نابودی.
106- ﴿زَفِیرٞ﴾: به شدت بیرون آوردن هوا از سینه.
106- ﴿شَهِیقٌ﴾: برگشتن نفس به سینه.
108- ﴿غَیۡرَ مَجۡذُوذٖ﴾: بیپایان.
110- ﴿مُرِیبٖ﴾: شک و اضطراب آور.
112- ﴿لَا تَطۡغَوۡا﴾: از حدیکه خدا برای شما تعیین کرده، تجاوز نکنید.
113- ﴿لَا تَرۡکَنُوٓاْ﴾: دلهای شما به محبت آنان میل نکند.
114- ﴿زُلَفٗا مِّنَ ٱلَّیۡلِ﴾: ساعاتی از شب نزدیک روز.
114- ﴿ذِکۡرَىٰ لِلذَّٰکِرِینَ﴾: پندی است برای پند پذیران.
116- ﴿ٱلۡقُرُون﴾: ملتها.
116- ﴿أُوْلُواْ بَقِیَّةٖ﴾: صاحبان عقل و خیر.
116- ﴿مَآ أُتۡرِفُواْ فِیهِ﴾: به آنها توانگری و نعمت ارزانی شده بود.
119- ﴿تَمَّت﴾: حتمی و قطعی شد.
121- ﴿مَکَانَتِکُمۡ﴾: آخرین توان خویش را به کار گیرید.
سورۀ یوسف
3- ﴿نَقُصُّ عَلَیۡکَ﴾: ای محمد، به تو خبر میدهیم یا بیان میداریم.
6- ﴿یَجۡتَبِیکَ﴾: تو را بکارهای بزرگ برمیگزیند.
6- ﴿تَأۡوِیلِ ٱلۡأَحَادِیثِ﴾: تعبیر و تفسیر خواب.
8- ﴿نَحۡنُ عُصۡبَةٌ﴾: ما جمعی هستیم میتوانیم کارهای او را درست و مرتب کنیم، نه آن دوتا.
8- ﴿ضَلَٰلٖ مُّبِینٍ﴾: به ترجیح این دو بر ما، گرفتار خطای آشکار است.
9- ﴿أَوِ ٱطۡرَحُوهُ أَرۡضٗا﴾: او را به سرزمینی دور از پدرش بیندازید.
9- ﴿یَخۡلُ لَکُمۡ وَجۡهُ أَبِیکُمۡ﴾: محبت و توجه پدر تنها به شما رسد.
10- ﴿غَیَٰبَتِ ٱلۡجُبِّ﴾: قعر چاه.
10- ﴿ٱلسَّیَّارَةِ﴾: مسافرین.
12- ﴿یَرۡتَعۡ﴾: تا از خوردنیهای لذیذ فراوان بخورد.
12- ﴿یَلۡعَب﴾: مسابقه و تیر اندازی کند.
15- ﴿أَجۡمَعُوٓاْ﴾: قصد کردند.
17- ﴿نَسۡتَبِقُ﴾: مسابقه تیر اندازی میکردیم.
18- ﴿سَوَّلَتۡ﴾: آراسته و آسان کرده است.
18- ﴿فَصَبۡرٞ جَمِیلٞ﴾: در این امر به غیر خدا شکایت نمیکنم.
19- ﴿سَیَّارَةٞ﴾: کاروانیکه از مَدین عازم مصر بود.
19- ﴿وَارِدَهُمۡ﴾: کسیکه پیشاپیش همسفران برای تهیه آب حرکت میکند.
19- ﴿فَأَدۡلَىٰ دَلۡوَهُۥ﴾: پس دلوش را به چاه انداخت تا آب بگیرد.
19- ﴿أَسَرُّوهُ﴾: آب رسان و یارانش او را از بقیه پنهان کردند یا برادرانش حال او را نهان داشتند.
20- ﴿شَرَوۡهُ﴾: برادرانش یا کاروانیان او را فروختند.
20- ﴿بِثَمَنِۢ بَخۡسٖ﴾: به قیمت اندک.
21- ﴿أَکۡرِمِی مَثۡوَىٰهُ﴾: محل اقامت او را خوش آیند و نیکو بساز.
21- ﴿غَالِبٌ عَلَىٰٓ أَمۡرِه﴾: خدا تواناست، هیچ کس نمیتواند مانع اجرای کار او شود.
22- ﴿بَلَغَ أَشُدَّهُۥ﴾: به کمال قوت خود رسید.
23- ﴿رَٰوَدَتۡهُ﴾: برای همبستر شدن با یوسف حیله به خرج داد.
23- ﴿هَیۡتَ لَکَ﴾: بشتاب و بیا که میل و رغبت من به توست.
23- ﴿مَعَاذَ ٱللَّهِ﴾: از انجام این عمل به خدای یکتا پناه میبرم.
24- ﴿هَمَّ بِهَا﴾: به غریزه بشری قصد او کرد، همراه با عصمت.
24- ﴿ٱلۡمُخۡلَصِینَ﴾: برگزیدگان برای طاعت یا رسالت او تعالی.
25- ﴿وَٱسۡتَبَقَا ٱلۡبَابَ﴾: هر دو بهسوی در دویدند، یوسف میخواست بیرون شود اما او مانع میشد.
25- ﴿قَدَّتۡ قَمِیصَهُۥ﴾: پراهن او را درید.
25- ﴿أَلۡفَیَا سَیِّدَهَا﴾: شوهرش را دیدند.
26- ﴿شَهِدَ شَاهِدٞ﴾: خدا کودکی را در گهواره به سخن آورد و او به برائت یوسف شهادت داد.
30- ﴿شَغَفَهَا حُبًّا﴾: محبت جوان دل او را پاره کرده است.
31- ﴿أَعۡتَدَتۡ لَهُنَّ مُتَّکَٔٗا﴾: برای آنها پشتی و ناز بالش آماده ساخت.
31- ﴿أَکۡبَرۡنَهُ﴾: عظمت و شکوه او را دریافتند و با دیدن جمال زیبا او مدهوش شدند.
31- ﴿قَطَّعۡنَ أَیۡدِیَهُنَّ﴾: از فرط حیرت و دهشت، دستهای خود را بریدند.
31- ﴿حَٰشَ لِلَّهِ﴾: خدا پاک و منزه است و از آفرینش مانند این ناتوان نیست.
32- ﴿فَٱسۡتَعۡصَمَ﴾: اما دست از عفت برنداشت و نپذیرفت.
33- ﴿أَصۡبُ إِلَیۡهِنَّ﴾: به پذیرش خواهش آنها متمایل میشوم.
36- ﴿أَعۡصِرُ خَمۡرٗا﴾: انگور را میفشارم که برای استفادة شاه شراب ساخته شود.
37- ﴿ذَٰلِکُمَا﴾: این تعبیر خواب و خبر دادن از چیزهایی که آمدنی است.
40- ﴿ٱلدِّینُ ٱلۡقَیِّمُ﴾: دین مستقیم یا استوار با دلایل.
43- ﴿عِجَاف﴾: بسیار لاغر. ﴿تَعۡبُرُونَ﴾: تأویل و تعبیر آن را میدانید.
44- ﴿أَضۡغَٰثُ أَحۡلَٰمٖ﴾: خوابهای پریشان.
45- ﴿ٱدَّکَرَ بَعۡدَ أُمَّةٍ﴾: بعد از مدت زیاد به یاد آورد.
47- ﴿دَأَبٗا﴾: مثل عادت همیشگی خود به کشت و زرع بپردازید.
48- ﴿تُحۡصِنُونَ﴾: برای بذر ذخیره میکنید.
49﴿یُغَاثُ ٱلنَّاسُ﴾: باران میبارد و زمینهای مردم پرسبزه و گیاه میشود.
49- ﴿یَعۡصِرُونَ﴾: آنچه عصارهاش گرفته میشود میفشارند، مانند زیتون.
50- ﴿مَا بَالُ ٱلنِّسۡوَةِ﴾: سرگذشت آن زنها چه بود؟
51- ﴿مَا خَطۡبُکُنَّ﴾: کار شما چگونه بود؟
51- ﴿حَٰشَ لِلَّهِ﴾: خدا منزه و عفت یوسف شگفت انگیز است.
51- ﴿حَصۡحَصَ ٱلۡحَقُّ﴾: حقیقت پنهان آشکار شد.
54- ﴿مَکِینٌ﴾: دارای مقام عالی و اختیارات گسترده.
56- ﴿یَتَبَوَّأُ مِنۡهَا﴾: به سرزمین مصر اقامت میگزیند.
59- ﴿جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمۡ﴾: یوسف ضروریات آنها را تهیه کرد.
62- ﴿بِضَٰعَتَهُم﴾: کالای آنها را که با آن مواد غذایی خریدند.
62- ﴿رِحَالِهِمۡ﴾: ظرفهای آنها که مواد غذایی داشت.
65- ﴿مَتَٰعَهُمۡ﴾: مواد غذایی یا بارهای خود را.
65- ﴿مَا نَبۡغِی﴾: بالاتر از این چه احسانی میخواهیم؟
65- ﴿نَمِیرُ أَهۡلَنَا﴾: از مصر برای خانواده خود مواد غذایی میآوریم.
66- ﴿مَوۡثِقٗا﴾: پیمان مؤکد به سوگند که بتوان به آن اعتماد کرد.
66- ﴿یُحَاطَ بِکُمۡ﴾: همه شما مغلوب یا هلاک شوید.
66- ﴿وَکِیل﴾: مراقب و آگاه.
69- ﴿ءَاوَىٰٓ إِلَیۡهِ أَخَاهُ﴾: برادر پدری و مادری خود بنیامین را نزد خود جای داد.
69- ﴿فَلَا تَبۡتَئِسۡ﴾: اندوهگین مباش.
70- ﴿ٱلسِّقَایَةَ﴾: ظرف طلایی برای نوشیدن آب که به پیمانه کردن استعمال میشد.
70- ﴿أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ﴾: منادی فریاد زد.
70- ﴿ٱلۡعِیرُ﴾: کاروانیکه بار دارد.
72- ﴿صُوَاعَ ٱلۡمَلِکِ﴾: پیمانه پادشاه را.
72- ﴿زَعِیم﴾: کفیل، این جایزه را شخص خودم میدهم.
76- ﴿کِدۡنَا لِیُوسُفَ﴾: بخاطر رسیدن یوسف به هدفش تدبیر کردیم.
76- ﴿دِینِ ٱلۡمَلِکِ﴾: شریعت یا حکم پادشاه مصر.
79- ﴿مَعَاذَ ٱللَّهِ﴾: به خدا پناه میبریم.
80- ﴿ٱسۡتَیَۡٔسُواْ مِنۡهُ﴾: از یوسف مأیوس شدند که سخنان آنها را نپذیرفت.
80- ﴿خَلَصُواْ نَجِیّٗا﴾: تنها شدند و به مشاوره پرداختند.
80- ﴿مَا فَرَّطتُمۡ﴾: کوتاهی کردید «ما» زاید است.
82- ﴿ٱلۡعِیرَ﴾: کاروان.
83- ﴿سَوَّلَتۡ﴾: آراسته و آسان کرده است.
84- ﴿یَٰٓأَسَفَىٰ﴾: ای اندوه بیکران.
84- ﴿وَٱبۡیَضَّتۡ عَیۡنَاهُ﴾: چشمانش را پرده گرفت و سفید شدند.
84- ﴿کَظِیمٞ﴾: خشم یا اندوه فراوان خویش را نهان میداشت.
85- ﴿تَفۡتَؤُاْ﴾: همیشه.
85- ﴿تَکُونَ حَرَضًا﴾: مریض شوی و به آستانه مرگ قرار بگیری.
86- ﴿بَثِّی﴾: غم و اندوه سنگینم را.
87- ﴿فَتَحَسَّسُواْ مِن یُوسُفَ﴾: یوسف را جستجو و پیدا کنید. رَوْحِ اللهِ: رحمت خدا.
88- ﴿ٱلضُّرُّ﴾: لاغری از شدت گرسنگی.
88- ﴿بِبِضَٰعَةٖ مُّزۡجَىٰةٖ﴾: متاع از رواج افتاده، بد و تباه.
91- ﴿ءَاثَرَکَ ٱللَّهُ﴾: تو را بر ما فضیلت و برتری داده است.
92- ﴿لَا تَثۡرِیبَ عَلَیۡکُمُ﴾: هیچ توبیخ و سرزنش نمیشوید.
93- ﴿یَأۡتِ بَصِیرٗا﴾: از خوشحالی زیاد بینا میشود.
94- ﴿فَصَلَتِ ٱلۡعِیرُ﴾: کاروان از دیار مصر فاصله گرفت.
94- ﴿لَوۡلَآ أَن تُفَنِّدُونِ﴾: اگر مرا به بیخردی نسبت ندهید یا تکذیب نکنید.
95- ﴿ضَلَٰلِک﴾: نادرست فکر میکنی.
99- ﴿ءَاوَىٰٓ إِلَیۡهِ أَبَوَیۡهِ﴾: پدر و مادرش را نزد خود جای داد و دست به گردن هم انداختند.
100- ﴿سُجَّدٗا﴾: سجده کنان، در شریعت ایشان این کار درست بود.
100- ﴿ٱلۡبَدۡوِ﴾: بادیه.
100- ﴿نَّزَغَ ٱلشَّیۡطَٰنُ﴾: شیطان تخم فساد افکند.
101- ﴿فَاطِرَ...﴾: ای خالق و آفریدگار. . .
102- ﴿أَجۡمَعُوٓاْ أَمۡرَهُمۡ﴾: قصد کردند تا در برابر یوسف دست به حیله بزنند.
105- ﴿کَأَیِّن مِّنۡ ءَایَةٖ﴾: بسیاری از نشانههای خدا.
107- ﴿غَٰشِیَةٞ﴾: عذابیکه دامنگیر همگان شود.
107- ﴿بَغۡتَةٗ﴾: ناگهان.
110- ﴿ٱسۡتَیَۡٔسَ ٱلرُّسُلُ﴾: پیامبران به اثر طولانی شدن زمان از نصرت نومید شدند.
110- ﴿ظَنُّوٓاْ﴾: پیامران گمان کردند یا احساس درونی به آنها دست داد.
110- ﴿بَأۡسُنَا﴾: عذاب ما.
111- ﴿عِبۡرَةٞ﴾: پند و بیدار کنندۀ غافلان است.
111- ﴿یُفۡتَرَىٰ﴾ : به دروغ بافته شود.
سورۀ تَوبَه
1- ﴿بَرَآءَةٞ مِّنَ ٱللَّهِ...﴾: این آیات [اعلام] دوری و بیزاری است که از جانب پروردگار رسیده...
1- ﴿عَٰهَدتُّم﴾: با آنها عهد و پیمان بستید و آنها پیمان را زیر پا گذاشتند.
2- ﴿أَرۡبَعَةَ أَشۡهُرٖ﴾: چهار ماه، از روز دهم ذی الحجه آغاز میشود.
2- ﴿غَیۡرُ مُعۡجِزِی ٱللَّهِ﴾: از عذاب خدا نمیتوانید فرار کنید.
3- ﴿أَذَٰنٞ﴾: اعلام است.
3- ﴿یَوۡمَ ٱلۡحَجِّ ٱلۡأَکۡبَرِ﴾: روز اول عید قربان سال نهم هجرت.
3- ﴿رَسُولُهُ﴾: رسول خدا نیز از مشرکین بیزار است.
4- ﴿لَمۡ یَنقُصُوکُمۡ﴾: به عهد و پیمان با شما کوتاهی نکردند بلکه به آن وفا نمودن.
4- ﴿لَمۡ یُظَٰهِرُواْ﴾: کمک نکردند.
5- ﴿ٱنسَلَخَ ٱلۡأَشۡهُرُ﴾: پیمان چهار ماهه پایان یابد.
5- ﴿ٱحۡصُرُوهُمۡ﴾: آنها را حبس نمایید یا در تنگنا قرار دهید و از رفت و آمد و کسب وکار در شهرها ممانعت نمایید.
5- ﴿کُلَّ مَرۡصَدٖ﴾: تمام راهها و گذرگاهها و دیده بانیها.
6- ﴿ٱسۡتَجَارَکَ﴾: در پایان مدت پیمان از تو حمایت خواست.
7- ﴿فَمَا ٱسۡتَقَٰمُواْ لَکُمۡ﴾: پس تا وقتیکه بر پیمان با شما پایدار باشند.
8- ﴿یَظۡهَرُواْ عَلَیۡکُمۡ﴾: بر شما غالب شوند.
8- ﴿لَا یَرۡقُبُواْ﴾: مراعات نمیکنند.
8- ﴿إِلّٗا﴾: خویشاوندی و قرابت یا تعهد و پیمان را.
8- ﴿ذِمَّةٗ﴾: عهد را.
12- ﴿نَّکَثُوٓاْ أَیۡمَٰنَهُم﴾: پیمانهای مؤکد به سوگند خود را بشکنند.
15- ﴿غَیۡظَ قُلُوبِهِمۡ﴾: خشم و اندوه شدید دلهای آنها را.
16- ﴿وَلِیجَةٗ﴾: دوست پنهانی، رازدار و رفیق.
17- ﴿حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ﴾: ثواب اعمال آنها بخاطر کفرشان باطل شده است.
19- ﴿سِقَایَةَ ٱلۡحَآجِّ﴾: آب رساندن به حاجیان را.
23- ﴿ٱسۡتَحَبُّواْ ٱلۡکُفۡرَ﴾: بیدینی اختیار کنند و در آن پایدار بمانند.
24- ﴿ٱقۡتَرَفۡتُمُوهَا﴾: آن را بدست آوردهاید.
24- ﴿کَسَادَهَا﴾: از رواج افتادن آن به گذشت ایام حج.
24- ﴿فَتَرَبَّصُواْ﴾: پس در انتظار باشید.
25- ﴿بِمَا رَحُبَت﴾: با همه فراخی و وسعت آن.
26- ﴿سَکِینَتَهُ﴾: آرامش یا رحمت خود را.
28- ﴿ٱلۡمُشۡرِکُونَ نَجَسٞ﴾: مشرکان بخاطر فساد عقیده خبیث و پلیدند.
28- ﴿خِفۡتُمۡ عَیۡلَةٗ﴾: از فقر و فاقه ترسیدید به سبب قطع تجارت مشرکان از مسجد حرام.
29- ﴿یُعۡطُواْ ٱلۡجِزۡیَةَ﴾: خراجی را که بر آنها معین شده است بدهند.
29- ﴿عَن یَدٖ﴾: از فرمانبرداری یا از قوت و تسلط شما.
29- ﴿هُمۡ صَٰغِرُونَ﴾: آنها فرمانبردار حکم اسلام باشند.
30- ﴿یُضَٰهُِٔون﴾: خود را در کفر و شناعت مشابه میسازند.
30- ﴿أَنَّىٰ یُؤۡفَکُونَ﴾: بعد از درخشش حق چگونه از آن دور میشوند؟
31- ﴿أَحۡبَارَهُمۡ﴾: دانشمندان خود را.
31- ﴿رُهۡبَٰنَهُمۡ﴾: پارسایان خود را.
31- ﴿أَرۡبَابٗا﴾: از آنها مانند پروردگار اطاعت کردند.
33- ﴿لِیُظۡهِرَهُ﴾: تا او را غالب کند.
36- ﴿أَرۡبَعَةٌ حُرُمٞ﴾: چهار ماه حرام، رجب، ذی القعده، ذی الحجة و محرم.
36- ﴿ٱلدِّینُ ٱلۡقَیِّمُ﴾: دین مستقیم، دین ابراهیم ÷.
37- ﴿ٱلنَّسِیٓءُ﴾: تأخیر حرمت ماهی به ماه دیگر. ﴿لِّیُوَاطُِٔواْ ﴾: تا موافق سازند.
38- ﴿ٱنفِرُواْ﴾: به میدان جنگ بروید، غزوۀ تبوک.
38- ﴿ٱثَّاقَلۡتُمۡ﴾: سستی میکنید و مایل میشوید.
40- ﴿فِی ٱلۡغَارِ﴾: در غار کوه ثور نزدیک مکه.
40- ﴿لِصَٰحِبِهِ﴾: به یار خود، ابوبکر صدیق.
41- ﴿خِفَافٗا وَثِقَالٗا﴾: بر هر حالتیکه باشید.
42- ﴿عَرَضٗا قَرِیبٗا﴾: غنیمتیکه به آسانی بدست میآمد.
42- ﴿سَفَرٗا قَاصِدٗا﴾: سفر متوسط نه بسیار دور و نه بسیار نزدیک.
42- ﴿ٱلشُّقَّةُ﴾: مسافتیکه به مشقت و زحمت طی شود.
46- ﴿ٱنۢبِعَاثَهُمۡ﴾: حرکت ایشان را با شما.
46- ﴿فَثَبَّطَهُمۡ﴾: پس خدای بزرگ آنها را از رفتن با شما باز داشت.
47- ﴿خَبَالٗا﴾: شر و فساد، یا جبن و ناتوانی.
47- ﴿لَأَوۡضَعُواْ خِلَٰلَکُمۡ﴾: برای نمامی به سرعت بین شما رفت و آمد میکردند تا میان شما فساد برپا کنند.
47- ﴿یَبۡغُونَکُمُ ٱلۡفِتۡنَةَ﴾: میخواهند شما را در فتنه و آشوب بزرگ اندازند.
48- ﴿قَلَّبُواْ لَکَ ٱلۡأُمُورَ﴾: در برابر تو نیرنگ و فریب بکار بردند.
49- ﴿ٱئۡذَن لِّی﴾: مرا اجازه بده در این غزوه نروم.
49- ﴿َلَا تَفۡتِنِّیٓ﴾: مرا با مخالفت از دستورت گرفتار گناه نگردان.
52- ﴿هَلۡ تَرَبَّصُونَ﴾: آیا دربارۀ ما انتظار دارید.
52- ﴿ٱلۡحُسۡنَیَیۡنِ﴾: نصرت و شهادت را.
55- ﴿تَزۡهَقَ أَنفُسُهُمۡ﴾: جان آنها بیرون آید.
56- ﴿قَوۡمٞ یَفۡرَقُونَ﴾: گروهیاند که از ترس و منافقت عقاید خود را پنهان میکنند.
57- ﴿مَلۡجًَٔا﴾: جای محکمیکه در آن پناه ببرند.
57- ﴿مَغَٰرَٰتٍ﴾: مغارههای در کوهها که پنهان شوند. ﴿مُدَّخَلٗا﴾: سوراخی در زمین که داخل شوند.
57- ﴿یَجۡمَحُونَ﴾: برای داخل شدن در آن میشتابند.
58- ﴿یَلۡمِزُکَ﴾: بر تو طعن میزنند و عیب میگیرند.
59- ﴿حَسۡبُنَا ٱللَّهُ﴾: فضل خدا ما را بس است.
60- ﴿ٱلۡعَٰمِلِینَ عَلَیۡهَا﴾: متصدیان زکات مثل جمع آوری کنندگان و کاتبان و نگهبانان.
60- ﴿فِی ٱلرِّقَابِ﴾: در آزاد کردن بردگان یا اسیران.
60- ﴿ٱلۡغَٰرِمِینَ﴾: وام دارانیکه توان پرداخت ندارند.
60- ﴿فِی سَبِیلِ ٱللَّه﴾: در راه جهاد یا هر کار نیک.
60- ﴿وَٱبۡنِ ٱلسَّبِیلِ﴾: مسافریکه از مال خود جداست.
61- ﴿هُوَ أُذُنٞ﴾: او مردی است که هر چه بشنود باور میکند.
61- ﴿أُذُنُ خَیۡرٖ لَّکُمۡ﴾: او شنوای خیر است برای شما، سخنان خیر شما را میشنود و قبول میکند و سخنان بد شما را باور نمیکند.
63- ﴿مَن یُحَادِدِ ٱللَّهَ﴾: هر کس با خدا مخالفت و دشمنی ورزد...
65- ﴿نَخُوضُ وَنَلۡعَبُ﴾: خود را به سخن سرگرم میکردیم تا راه کوتاه شود.
67- ﴿یَقۡبِضُونَ أَیۡدِیَهُمۡ﴾: دستهای خود را از بخل، به خیر و طاعت دراز نمیکنند.
67- ﴿فَنَسِیَهُمۡ﴾: پس خدا هم آنها را از توفیق و هدایت خود دور کرد.
68- ﴿هِیَ حَسۡبُهُمۡ﴾: جهنم برای تعذیب کافران کافی است.
69- ﴿فَٱسۡتَمۡتَعُواْ بِخَلَٰقِهِمۡ﴾: از لذتهای دنیا به سهم خود بهرهمند شدند.
69- ﴿خُضۡتُمۡ﴾: در باطل داخل شدید.
69- ﴿حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُم﴾: ثواب اعمال آنها بخاطر کفرشان باطل شد.
70- ﴿ٱلۡمُؤۡتَفِکَٰت﴾: شهرهای ویران شدۀ قوم لوط.
73- ﴿وَٱغۡلُظۡ عَلَیۡهِمۡ﴾: بر آنها سخت بگیر و نرمی نکن.
74- ﴿مَا نَقَمُوٓاْ﴾: هیچ چیز را زشت و ناپسند نشمردند.
78- ﴿یَعۡلَمُ سِرَّهُمۡ﴾: خدا آنچه را از منافقت نهان داشتهاند، میداند.
78- ﴿نَجۡوَىٰهُمۡ﴾: سخنان طعنه آمیزی را که با هم در مورد دین میگویند.
79- ﴿ٱلَّذِینَ یَلۡمِزُونَ﴾: منافقان عیب میگیرند.
79- ﴿جُهۡدَهُمۡ﴾: توان خویش، فقرا.
79- ﴿سَخِرَ ٱللَّهُ مِنۡهُمۡ﴾: خدا خوار و ذلیلشان ساخت، با دادن جزای مناسب.
81- ﴿خِلَٰفَ رَسُولِ ٱللَّهِ﴾: بعد از رفتن رسول خدا، یا از جهت مخالفت با او.
81- ﴿لَا تَنفِرُواْ﴾: برای جهاد به سمت تبوک حرکت نکنید.
83- ﴿ٱلۡخَٰلِفِینَ﴾: بازماندگان از جهاد مانند زنان.
85- ﴿تَزۡهَقَ أَنفُسُهُمۡ﴾: جانشان برآید.
86- ﴿أُوْلُواْ ٱلطَّوۡلِ مِنۡهُمۡ﴾: منافقان ثروتمند و توانگر.
87- ﴿ٱلۡخَوَالِفِ﴾: زنانیکه به خانه مینشینند و به جهاد نمیروند.
87- ﴿طُبِعَ﴾: مهر نهاده شده است.
90- ﴿ٱلۡمُعَذِّرُون﴾: بهانه تراشان به عذرهای دروغین.
91- ﴿حَرَجٌ﴾: جرم و گناهی در اثر بازماندن از سفر جهاد.
92- ﴿تَفِیضُ مِنَ ٱلدَّمۡعِ﴾: اشک میریختند.
95- ﴿إِنَّهُمۡ رِجۡسٞ﴾: ظاهر و باطن آنها پلید است.
97- ﴿أَجۡدَرُ﴾: سزاوارتر و شایستهترند.
98- ﴿مَغۡرَمٗا﴾: تاوان و زیان.
98- ﴿یَتَرَبَّصُ بِکُمُ ٱلدَّوَآئِرَ﴾: انتظار میکشد تا سختیهای روزگار دامن گیرتان شود.
98- ﴿عَلَیۡهِمۡ دَآئِرَةُ ٱلسَّوۡءِ﴾: بد و زیان بر خود آنها باد، دعاست.
99- ﴿صَلَوَٰتِ ٱلرَّسُولِ﴾: دعا و استغفار پیامبر، برای انفاق کنندگان.
101- ﴿مَرَدُواْ عَلَى ٱلنِّفَاقِ﴾: به نفاق خو گرفته و به آن ماهر شدهاند.
103- ﴿تُزَکِّیهِم بِهَا﴾: تا به سبب این صدقه، حسنات و اموال ایشان را برکت دهی.
103- ﴿صَلِّ عَلَیۡهِمۡ﴾: به آنها دعا و استعفار کن.
103- ﴿سَکَنٞ لَّهُمۡ﴾: آرامش یا رحمت است برای ایشان.
104- ﴿یَأۡخُذُ ٱلصَّدَقَٰتِ﴾: صدقات را میپذیرد و پاداش میدهد.
106- ﴿مُرۡجَوۡنَ﴾: کارشان به تأخیر افتاده است، پذیرش توبه آنها قطعی نشده بود.
107- ﴿مَسۡجِدٗا ضِرَارٗا﴾: مسجد زیان آور برای اهالی مسجد قباء.
107- ﴿إِرۡصَادٗا﴾: انتظار کشیدن یا آماده ساختن.
108- ﴿لَّمَسۡجِدٌ﴾: بدون شک مسجدیکه، مسجد قباء یا مسجد نبوی.
109- ﴿عَلَىٰ شَفَا جُرُفٍ﴾: بر کنار چاهیکه سنگکاری نشده باشد.
109- ﴿هَارٖ﴾: شکسته یا در حال ویرانی.
109- ﴿فَٱنۡهَارَ بِه﴾: پس ساختمان بر صاحب خود سقوط کرد.
110- ﴿رِیبَةٗ فِی قُلُوبِهِمۡ﴾: شک و نفاق در دلهایشان موج میزند.
110- ﴿تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمۡ﴾: دلهای آنها بر اثر مرگ پاره پاره شود.
112- ﴿ٱلسَّٰٓئِحُونَ﴾: مجاهدان غازی، یا روزه داران.
112- ﴿لِحُدُودِ ٱللَّهِ﴾: برای اوامر و نواهی خدا.
114- ﴿لَأَوَّٰهٌ﴾: بسیار با درد و آه، از خشم خدا ترسان و مرد دلسوز و مهربان بود.
117- ﴿سَاعَةِ ٱلۡعُسۡرَةِ﴾: وقت سختی و تنگدستی در غزوۀ تبوک.
117- ﴿یَزِیغُ﴾: به تخلف از جهاد میل کند.
118- ﴿بِمَا رَحُبَتۡ﴾: با همه فراخی و وسعت آن.
118- ﴿لِیَتُوبُوٓاْ﴾: تا در آینده به توبه ادامه دهند.
120- ﴿لَا یَرۡغَبُواْ بِأَنفُسِهِمۡ﴾: جان خود را عزیزتر ندانند.
120- ﴿نَصَب﴾: رنجی.
120- ﴿مَخۡمَصَةٞ﴾: گرسنگی.
120- ﴿یَغِیظُ ٱلۡکُفَّارَ﴾: آنها را به خشم آورد و اندوهگین کند.
120- ﴿نَّیۡلًا﴾: چیزی از قبیل کشتن، اسارت و غنیمت.
122- ﴿لِیَنفِرُواْ کَآفَّةٗ﴾: که همگی بهسوی میدان جهاد حرکت کنند.
123- ﴿غِلۡظَةٗ﴾: شجاعت، ننگ و شکیبایی.
125- ﴿رِجۡسًا﴾: کفر و نفاق.
126- ﴿یُفۡتَنُونَ﴾: در بلاها و سختیها مورد آزمایش قرار میگیرند.
128- ﴿عَزِیزٌ عَلَیۡهِ﴾: بر او سخت و دشوار است.
128- ﴿مَا عَنِتُّمۡ﴾: رنج و مشقت شما.
129- ﴿حَسۡبِیَ ٱللَّهُ﴾: یاری و کمک خدا مرا بس است.